چرا به مذهب جعفري شهرت گرفت؟


دين و مذهب اسلام يكي است و ائمه معصومين هم يك راه رفته اند و براي يك هدف تلاش نموده اند با اين حال چرا اختصاص به مذهب جعفري شد؟! با يك مقدمه كوتاه بيان مي شود:

ابونعيم اصفهاني كه در قرن پنجم مي زيسته درباره امام صادق عليه السلام مي نويسد:

الامام الناطق ذوالزمام السابق

ابوعبدالله جعفر بن محمدالصادق اين لقبي كه اين مرد دانشمند داده نماينده يك سلسله معاني است قابل توجه كه مي توان از آن استفاده كرد امام صادق عليه السلام به نام مؤسس مذهبي شناخته شده در حالي كه مذهب اماميه همان مذهب اسلام است كه همه ائمه دوازده گانه در راه اعلاء كلمه آن سعي بليغ نموده اند - اول و آخر آنها همه در نشر دين بذل همت كرده و جانفشاني و فداكاري نشان داده اند.


ابن حافظ مي گويد: امام صادق عليه السلام در سه صفت مبرز بود و سه خصوصيت كامل داشت كه ديگري فاقد آن است.

1- الصادق اين يكي از القابي است كه شهرت امام ششم بدان است و اسم نماينده مسمي است و در آن ترديدي نيست.

2- الناطق كه اين صفت از مختصات امام است و كمتر كسي مي تواند نطاق و ناطق به معني اخص باشد - اين صفت بين همه ائمه به امام ششم اختصاص يافته زيرا مكتب جعفري مبتني بر اين پايه است و اسباب نطق و خطابه براي او فراهم شد - اين ميراثي بوده از جدش اميرالمؤمنين عليه السلام كه به او رسيد و از بارزترين صفات انساني است كه خداوند به اين حجت خود عنايت فرموده.

اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب عليه السلام در علوم سرآمد دانشمندان بشري است در افق علم و دانش كسي را نمي توان برتر و بالاتر از علي عليه السلام شناخت او بود كه منادي سلوني قبل ان تفقدوني بود و در حق او بود كه اولي گفت اقيلوني فلست بخيركم و علي فيكم و دومي گفت لا ابقاني الله لمعضلة ليس لها ابوالحسن علي و برتر و بالاتر از همه پيغمبر خاتم النبيين كه زبان وحي بود فرمود اقضاكم علي و شكي نيست كه قضاوت بدون علم ميسور نيست و علي اعلم از همه بود و فرمود انا مدينة العلم و علي بابها.



منم شهر علم و عليم در است

درست اين سخن گفت پيغمبر است



سينه ي علي مخزن علم الهي بود و از او به سبطين رسيد از او دست به دست با امام جعفرصادق عليه السلام منتقل شد و از علم او بود كه دنيا به دانش و بينش رسيد و امام صادق عليه السلام با اشاره به سينه خود فرمود ان هيهنا لعلما جما لواصبت له حملة

امام اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب عليه السلام فرمود علمني رسول الله الف باب من العلم ينفتح لي من كل باب الف باب پيغمبر خدا هزار باب علم به سوي من گشود كه از هر يك آن هزار باب ديگر مفتوح شد.

اين ابواب علم و معرفت به جهالت و ناداني و پيكارهاي جاهلانه و تعصب عربيت مارقين قاسطين - ناكثين بسته شد و دشمن نگذاشت اشعه تابناك علم و فضيلت اين ابواب تابناك دانش و بينش پرتوافكن شود.