زهد و پرهيزكاري


زهد و پارسائي ميزان ارزش آدمي است و لذا در قرآن مجيد هم بشر را مساوي مي داند مگر پرهيزكاران كه مقامشان نزد خداي تعالي بالاتر و بهتر است «ان اكرمكم عندالله اتقيكم» زهد و پرهيزكاري اعراض از لذائذ و شهوات است و انصراف از زرق و برق دنيا است و صاحبان نفوس زكيه از اين اوهام و تمايلات و شهوات انصراف دارند و همانگونه كه حضرت زين العابدين عليه السلام سالار متقيان براي همام وصف فرمود
صفات پرهيزكاران بسيار است و آدمي را به حيرت مي اندازد آن كس كه بخواهد در مكتب خويش مردم را چنان تربيت كند بايد خود قبلا چنان باشد كه مي گويد حضرت صادق آل محمد عليه السلام در مكتب جعفري پرهيزكار بود كه چون جدش مولاي متقيان پارسائي مي نمود و در خانه لباس كرباس و خوراك محدود داشت و همواره به عبادت مي پرداخت در خارج لباس نظيف به اقتضاي زمان مي پوشيد و در بسط عدالت و قسط و عدل از هيچ گونه فداكاري دريغ نمي داشت با همان بدن سمين در آفتاب سوزان و در سن پيري مي رفت در ميان صحراي عربستان و زراعت مي كرد تا از دسترنج تغذيه كند و بر جامعه تحميل نشود.

سفيان ثوري ديد امام صادق عليه السلام لباس خز پوشيده گفت يابن رسول الله شما از اهل بيت نبوت هستيد چگونه اين لباس را مي پوشيد فرمود اي سفيان زير لباس مرا ببين جامه پشمين خشني دربر داشت و روي آن روپوش خزي پوشيده بود تا مورد ملامت مردماني كه عقلشان در چشمانشان نهفته است نباشد در حالي كه سفيان زير لباسش پارچه خز پوشيده و روي آن لباس خشن به تن كرده بود فقال الصادق (ع) يا ثوري لا تكثر الدخول علينا تضرنا و نضرك. [1] .

حضرت صادق عليه السلام در باب زهد با سفيان مناظراتي دارد كه از آن جمله حضرت در حال دهقاني و برزگري عرق مي ريخت و بيل مي زد سفيان گفت شگفت دارم از تو كه با حرص و ولع در دنيا در پيري چنين عرق مي ريزي فرمود چقدر خوشوقتم كه در اين حال پروردگار را ملاقات كنم كه به كديمين و عرق جبين آذوقه و معيشت زن و فرزند را تهيه مي بينم.


پاورقي

[1] لواقح الانوار و مطالب السئول به نقل حيات الصادق ص 471 ج 1 - حلية الاولياء اصفهاني ص 193 ج 3.