مرکز پاسخگويي: تبيان
موضوع اصلي: اعتقادات
موضوع فرعي: بداء
مـنـظـور از بـداء كـه جزء عقايد ما شيعيان است چيست و آيا صحت دارد كه بعضي مي گويند حـضـرت امـام صـادق عليه السلام قبل از وفات فرزند خود اسماعيل مي فرمود : امام بعد از من فـرزندم اسماعيل است , ولي پس از آنكه اسماعيل در زمان حيات آن حضرت وفات كرد , حضرت فرمود : در مورد امامت اسماعيل براي خداوند بداءحاصل شد ؟

پاسخ:
مـتـاسفانه موضوع بداء از موضوعاتي است كه دستاويز بعضي از مخالفان شيعه وحتي بعضي از دشـمـنـان اسلام شده است ; آنها بدون اين كه كوچكترين تحقيقي درباره اين مطلب در كتابهاي بـزرگـان شيعه و دانشمندان عقايد و مذاهب اسلام بكنند ,تنها به همين يك كلمه چسبيده و قـلـمـفـرسايي و تفسيرهايي كه كمترين ارتباط به عقايد شيعه ندارد , براي آن كرده اند و مطالب موهوم و بي اساس به ما نسبت داده اند . اين گونه تفسيرهاي نابجا مسلما كار يك دانشمند و محقق ( حتي از مخالفين )نيست , كار افراد متعصب و لجوجي است كه هميشه دنبال بهانه و دستاويزي مي گردندكه اغراض خود را در سايه آن انـجام دهند ; همواره به فكر اين هستند كه از طرف مقابل كلمه اي بشنوند كه بتوانند براي آن تفسيرهاي نامناسب و گمراه كننده اي بنمايند و روي آن تبليغات مسموم و زهر آگين كنند و به اصطلاح جنگ اعصاب روي آن راه بيندازند لفظ بداء از جمله اين الفاظ است . در هـر حـال براي روشن شدن حقيقت معني كلمه بداء از نظر عقايد شيعه , كافي است به بيان سـاده و مـختصري كه ذيلا گفته مي شود توجه فرماييد : (1)اصولا كلمه بداء در لغت عرب به معني آشكار شدن است . قـرآن مجيد درباره ظالمان و ستمگران مي گويد : و بدا لهم سيئات ما عملوا در آن روز اعمال بدي را كه انجام داده اند براي آنها آشكار مي شود ( و نتيجه كردار سوء خود رامي بينند ) . (2)در عـبـارات عـربـي گـاهـي گـفته مي شود : بدا من فلان كلام فصيح يعني از فلان شخص كـلام فـصيحي صادر شد و گاهي به جاي كلمه من , لام گذارده مي شود و مي گويند :بدا لـفـلان كلام فصيح و معني آن عينا همان معني جمله اول است , يعني سخن فصيحي ازاو آشكار شد . اكـنون معني جمله بدا لفلان و امثال آن را دانستيم , برگرديم به اصل مطلب :بسيار مي شود كـه مقدمات كاري در نظر ما از هر جهت مهياست , ولي پيشامدهاي غيرمنتظره اي رخ مي دهد و آن وضـع بـه هـم مي خورد و آن كار انجام نمي شود در اينجا گفته مي شود : خدا نخواست چنين مطلبي انجام يابد , و ممكن است در همين جا كلمه بداء به كار برده شود و گفته شود : بدا للّه انه لا يريد هذا يعني ازخداوند آشكار شد كه نمي خواهد اين كار انجام شود . بنابراين مقصود اين نيست كه براي خدا آشكار شد , تا مستلزم جهل به تقدير دوم باشد بلكه مقصود اين است كه ازخدا براي ما آشكار گشت . بـديـهـي است اين مطلب اشكالي ندارد و موضوعي است كه در طول زندگي هر كس بارهاواقع مي شود كه اموري بر خلاف آنچه انتظار مي رفت رخ مي دهد , اين همان حقيقت بداء است . حـال بـبـيـنـيـم چـگونه اين موضوع با عقايد مذهبي ما آميخته شده و رابطه پيدا كرده است ؟ما مـعـتـقـديـم ( و آيـات قرآن مجيد و اخبار هم گواهي مي دهد ) كه بسيار مي شود مقدمات بلا و نـاراحـتيهايي فراهم مي گردد و شايد انتظار آن هم مي رود , اما مردم به سوي خدا مي روند , دعا مـي كنند و دست از كارهاي ناروا مي كشند , نسبت به يكديگر خوبي مي كنند و كارهاي نيك انجام مي دهند و خداوند به بركت اين اعمال , بلا و بدبختي وناراحتي را برمي گرداند , اين يكي از موارد بداء است . گـاهـي هـم بعكس , مقدمات خوشبختي و نعمت فراهم شده و مردم كارهايي انجام مي دهندكه ورق برمي گردد , اين برگشتن ورق همان بداء است . بـسيار مي شود كه سرنوشت انسان , بر اثر اعمال خوب و بد او تغيير مي يابد و اين يكي از افتخارات ماست كه سرنوشت خود را مربوط به اعمال خويش مي دانيم . ممكن است گفته شود اين كه در اين موارد گفته مي شود براي خدا بداء رخ داد ,نظر به ظاهر كار و از ديدگاه فكر ما و محاسبات ماست , زيرا انسان روي محدوديتي كه دارد , تصور مي كند كه فـلان حـادثه قطعا رخ خواهد داد , يا حتما جامه عمل نخواهد پوشيد , وقتي خلاف آن را مشاهده كرد و ديد كه محاسبات او اشتباه بوده است , روي مقياس فكر خود مي گويد : براي خدا بداء رخ داده در صـورتي كه آنچه شايسته مقام اوست بداء نيست بلكه ابداء است يعني چيزي را كه از نظرما مخفي بود , آشكار ساخت . خلاصه , وقوع حوادث غير مترقبه و بر خلاف شرايط در نظر ما بداء است , يعني چيزي كه پنهان بـود , براي ما آشكار گشت ولي درباره خدا ابداء يعني اظهاراست و چيزي را كه مخفي كرده بـود , آشـكار مي سازد و اين كه درباره خدا گاهي به جاي لفظ ابداء لفظ بداء به كار مي رود , روي يك نوع مقايسه است كه گفته شد . اما در مورد اسماعيل فرزند امام صادق عليه السلام جريان چنين بوده است كه حضرت مي فرمايد : چنين مقدر بود كه فرزندم اسماعيل به قتل برسد , من دعا كردم و ازخدا خواستم شر دشمنان را از او بـرگـردانـد , خداوند دعاي مرا اجابت كرد و فرزندم به قتل نرسيد , بداللّه في اسماعيل اين مـضمون حديثي است كه در بسياري از كتب شيعه نقل شده و معني آن با در نظر گرفتن بيانات گـذشـتـه , بـسـيـار روشن است كه نه مربوط به مساله امامت اسماعيل بوده و نه پشيمان شدن خـداونـد ولـي هـمـان طـور كـه گـفتيم افراد متعصب و لجوجي كه سعي دارند از هر جرياني سـوءاسـتفاده و سمپاشي كنند , كلمه بداء را دستاويز كرده و گفته اند : شيعه عقيده دارد كه خـداوند گاهي از كار خود پشيمان مي شود و تجديد نظر مي كند , همان طور كه بنا بود اسماعيل فرزند برومند امام صادق عليه السلام به امامت برسد و بعدپشيمان گرديد - در حالي كه از نظر تمام دانشمندان شيعه هر كس چنين عقيده اي داشته باشد , كافر است . اين نسبت ناروا كجا و عقيده شيعه كجا معلوم نيست چرا اين گونه افراد حتي حاضرنيستند يكي از كـتـابـهـاي بزرگان و محققان شيعه را مطالعه كنند و حقيقت را دريابندو بدانند اولا : بداء يـعـنـي چه و ثانيا : داستان حضرت اسماعيل چه بوده است ما اميدواريم ابرهاي تاريك بد بيني و تعصب از افق آسمان اسلام كنار برود ;سمپاشيهايي كه مايه تفرقه و پراكندگي صفوف مسلمانان است و به وسيله افرادبي اطلاع و متعصب مي شود , خاتمه پيدا كند .

***
پاورقي:
پاسخ به پرسشهاي مذهبي
مكارم شيرازي - ناصر و جعفر سبحاني 1 - ايـن بـيـان عـصـاره گـفتار محققان و بزرگان و دانشمندان عقايد شيعه در اين بحث است , مـخـصـوصـا عـلامه بزرگوار , متكلم و فقيه نامي شيخ مفيد در كتاب اوائل المقالات , و شرح رساله اعتقادات صدوق به عنوان بيان عقيده عل