ملخ


فرمود اي مفضل درباره ملخ و جراد دقت كن كه در نهايت ضعف و ناتواني است و در عين حال خداوند تعالي او را قوت و توانائي بسيار بخشوده است چون در خلقتش تأمل كني مانند ضعيف ترين اشياست و چون قشوني و جمعيتي از آنها مجتمع و متمركز شوند و به سوي شهري روند هيچ كس از بشر قدرت دفاع با آنها را ندارد اگر سلطاني از سلاطين با شوكت سوار شود و پياده گردد و بخواهد قدرت و صولتي نشان دهد نمي تواند مانند ملخ هيبت و سطوتي بنمايد - اين ملخ را جندالله گويند لشكر خدا هستند كه هر كجا حمله كنند آنجا را ريشه كن مي سازند و هيچ نيروئي در حملات آنها قدرت دفاع ندارد - خداوند عالم جل شأنه ضعيف ترين مخلوق خود را به نام ملخ بر قوي ترين مخلوق خود كه آدمي است مي فرستد و قدرت دفاع ندارد.

ملخ مانند سيل بر روي زمين حركت مي كند هوا را تيره و تار مي سازد دشت و صحرا و بيابان را فرومي گيرد - هر ملخي چندين ميليون تخم مي تواند بريزد اگر بنا بود اين همه ملخ را به دست بايد ساخت چه مدت وقت لازم بود كه اين همه ملخ موجود شود؟ - در اين قدرت و نيروي الهي فكر كن چه نيروي عظيمي براي ارعاب و تهديد و سركوبي ياغيان طاغي مهيا و آماده ساخته است كه عقل بشر در كار آنها مات و مبهوت مي ماند.

نگارنده مترجم گويد ياد دارم در درچه اصفهان ملخ حمله كرد و تمام حاصل را خورد مگر يك جريب زمين سبز و خرم گندم باردار مرغوب كه مربوط به يك سيد عالم متقي بود فقط در يك صحرا آن يك قطعه بدون هيچ آسيب باقي مانده و بقيه حتي علفهاي آن را خوردند آيا اين از قدرت الهي و الهامات خفيه غيبي بر اين قشون آسماني نيست؟!