امام صادق و ودايع نبوت


از شرايط امامت اين است كه ودايع نبوت دست به دست گشته و به او به وديعت سپرده شده است و چنانچه ديديم از آدم تا خاتم آثار انبياء مانند عصاي آدم و عصاي عيسي و صندوق عهد و غيره به شرحي كه در كتاب تاريخ انبياء نوشتيم همه دست به دست به وصي منصوص خود سپرده اند و در اسلام هم پيغمبر خاتم النبيين صلي الله عليه و آله و سلم رسيد و او هم دست به دست با آنچه كه از خودش باقي مانده همه را در خاندان رسالت و نبوت سپرد و ائمه معصومين كه ائمه اثني عشر و خاندان علم و عصمت بودند حامل اين ودايع آسماني بود و اكنون هم آنها دست امام زمان حجة بن الحسن العسكري عج مي باشد.

علامه مجلسي روايت مي كند از حضرت امام جعفرصادق عليه السلام كه فرمود:

ان عندي سيف رسول الله و ان عندي لراية رسول الله المقلبه و ان عندي لخاتم سليمان بن داود و ان عندي الطشت الذي كان موسي يقرب بها القربان و ان عندي الاسم الذي كان رسول الله صلي الله عليه و آله اذل وضعه بين المسلمين والمشركين لم يصل من المشركين الي المسلمين فشابه و ان عندي لمثل الذي جائت به الملائكة و مثل السلاح فينا كمثل التابوت في بني اسرائيل [1] .


فرمود نزد من شمشير پيغمبر و پرچم فتح و ظفر رسول الله و انگشتر سليمان بن داود و طشت موسي و اسم اعظم كه پيغمبر به وسيله آن همه جا تفوق و تقدم و فتح و ظفر داشت و نشانه هائي كه به ملائكه و فرشتگان داده شد تا به سوي آن بروند و اين سلاح و تجهيزات در ميان آل محمد مانند تابوت بني اسرائيل نشانه نبوت در بني اسرائيل و اين ها نمونه بارز امامت مي باشد - در روايت اعمش مي فرمايد:

قال (ع) الواح موسي عندنا و عصي موسي عندنا و نحن ورثة النبيين و قال (ع) علمنا غابر و مزبور و نكت في القلب و نقر في الاسماع و ان عندنا الجفر الاحمر والجفر الابيض و مصحف فاطمة و ان عندنا الجامعه فيها جميع ما يحتاج الناس اليه

فرمود الواح موسي و عصاي موسي نزد ما است كه ما ورثه انبياء هستيم و اضافه فرمود كه غابر - مزبور و نكت و جفر سياه و سفيد و مصحف فاطمه كه همه چيز در آن است و جامعه كه تمام علوم را مشحون است نزد ما است.

قال عليه السلام



كنا نجوما يستضاء بنا

وللبرية نحن اليوم برهان



نحن البحور التي فيها لغابضكم

در ثمين و ياقوت و مرجان



مساكن القدس و الفردوس نملكها

و نحن للقدس والفردوس خزان



من شذعنا فبرهوت مساكنه

و من اتانا فجنات و ولدان [2] .




پاورقي

[1] بحارالانوار ص 83 ج 11.

[2] بحارالانوار ص 84 ج 11 - مجمع البحرين مراجعه شود.