التجاء مردم به امام صادق


در گير و دار انقلابات عصر گروهي مريض بودند كه در آن محيط تاريك و منقلب براي استشفا به محض آنكه مي شنيدند امام صادق عليه السلام مستجاب الدعوه است و علاج امراض مزمنه و مسريه را مي نمايد و اكمه و ابرص را شفا مي بخشد به اذن پروردگار به دربار او جمع مي شدند و به الحاح و التماس تقاضاي دعا و علاج مي نمودند.

حبابه والبيه از زنان فاضله آن عصر بود كه گاهي اوقات شرفياب مي شد مسائلي از فقه و اصول دين مي پرسيد و او خود براي زنان مجلس و محفل علمي داشت - و مسائل حرام و حلال را براي آنها مي گفت.

يك روز شرفياب شد مسائلي پرسيد و ناگهان به گريه افتاد امام صادق عليه السلام فرمود تو
را چه مي شود گريه مي كني گفت يك مرض بدي بر من ظاهر شده كه مصيبتي است زيرا اقران و اقوام مرا شماتت مي كنند و مي گويند مرض مسريه در اثر مقاربتي است كه تو با مرد خبيثي پيدا كرده اي در حالي كه خدا مي داند من مرتكب چنين عمل زشتي كه موجب اين مرض مسريه دروني شود نشده ام اگر دعا فرمائي خداوند مرا از اين مرض كه هم نگراني روحي و هم ناراحتي جسمي دارد شفا عنايت فرمايد بسيار مسرور مي شوم - من مي دانم كه دواي آن و داروي آن نزد شما است.

آنگاه حضرت امام صادق عليه السلام در حق او دعا كرد فرمود اكنون برو در حرمسرا ببين رفع آن شده يا نه برخاست داخل اندرون خانه رفت ديد هيچ اثري از آن وجود ندارد حبابه والبيه گفت هذا الذي يتقرب الي الله بامامته. [1] .

ابن حبابه والبيه از زنان نيكوكار و معمر بود و او دختر جعفر اسدي است و والبيه نسبت به بني والبه كه از طوايف بني اسد است مي باشد - و او آنقدر عمر كرد كه حضرت امام رضا عليه السلام را ديد - و چون مرد او را در پيراهن خودش كفن نمودند مي نويسند اين زن مبتلا به مرض برص بود و آمد حضور امام حسين سيدالشهداء عليه السلام به دعاي آن حضرت شفا يافت و در زمان امام زين العابدين عليه السلام به دعاي او شفا يافت و آن وقت در سال 13 بود.

در روايت ديگر است كه آمد حضور امام صادق عليه السلام عرض كرد يابن رسول الله پدرم و مادرم و خاندانم همه از دوستداران شما بوده اند - فرمود راست مي گوئي اكنون چه مي خواهي گفت دست من برص گرفته دعا كن خداوند شفا عنايت فرمايد.

فقال (ع) اللهم انك تبري ء الاكمه و الابرص و تحيي العظام و هي رميم البسها عفوك و عافيتك ما تري اثر اصابة دعائي

عرض كرد پروردگارا توئي كه اكمه و ابرص را شفا مي دهي و استخوان پوسيده را زنده مي كني خدايا ببخش و عافيت ده و اثر اين دعا و اجابت آن را شفاي آن قرار ده.

فقالت لمراء والله لقد قمت و مابي منه قليل و لا كثير [2] .

والبيه گفت قسم به خدا تا برخواستم از آن مجلس هيچ اثري از برص در دستم نبود.



پاورقي

[1] بحارالانوار ج 11 ص 93 از كتاب طب الائمه تأليف عبدالله بن ابي عتاب و برادرش حسين بن بسطام زيات است اين كتاب از دستورات ائمه در طب و اطعمه و فوايد آن جمع آوري شده است.

[2] امالي شيخ طوسي مجلس 14.