مرکز پاسخگويي: فرهنگ ومعارف قرآن
موضوع اصلي: تاريخ و سيره
موضوع فرعي: معراج پيامبر
لطفاً از نظر علمي و ربوبي بيان كنيد معراج پيامبر اكرم به كجا بوده است؟


پاسخ:
معراج، جريان عروج پيامبر(ص) به آسمان است كه تعدادي از آيات قرآن، آن را بازگو كرده است. براساس آية نخست سورة اسرأ ، خداوند پيامبر(ص) را در آغاز شب، از مسجدالحرام به سوي مسجدالاقصي در بيت المقدس حركت داده و آنگاه به همراهي جبرئيل به آسمان عروج كرده است.
از احاديث و آيات استفاده ميشود كه هدف از معراج پيامبر(ص) سه چيز بوده است: 1. بزرگداشت فرشتگان ; 2. ديدن عجايب و اسرار آفرينش ; 3. بازگو كردن آن براي مردم.
حضرت امام صادق ميفرمايند: همانا خداوند هرگز داراي مكان و زمان نيست; ولي خدا ميخواست فرشتگان و ساكنان آسمانهايش را با گام نهادن پيامبر(ص) به ميان آنها ، مورد احترام و تجليل قرار دهد، و نيز ميخواست شگفتي هاي عظمتش را به پيامبرش نشان دهد تا او پس از بازگشت براي مردم بازگو كند(سيماي معراج پيامبر، محمد محمدي اشتهاردي و آن از تفسير برهان، ج 2، ص 400.)
نكتة قابل توجه اين است كه جريان معراج تازگي نداشته; بلكه در مورد بعضي از پيامبران پيشين البته به صورت محدود نيز اين امر واقع شده است; مانند: معراج حضرت عيسي(نسأ، 158).
در معراج پيامبر گرامي، درس هاي بسيار آموزنده اي وجود دارد كه ذكر آنها در اين مختصر نميگنجد و ميتوانيد، در اين زمينه، به كتابهاي تفسير الميزان، ج 13، ابتداي سورة اسرأ; حيوةالقلوب، تأليف علامة مجلسي، ج 2 ، بحث معراج و همچنين كتاب سيماي معراج پيامبر(ص)، تأليف محمد محمدي اشتهاردي مراجعه كنيد.
براساس نظر مشهور ميان مفسران، عروج پيامبر از بيت اللّه الحرام (مكه) به مسجدالاقصي (بيت المقدس) كه در ابتداي سورة اسرأ به آن اشاره شده، جسماني بود. حضرت محمد(ص) در يك زمان كوتاه اين مسير طولاني را طي كرد. نمونة آن در مورد بعضي از اولياي خدا نيز شنيده شده است كه داراي مقام طي الارض بودند و در يك آن، از نقطه اي به نقطه دور دست ميرفتند. اين كار براي خداوند امري آسان است. در مورد عروج حضرت محمد(ص) از بيت المقدس به سوي آسمانها كه در سورة نجم به آن اشاره شده است، بيشتر مفسران معتقدند كه جسماني و روحاني بود(ر.ك: الميزان، علامه طباطبايي;، ذيل آية 1/اسرأ، ج 13.)و در اين معراج براي حضرت محمد(ص) شهود باطني خاصي نسبت به ذات پاك خدا روي داد و آن حضرت چنان اوج گرفت كه به مقام شهود كامل نايل گرديد.(تفسير نمونه، ذيل آية 2 و 3، نجم.)مرحوم علامة طباطبايي ميفرمايد: ايرادي ندارد كه عروج آن حضرت از بيت المقدس به آسمان ها، تنها با روح مقدسشان بوده باشد، اما نه به نحوي كه معتقدين به معراج روحاني قايلند كه به صورت خواب و رؤياي صادقه بوده، چون اگر صرف رؤيا بود، ديگر جا نداشت قرآن اين قدر در مورد آن سخن بگويد و در مقام اثبات كرامت براي حضرت برآيد; همچنين ديگر جا نداشت قريش وقتي داستان را از آن جناب ميشنيدند، به شدت انكار كنند. مشاهداتي كه حضرت در بين راه ديده بود و نقل فرمود، با رؤيا بودن معراج سازگاري ندارد. بلكه مقصود از روحاني بودن اين است كه روح مقدس آن جناب به عالم مجردات (غير مادي) جايي كه ملائكه زندگي ميكنند و اعمال بندگان به آنجا منتهي و احكام در آنجا صادر ميشود، عروج كرد و آيات و نشانه هاي عظيم پروردگارش را مشاهده كرد و حقيقت اشيأ و نتايج اعمال برايش مجسّم شده و ارواح انبياي عظام و ملائكه را ملاقات و با آنان گفتوگو كرد.(ر.ك: همان، ج 13.)
