مرکز پاسخگويي: دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي: مهدويت
موضوع فرعي: درك وجود امام زمان
براي درك واقعي وجود مبارك امام عصر(عج) و اين كه عاشق و منتظر واقعي حضرت باشيم، چه بايد بكنيم؟


پاسخ:
منتظر واقعي كسي است كه خود را از هر جهت آمادة ظهور حضرت نمايد. و باطل را از هر جهت از خود دور كند. شرط لازم براي اين امر دينداري و ديانت پيشگي است. فرد منتظر مي بايست كاملاً بر اعمالش مراقبت و مواظبت نمايد و از هر گونه سستي و انحراف دوري گزينة امام صادق(ع) فرمود: هر كه خوش دارد در شمار اصحاب قائم باشد، بايد چشم به راه باشد و پارسايي پيش گيرد و با ورع باشد.(1)
امّا در مورد درك واقعي وجود مبارك امام عصر(عج) مي گوييم:
ارتباط با امام زمان(ع) دو گونه است: مستقيم و غير مستقيم. ارتباط مستقيم. رؤيت جمال نيكو و مشاهدة حس وجود مبارك حضرت است، كه كليد آن در ارتباط غير مستقيم قرار دارد.
ارتباط غير مستقيم، مقدمة لازم و جدا ناپذير ارتباط مستقيم است و تنها نردباني است كه ميتوان با آن از مُلك به ملكوت وارد شد و بر آستان آسمان انسانيت قدم گذاشت و از شعاع مهر انگيز خورشيد بلندترين آسمان هستي بهره برد. ارتباط غير مستقيم، ارتباطي علمي، عملي، قلبي و عاطفي است.
فاخلع نعليك انك بالواد المقدس طوي.(1) از تدبّر و تأمل در آية فوق شايد بتوان تا حدودي متوجه گرديد كه براي ديدار دلدار حقيقت پرستان چه لازم است و براي سفر به كوي محبوب چه بايد همراه داشت؟
مقرر شد كه حضرت موسي(ع) در سرزمين مقدس و از طريق درختي(2) با حق تعالي سخن بگويد و به ملاقات معنوي خدا برود. فرمان رسيد: اي موسي! در سرزمين مقدسي گام نهاده اي. سرزميني كه نور الهي بر آن جلوهگر است. پيام خدا را در آنجا مي شنوي (پس) با نهايت خضوع و تواضع در اين سرزمين گام گذار و كفش هايت را بيرون آر كه در سرزمين مقدس طوي هستي.
به موساي كليم گفته شد: مي داني كه در چه مكان و سرزمين مقدسي هستي؟ اين جا حضيرة قرب خدا و محل حضور و مناجات به درگاه او است. پس شرط ادب به جاي آور، كفشت را بكن.(3)
شما كه درخواست ديدار با جلوه كمال مطلق و نگاه به نور الهي را داريد. اين امر شدني و ممكن است. اما شرايط و شايستگي ويژه اي مي طلبد. چشم و دل لايق، گوش و زبان محبوب پسند مي خواهد تا مطلوب محبوب گردي و زيارتش ممكن شود. آن شرايط و ويژگي ها را در كلام خدا با كليمش مي توان جست؟
1ـ بازگشت به حق
براي ديدار امامي كه مظهر اسم اعظم حق است،ضروري ترين و بديهي ترين شرط، بازگشت به حق تعالي است: فاخلع نعليك كفش هاي دل بستگي به غير خدا را از دل در آور و از خود دور كن. پا برهنه يعني صاف و بي آلايش از هر قيد و بند و رنگي شو.
فقط رنگ خدايي داشته باش. بازگشت كن به وضعي كه به دنيا آمديم، آن موقع كه دلي صاف و دور از ريا و غرور و خودخواهي داشتيم و دل مان از غبار گناه ها و معصيت ها و از زنگار غفلت ها پاك بود. تا بتوانيد خورشيد خدا را در آسمان انسانيت رؤيت نماييد. پس گام اوّل بازگشت به خدا و توبه از گناهان و تهذيب و پاك كردن نفس از صفات ناپسند است تا زمينة خروج عملي از غفلت را فراهم سازد.
چون عزم بر توبه كرديد، غسل كنيد و وضو بگيريد و چهار ركعت نماز بخوانيد؛ در هر ركعت يك مرتبه سورة حمد و سه مرتبه توحيد و يك مرتبه سورة ناس و فلق را بخوانيد و بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفرالله ربّي و اتوب اليه بگوييد، سپس لا حول و لا قوّة إلاّ بالله العلي العظيم و در پايان بگوييد: يا عزيز يا غفّار اغفرلي ذنوني و ذنوب جميع المؤمنين و المؤمنات فإنّه لا يغفر الذنوب إلاّ أنت.(4)
2ـ تقويت معرفت:
آيا مي دانيد هواي زيارت چه كسي را در سر داريد؟ او را شناخته ايد؟ به مقام و منزلتش معرفت پيدا كرده ايد؟
كسي را كه هواي ديدار دلدار است، بايد دلدار شناس گردد. از كمالات و ويژگيهايش، از مقام و منزلتش نزد خدا معرفت لازم را كسب كند و با كرامات و معجزات و سيره و اخلاق و معارف او آشنا شود و دوستانش را بشناسد و توجه داشته باشد كه به ديدار چه كسي مي خواهد نايل گردد. با معرفت و شناخت، اوّلا توبه حقيقي تحقق مي يابد، ثانياً، محبت و دوستي ريشه دار مي گردد، زيرا محبت، درجات و مراتبي دارد.(5) برخي تا نُه مرتبه براي آن شمردهاند، و عشق را در مرتبة چهارم قرار داده اند. عشق آغاز راه رسيدن به مقصد و سرآغاز جاده اي است كه به ملاقات معشوق- امام زمان(ع)- منتهي مي شود.
