معادن


فرمود اي مفضل در معادن توجه كن و تفكر نما كه چه جواهراتي خداوند براي توسعه دامنه صنايع بشر به وجود آورده است مانند گچ - آهك - زرنيخ - مرواريد - سنگ سرمه - زيبق - مس - سرب - قلع - آهن - فولاد - نقره - طلا - ياقوت زبرجد و انواع سنگهاي الوان قيمتي و آنچه از معادن جاري مي شود (مراد جيوه - نفت - موميا و غيره است) قير - موميائي - گوگرد كه مردم از آن در زندگي استفاده مي كنند و حوائج خود را برمي آورند.

آيا بر آدم عاقل مخفي است كه اين همه پرورده قدرت الهي است؟ و اين همه نعم بي انتهاي خالق متعال است كه در شكم سنگها و دل زمين جا داده تا به وقت احتياج و در سايه علم و سعي
و عمل استخراج كنند و مورد استفاده قرار دهند و آنچه تمناي دل آنها و آرزوي ديرين آنهاست به عمل آورند.

فرمود اي مفضل خداوند علم كيميا (مراد شيمي - فيزيك - مكانيك است) را از مردم محجوب گردانيده زيرا طلا و نقره از مردم به سهولت به عمل و به دست مي آيد و به علم كيميا همه كس مي توانست تحصيل كند اولا نتيجه سعي و عمل از دست مي رفت ثانيا ارزش آنها كم مي شد زيرا ارزش در سايه عرضه و تقاضاست هر چه موجودي مواد كم شود ارزش آن بيشتر مي گردد خداوند براي آنكه اين طلا و نقره مخصوص خراج پادشاهان باشد و محبوب همه از جهت كميابي گردد آن را كم ايجاد كرد و علم كيميا را هم از دسترس همه مكتوم داشت و در اين فن خداوند الهام به ساختن سكه از مس و شيشه از ريگ و بيرون آوردن نقره از سرب و طلا از نقره و اشباه اين صنايع است كه براي مردم علم آن ضرري ندارد بلكه مفيد است.

فرمود اي مفضل فكر بشر را به كاري هدايت فرمود كه به حال او مفيد باشد و از كاري بازداشته كه به مصلحت او نيست و ضرر برساند.

اگر كسي در معادن بسيار تعمق نمايد و كار كند مي داند هر كدام از آنها مانند نهر و رودي جاري هستند ولي دسترسي به آن مبتني بر تحمل و رنجي است تا قدر آن را بداند و خداوند عالم اين خزائن را براي بشر آفريده و كليد آن را به نام فكر به او به رايگان بخشيده است تا در سايه علم و سعي و علم آنها را كشف كند و استخراج نمايد و زيب و زيور و زينت زندگاني خود قرار دهد.

اگر خداوند مي خواست مي توانست كوه هاي نقره بيافريند ولي آن وقت ارزش نداشت مانند معادن نمك بود اما طلا و نقره را به خاك و عناصر ديگر آلوده زير زمين پنهان كرد تا بشر با دسترنج خود استخراج كند و قدر آن را بداند و اينها همه از قدرت و علم الهي است.