درس توحيد روز چهارم


مفضل گفت چون روز چهارم شد شرفياب شدم و به دو زانوي ادب بنشستم فرمود اي مفضل بر ماست كه تحميد و تقديس و تهليل خداي متعال كنيم و سپاس شكر كسي را كنيم كه نامش بر همه نامها مقدمتر است و نورش بر همه نورها عظيمتر خداوند علي علام صاحب جلال و اكرام و انشاء كننده و آفريننده اين همه مخلوق متنوع مختلف است و اوست خالق زمان و مكان و صاحب اسرار و رموز و علوم غيبي كه از ديگران مخفي است خداوندي كه نامهايش نزد دوستانش مخزون و محفوظ است و علومش از اغيار مكنون است درود و تحيت و بركات و تهنيت بلانهايت بر او و فرستاده اش باد كه به وحي او را رسول و پيغام آور خلق و بشارت دهنده به خير و ثواب
و وعيد و عقاب بشر و عصيان و ملجأ و پناه مردم قرار داد - او چراغ فروزان بلكه خورشيد درخشان عالم وجود و مشعل دار هدايت و ارشاد گمراهان است هر كه با ايمان و هدايت او زنده گردد از راه دليل و برهان به منازل عرفان و سرمنزل مقصود مي رسد و هر كه تمرد كند محو و نابود مي گردد صلوات زاكيات و تحيات ناميات و سلام و رحمت و بركات ابدي بر او باد كه شايسته هر تحيت و تهنيت است.

فرمود اي مفضل براي تو دلايلي از وجود حق و علم و حكمت خالق را در تعريف و توصيف عالم از نبات و حيوان و انسان و هيئت عالم كبير گفتم تا عبرت گيري و هر عاقلي بشنود و بخواند درس توحيد و فضيلت يابد اكنون براي تو از آفتها و حوادث ازمنه و امكنه سخن مي گويم: