مرکز پاسخگويي: تبيان
موضوع اصلي: اخلاق و عرفان
موضوع فرعي: حضرت ايوب
امام صادق(ع) داستان ايوب و علل پيشامدهاي ناگوار براي او را چه ميداند؟
پاسخ:
كسي از امام صادق(ع) سؤال كرد بلائي كه دامنگير ايوب شد براي چه بود؟ (شايد فكر ميكرد كار خلافي از او سرزده بود كه خداوند او را مبتلا ساخت).
امام(ع) در پاسخ او فرمود
«ايوب به خاطر كفران نعمت گرفتار آن مصائب عظيم نشد، بلكه به عكس به خاطر شكر نعمت بود، زيرا شيطان به پيشگاه خدا عرضه داشت كه اگر ايوب را شاكر ميبيني به خاطر نعمت فراواني است كه به او دادهاي، مسلماً اگر اين نعمتها از او گرفته شود او هرگز بنده شكرگزاري نخواهد بود.!
خداوند براي اينكه اخلاص ايوب را بر همگان روشن سازد، و او را الگوئي براي جهانيان قرار دهد كه به هنگام «نعمت» و «رنج» هر دو شاكر و صابر باشند به شيطان اجازه داد كه بر دنياي او مسلّط گردد. شيطان از خدا خواست اموال سرشار ايوب، زراعت و گوسفندانش و همچنين فرزندان او از ميان بروند، و آفات و بلاها در مدت كوتاهي آنها را از ميان برد، ولي نه تنها از مقام شكر ايوب كاسته نشد، بلكه افزوده گشت! او از خدا خواست كه اينبار، بر بدن ايوب مسلط گردد، و آنچنان بيمار شود كه از شدت درد و رنجوري به خود بپيچد و اسير و زنداني و بستر گردد.
اين نيز از مقام شكر او چيزي نكاست.
ولي جرياني پيش آمد كه قلب ايوب را شكست و روح او را سخت جريحهدار ساخت، و آن اينكه جمعي از راهبان بني اسرائيل به ديدنش آمدند و گفتند تو چه گناهي كردهاي كه به اين عذاب دردناك گرفتار شدهاي؟!
ايوب در پاسخ گفت به پروردگارم سوگند كه خلافي در كار نبوده، هميشه در طاعت الهي كوشا بودهام، و هر لقمه غذائي خوردم يتيم و بينوائي بر سر سفره من حاضر بوده. درست است كه ايوب از اين شماتت دوستان بيش از هر مصيبت ديگري ناراحت شد، ولي باز رشته صبر را از كف نداد، و آب زلال شكر را به كفران آلوده نساخت، تنها رو به درگاه خدا آورد و جملههاي بالا را بيان نمود، و چون از عهده امتحانات الهي به خوبي برآمده بود خداوند درهاي رحمتش را بار ديگر به روي اين بنده صابر و شكيبا گشود، و نعمتهاي از دست رفته را يكي پس از ديگري و حتي بيش از آن را به او ارزاني داشت، تا همگان سرانجام نيكِ صبر و شكيبائي و شكر را دريابند».
***
پاورقي:
قصه هاي قرآن
حضرت آيت الله مكارم شيرازي