صدا و قدرت تكلم


فرمود اي مفضل فكر كن در صدا و سخن و آلتها كه قادر منان براي انسان آفريده است و مقرر ساخته مانند حنجره كه چون لوله ايست از براي بيرون آمدن آواز و زبان و دندانها و لبها آلتي است براي تقطيع حروف و ظهور و نغمات كسي كه دندانهايش ريخته است نمي تواند حروف را ادا كند مثلا آدم بي دندان سين را و آدم بي لب فا را نمي تواند ادا كند و كسي كه زبانش سنگين شده را را نمي تواند اظهار نمايد - حنجره شبيه است به ناي و شش شبيه است به انبان كه باد در آن مي كنند و عضلاتي كه شش را مي گيرند تا صدا بيرون آيد مانند انگشتاني كه بر آن انبان مي گذارند تا داخل شود باز بر ناي و دندانها كه حروف و نغمات را قطع مي كنند مانند انگشتاني هستند كه پياپي بر دهان مي گذارند تا آن الحان مختلفه بيرون آيد و هر چند محل خروج صدا را ما تشبيه كرديم به ناي و انباني براي شناسانيدن بود.

اين دهان و دندان و حنجره و ريه ادوات صوت هستند كه خداي عالم آنها را آفريده تا آدمي بتواند با ايجاد صوت مقاصد دروني خود را به ديگران بفهماند دو نكته از اين مطالب به دست مي آيد يكي صنعت صانع در ايجاد صوت به وسيله اين ادوات و ديگر صنعت مصنوع بر استفاده از صوت به منظور بيان احساسات و ادراكات خود مي باشد پس حنجره براي آنكه نسيم از خارج به شش مي رسد و دل را ترويح مي نمايد و بادزني باشد براي آن به آن نفس كه پياپي پيوسته بر آن وارد مي شود كه اگر اندك زماني آن نسيم حبس شود و به دل نرسد فوري
آدمي هلاك مي شود و به زبان مزه هاي مختلف را مي چشد و ميان آنها تميز مي دهد كه كدام تلخ و كدام شيرين و كدام ترش است و كدام گنديده و كدام پاكيزه و بنابراين زبان بارورزي است كه لقمه را براي فروبردن لقمه آن را با آب دهن لقمه لقمه و گرد گرد كرده فرومي برد و دندانها پشتيباني است براي لبها كه در اندرون دهن نگاه مي دارند تا سست نشوند و با اطراف خود بتوانند لقمه ها را خرد كرده و فروبرند آنها كه دندانهايشان افتاده است لب هاي سست و متحرك دارند و با لبها آب را كه در زير زبان مانند قناتي زاينده است مي مكد و به دهان فرومي برد و هر يك از اين اعضاء منافعي عظيم دارد و يك آلت براي چندين منفعت به كار برده مي شود مانند تيشه نجاري كه براي تراشيدن چوب و كندن زمين و غير آن به كار برده مي شود.