آداب معاشرت


فرمود اي اصحاب من بر شما باد كه از معاشرت با ملوك و سلاطين پرهيز كنيد از مصاحبت فرزندان دنيا كه جز دنيا نظري ندارند دوري نمائيد اين گونه معاشرت ها دين را مي برد و نفاق مي آورد اين عشرت ها دردي است كه دواء ندارد مرض پستي مي آورد كه معالجه نمي شود - نتيجه اش قساوت قلب است از طرفي - محو كردن صفت خضوع و خشوع است از طرف ديگر.

فرمود بر تو باد از معاشرت با اعيان و اشراف مردم كه آنها توقع بيشتر دارند و كمك
كمتر مي كنند حتي از مردم متوسط هم دوري كن آن مردمي كه معادن جواهر دست آنها است بپرهيز از مصاحبت كساني كه كليد گنجهاي دنيا به دست آنها است چه تو را هم متهم مي سازند و دشمن مي دارند.

فرمود معاشرت با اين طوايف حزن و الم تو را مي افزايد و گرهي از كار تو نمي گشايد از غضب تو شفاء نمي دهد نعم الهي را در نظر تو كوچك مي نمايد شكر نعمت را كم مي كند - اما اگر به طبقه پائين تر از خود نگريستي بسيار شاكر مي گردي و بر خود واجب مي داني كه به آنها كمك كني بخشنده و مهربان گردي اين است نتيجه معاشرت با بزرگان و با زيردستان.

اين درسي كه امام ششم عليه السلام درباره آداب معاشرت فرمود سعادت دين و دنيا را دربر دارد زيرا رفتن به خانه اشراف و اعيان و متمكنين و ثروتمندان آدمي را غمگين مي سازد كه چرا مانند آنها خانه مجلل و اسباب تجمل و سلاح زندگي و رفاه و سيال ندارد و لذا غم بر غمش مي افزايد و موجب حقد و حسد و تهمت و افتراء و غم و غصه و ناراحتي ها مي شود.

اما اگر به خانه فقرا رفت روح فضيلت اخلاقي او قوت مي گيرد - جود و بخشش و مهرباني و عواطف او تشديد مي شود زيرا جامه آنها را بي ارزش تر از جامه خود مي بيند و خانه آنها را تنگ تر و محقرتر و بي تجمل تر از خانه خود لذا راضي مي شود و سجايايش قوت مي گيرد و هميشه شاكر و راضي و متنعم خواهد بود زيرا همين صله رحم يا حمايت از فقرا و مستمندان شكر نعمت است كه بر نعمت او مي افزايد ولي به عكس وقتي به خانه اشراف رفت خانه آنها و فرش و مركب و زندگي آنها را از زندگي خود بهتر و رنگين تر ديد ناراحتي هاي روزافزون او را احاطه مي كند و چه بسيار مي شود كه از حدود خود تجاوز كرده به قهر و غلبه قانون مجازات مي رسد.