تا علاقه و محبت به امام زمان(عج) به مرحلة عشق و ارادت نرسد، ديدار آن يار حاضر وغايب، ممكن نيست. حافظ شيرازي مي گويد:
نشوي واقف يك نقطه ز اسرار وجود تا نه سـرگشتـه شـوي دايرة امكـان را
شهيد مطهري(ره) در توضيح مي فرمايد: اي سرگشتگي همان سرگشتگي عشق است، يعني جنون عشق است. تا از اين راه وارد نشوي، امكان ندارد به نقطه اي برسي.(6)
3ـ عشق به خدا و تبعيت از امام زمان(عج):
اثر طبيعي محبّت آن است كه محبّ را با محبوب پيوندي مي دهد و در مسير خواسته هاي او به تلاش و فعاليت پرثمر وا مي دارد.
آن ها كه شب و روز دم از عشق پروردگار يا ائمه اطهار(ع) و امام زمان(عج) مي زنند، بايد صداقتِ محبت و عشق خود را در پيروي نشان دهند. در كتاب معاني الاخبار از امام صادق(ع) نقل شده :ما احبّ الله من عصاه؛ كسي كه گناه و نافرماني خدا مي كند، خدا را دوست ندارد.
دوستي و محبت در عمل ظهور مي كند. سپس فرمود: چه شگفت انگيز است معصيت پروردگار كني، با اين حال اظهار محبت او نمايي! به جان خودم سوگند، اين كار عجيبي است! اگر محبت تو صادقانه بود، اطاعت فرمان او مي كردي، زيرا كسي كه ديگري را دوست مي دارد. از فرمان او پيروي مي كند.(7) قرآن كريم ميفرمايد: قل إن كنتم تحبون الله فاتبعوني يحببكم الله...؛ پيامبر! بگو (به مردم) اگر خدا را دوست داريد، از من (پيامبر) پيروي كنيد تا خدا هم شما را دوست داشته باشد. بنابراين محبت تنها يك علاقه قلبي نيست، بلكه بايد آثار آن در عمل انسان منعكس باشد.
كسي كه مي خواهد امام زمان(ع) را زيارت كند بايد بررسي نمايد چه اموري باعث خشنودي حضرت مي گردد، تا به آن كار مبادرت ورزد و از هر كاري كه موجبات ناخشنودي آن عزيز را فراهم مي سازد، اجتناب كند.
4- تقويت ارتباط قلبي و عاطفي
مي توان ارتباط قلبي و عاطفي با آن محبوب و معشوق عشاق حقيقت طلب را از راه هاي ذيل تقويت نمود:
از طريق خواندن برخي دعاها و زيارت ها و توجه و تأمل در معاني آن ها، نيز خواندن بعضي از نمازها مانند نماز امام زمان(ع) يا حضور در برخي از مكان ها مانند مسجد سهله در كوفه و مسجد جمكران در قم، نايب الزيارة آن حضرت شدن در زيارت خانه خدا (حج و عمره) و زيارت قبور و حرم پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) و نيز شريك كردن حضرت در ثواب تلاوت قرآن، و دعاها و نمازهاي مستحبي، بلكه همة ثواب را به حضرت هديه نمودن، و در حق حضرت دعا كردن و دعاي فرج خواندن.
5- مطالعه زندگينامه كساني كه به ملاقات آن حضرت مشرّف شدند.
مطالعة زندگينامه اشخاصي كه توانستند به زيارت آن حضرت نايل گردند، هم راه را نشان ميدهد، هم شوق ملاقات را افزايش مي دهد و آتش عشق و ارادت را شعله ور مي سازد و هم اين حقيقت را بازگو مي كنند كه آنان، چه ويژگي هايي داشتند و چه عاملي موجب شد تا امام(ع) آنان را مورد عنايت و لطف خود قرار دهند.

***
پاورقي:
1. بحارالانوار، ح 52، ص 128.
2. طه (20) آية 12.
3. قصص (28) آية 30.
4. تفسير الميزان (مترجم)، ج 14، ص 191.
5. ميرزا جواد ملكي تبريزي، رسالة لقاء الله، ص 63.
6. تفسير نمونه، ج 9، ص 393؛ تفسير روح المعاني، ج 12، ص 203.
7. عرفان حافظ، تماشاگر راز، ص 143.
8. تفسير نمونه، ج 2، ص 386.