دوستيابي


يكي از نكاتي كه مورد توجه حضرت امام جعفرصادق عليه السلام بوده موضوع تحكيم مباني اجتماعي به پيوستگي افراد است كه برادران مؤمن با هم نزديك، متحد و پشتيبان هم باشند و اساس آن كه پيدا كردن دوست و نگاهداري آن باشد بيش از هر چيز مورد توجه بوده و لذا به همه شاگردانش كه از ده هزار بيشتر بوده اند آئين دوست يابي را آموخته و فرموده استكثروا من الاخوان برادر بگيريد، در تكثير برادران خود بكوشيد.

و بايد ناگفته نگذشت - دوست يابي با تكثير برادري يك عموم و خصوص من وجه است يعني هر برادري دوست است ولي هر دوستي برادر نيست اسلام حد اعلاي اين معني را در نظر داشته كه فرمود در اكثار و تكثير برادران ايماني خود كوشش كنيد - زيرا مرد زنده بيش از همه چيز نيازمند برادر مؤمن خود مي باشد تا در مصائب - متاعب - نوائب - مشكلات زندگي - حوادث الم انگيز - وحشت و تنهائي - غربت بي كسي - حيرت و نگراني - ضعف و افتادگي - كسالت و ناتواني يار و انيس او باشد و چنانچه گفته اند همنشين گلستان و همخوابه خارستان باشد.

به ديدار او تشفي دل دهد و به مصاحبت او غم از غمش بزدايد و از معاضدت و حمايت او گره از كارش بگشايد و با توجه به اين حقايق فرمود:

فقال (ع) اكثر من الاصدقاء في الدنيا فانهم ينعقون في الدنيا و الاخرة اما
الدنيا فحوائج يقومون بها و اما الاخرة اهل جهنم قالوا فمالنا من شافعين و لا صديق حميم [1] .

دوستان خود را زياد كنيد در تهيه دوست و نگاهداري آن بكوشيد كه دوستان بسيار هم در دنيا منفعت دارند و هم در آخرت اما در دنيا براي رفع نيازهاي زندگي كه به وسيله آنها مي توان قيام كرد و اما آخرت اهل جهنم مي گويند ما شفيع نداريم و دوست نداريم ولي در بهشت همه با هم دوست و صميمي هستند.

برادر دوست و عاقل و رشيد براي اصلاح امور دنيا مشعلداري است كه مشكلات زندگي را حل مي كند و دين و دنيا را حفظ مي نمايد در معضلات زندگي چنانچه امام عليه السلام مي فرمايد دعا مي كند و دعايش مستجاب مي گردد - شفاعت مي نمايد و شفاعتش پذيرفته مي شود و لذا به هر يك از شاگردانش اين معني را به عبارات مختلف تعليم فرموده كه استكثروا من الاخوان و لكل مؤمن شفاعة - اكثروا من مواخاة المؤمنين فان لهم عندالله يدا يكافيهم بها يوم القيمة تا بتوانيد در تعداد دوستان بيفزائيد كه هزار دوست كم و يك دشمن زياد است.


پاورقي

[1] الوسايل الشيعه ص 204 ج 2 باب استفاده الاخوان والاصدقاء.