اگر عروج به آسمانها را جسماني بدانيم، چنان كه بسياري از مفسران چنين اعتقادي دارند، ملاقات پيامبر(ص) با خداوند به معناي مشاهدة حسي و مادي نيست، بلكه رؤيت با قلب حضرت صورت گرفت; پس ملاقات از قبيل ملاقات در يك مكان مادي محسوس نبود، بلكه حضرت به مقام شهود رسيده و در مقام شهود، قرب معنوي مراد است و گرنه در حال حاضر همين كه ما با خواندن نماز با خداوند سخن ميگوييم، بايد در مكاني بايستيم و با عبادت مقرب درگاه خداوند شويم. اين، به معناي جسمانيت خداوند نيست.
اگر عروج به آسمانها را روحاني هم بگيريم، آنگونه كه مرحوم علامه فرمود، در اين صورت، در عروج به آسمانها، ديگر چيزي بهنام جسم مادي كه خواص مادي داشته باشد، (مثل در مكاني ايستادن و با چشم سر ديدن) نداريم، تا اينكه براي آن مكاني در نظر بگيريم و بگوييم در آنجا خدا را ملاقات كرد. اصولاً دليل مطرح شدن چنين اشكالاتي براي ما انسانها، به اين جهت است كه عالم مجردات از سنخ ماده نيستند و الفاظ ما هم تنها در قالبهاي مادي و محسوس ميگنجد، و چارهاي جز اين نداريم كه بگوييم، مثلاً حضرت در فلان مكان با خدا سخن گفتند، در حالي كه وقتي كسي به عالم مجردات عروج ميكند، آنجا ديگر خواص و ويژگيهاي مادي را ندارد تا مكان داشته باشد، اما از باب تشبيه معقول به محسوس، ما هر چه را بخواهيم تفهيم كنيم، چارهاي نداريم جز اينكه همه امور معنوي و معقول را در قالب الفاظي كه مربوط به امور مادي و مجرد است، بريزيم.(الميزان، ج 19، نجم، 9.)
در چگونگي سازگاري مسئله معراج با علوم روز تذكر نكاتي لازم است، از جمله:
1. پيامبراكرم در معراج، به كرات آسماني سفر نكردند، بلكه سير آن حضرت به عوالم ديگر بود. بنابراين بحث سفر به فضا و كرات آسماني نيست تا گفته شود براي تنفس و... چگونه عمل ميكرد.
2. بي ترديد، معراج پيامبراكرم، جنبة عادي نداشت، بلكه با استفاده از نيرو و قدرت بيپايان خداوند صورت گرفت; ...إِنَّ اللَّهَ عَلَيَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ; (بقره، 20) ... خدا بر همه چيز تواناست. تمام معجرات پيامبران اين گونه است. حضرت ابراهيمغ در ميان شعله هاي آتش نميسوزد و حضرت يونس در شكم ماهي بزرگ زنده ميماند و... پيامبراكرم نيز با كمك و قدرت خداوند متعال ميتواند بدون هيچ مشكلي به عوالم مختلف سفر كند.(ر.ك: تفسير نمونه، آيةالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 12، ص 12 ـ 20، دارالكتب الاسلامية.)