مرکز پاسخگويي: دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي: اخلاق و عرفان
موضوع فرعي: گناه
چندي پيش در كتابي خواندم كه انسان هر گناهي بكند تا هفت ساعت مهلت دارد كه سه مرتبه بگويد: أستغفر الله الذي لا اله الا هو الحي القيوم و اتقرب اليه. اگر اين را گفت، گناه نوشته نميشود. آيا اين امر در مورد هر گناهي صدق ميكند؟


پاسخ:
پاسخ در دو بخش مطرح ميكنيم:
بخش اول: بررسي مضمون و مفاد احاديثي كه در اين باره آمده است.
واژه هايي كه در اين باره در احاديث آمده متفاوت است؛ در حديثي از امام صادق(ع) آمده است: هر كس گناهي را مرتكب شود، هفت ساعت به وي مهلت داده ميشود. اگر استغفار كرد، گناه بر او نوشته نميشود.(1)
در حديث ديگري از آن حضرت نقل كردهاند ميخوانيم:
بنده مؤمن هر گناهي را مرتكب شود، خداوند به او هفت ساعت مهلت ميدهد. اگر طلب مغفرت كرد، گناه بر او نوشته نميشود. اگر اين مدت گذشت و توبه نكرد، گناه را بر او مينويسند.(2)
عباد بصري به حضور امام(ع) رسيد و به حضرت عرض كرد: به ما رسيده است كه فرمودهايد: هر بندهاي گناهي را مرتكب شود، خداوند به او هفت ساعت از روز مهلت ميدهد. امام فرمود: هرگز اين طور نگفتهايم. گفتهام: هر مؤمني گناهي را مرتكب شود، هفت ساعت مهلت دارد.(3)
جمع بندي بين روايات:
از مجموعه اين سه روايت به دست ميآيد كه:
1 - هر مؤمني گناهي را مرتكب شود، هفت ساعت براي استغفار مهلت دارد.
اگر توبه كرد، گناه او نوشته نميشود وگرنه گناه را براي او مينويسند. فرمايش امام صادق(ع) به عباد بصري شاهدي مناسب بر اين مطلب است.
بنابراين مهلت هفت ساعته امتيازي است كه مؤمنان بر ديگر انسانها دارند و اين لطفي است كه خدا در اثر بندگي مخلصانه و ايمان به آنان مرحمت كرده است.
2 - كلمه استغفر الله در اين احاديث مقصود اصلي نيست، اگر چه شايد در برخي روايات با اين لفظ ذكر شده است.
مهم اصل استغفار و توبه است كه شرايط آن بايد فراهم باشد و لفظ استغفرالله كفايت نميكند، اگر چه طلب آمرزش با لفظ استغفرالله نباشد.
بخش دوم: شمول و عدم شمول احاديث براي همه گناهان
اگر چه ظاهراً كلمه گناه ذنب در روايات، هر گناهي را شامل ميشود؛ اما با دقت در آيات و روايات به اين نتيجه ميرسيم كه واژه ذنباً نميتواند از هر جهت عام باشد و همه گناهان را شامل شود.
از آيه شريفه ان الله لا يغفر ان يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء استفاده ميشود كه: شرك قطعاً از محدوده اين احاديث خارج است.
علماي اخلاق و فقه با برداشتي كه از كلمات معصومان(ع) داشتهاند، گناهان را به دو بخش تقسيم كردهاند: حق الله و حق الناس.
حق الله با حفظ شرايط قابل آمرزش است و حق الناس تا صاحب حق راضي نشود، آن گناه آمرزيده نميشود.
اميرالمؤمنين(ع) فرمود: يكي از گناهاني كه آمرزيده نميشود، ستمهاي برخي از بندگان به برخي ديگر است. خداوند فرمود: به عزت و جلالم سوگند كه ستم هيچ ستمكاري بدون كيفر از من نگذرد، اگر چه زدن مُشتي به مُشتي باشد...؛ پس براي بندگان از يكديگر قصاص كند تا ستمي از كسي بدون كيفر نماند.(4)
امام صادق(ع) فرمود: از پيامبر سؤال شد: كفاره غيبت چيست؟
پيامبر فرمود: هر وقت به ياد كسي كه غيبت او را كردهاي افتادي، برايش استغفار كني.(5)
از اين گونه احاديث استفاده ميشود حق الناس (اعم از حقوق مالي و غير مالي) همانند شرك از محدوده عموميّت واژه ذنباً خارج است و تا كساني كه حقي از آنان ضايع شده، از صاحب گناه راضي نشوند، آن گناه قابل بخشش نيست.

***
پاورقي:
1 - كافي، كليني، دارصعب، بيروت، ج 2، ص 437، ح 2.
2 - كافي، ح 3 و ص 439، ح 9.
3 - كافي، ص 439، ح 9.
4 - كافي، ص 357، ح 4.
5 - كافي، ص 443، ح 2.