حضرت صادق و نجوم


در اكثر اخبار آل محمد عليهم السلام مي بينيم كه مكرر در تعليم و تربيت خود مخصوصا در روش پرورش روحاني گفته اند ما از آسمانها آگاه تر به زمين هستيم و اين مبالغه از اين راه نبود كه چون كسي علوم فلكي و سماوي نداشته آنها لاف و گزافي زده باشند بلكه از روي واقعيت و حقيقت بوده زيرا خداوند نقشه عالم را از زير نظر آنها كه اولياء او در زمين بوده اند قرار داده و تمام عوالم موجود زير نظر آنها روشن بود و اميرالمؤمنين مكرر در نداي سلوني قبل ان تفقدوني فرموده از من بپرسيد از راه هاي زمين و آسمان و منظومه هاي شمسي و افلاك و عناصر و ماه و خورشيد كه از آن داناتر از هر كس هستم و هر كس هم مي آمد و مي پرسيد امام عليه السلام در خور فهم او بيان و تعليم مي فرموده و در تفاسير آياتي هم كه مربوط به معاد و آخرت و آفتاب و ماه و گردش زمين و آسمان است يا نقاط جغرافيائي زمين را با وضع و محاذات آن در خسوف و كسوف و اوقات ماه و سال بيان مي فرموده همه جا درياي مواج علم و دانش بود كه علوم او موج مي زد و مادر كتاب جهان اسلام و اسلام در جهان و همچنين در مكتب اسلام بسياري از اين مطالب را نقل كرده ايم اينجا مي خواهيم بگوئيم امام صادق عليه السلام كسي است كه از اين چشمه سار فيوضات رباني سيراب گرديده و خود در علم نجوم و هيئت و افلاك و كواكب و سيارات و اقمار و منظومه هاي شمسي و آثار مترتب بر آنها در مدرسه جعفري طبق اخباري كه در 14 بحار و در كتب وسايل و وافي و غيره موجود است در تفسير آيات مرتبطه با علوم جوي آن قدر بحث فرموده كه جاي هيچ گونه ترديد و ابهامي نيست كه ما براي نمونه يك خبر از آن حضرت نقل مي كنيم تا شاهد صادق گفتار ما در احاطه علمي امام صادق در نجوم و علوم فلكي و سماوي باشد.

در مناقب از سعيد بن جبير روايت مي كند كه هنگامي كه اميرالمؤمنين خواسته اند به طرف نهروان براي جنگ با خوارج حركت كند چون به مداين رسيدند دهقاني از منجمين سر راه آن حضرت گرفت عرض كرد امروز ستاره هاي نحس طلوع كرده و من در حساب نجوم چنان مي نگرم كه مثل چنين روزي بايد مرد حكيم در گوشه اخفاء به سر برد و از خانه بيرون نرود چه بر او مبارك نباشد و من مي ترسم دشمن بر شما ظفريابد.

امام عليه السلام فرمود تو چه فهميدي؟ آن مرد دهقان گفت:

يومك هذا يوم صعب قد اقترن فيه كوكبان و انكفي فيه الميزان و انقدح من برجك النيران وئيس الحرب لك بمكان

حضرت فرمود اي دهقان منجم آيا مي شناسي ديشب صاحب ميزان در كدام برج بوده و صاحب سرطان چگونه و چه قدر از اسد طالع شده و حال منظومه اي كه در حركت است چگونه است.

دهقان گفت مرا با اين ستارگان اطلاعي نيست بلكه بايد در اسطرلاب نظر كنم و از اوضاع آنها خبر دهم.

حضرت امير عليه السلام تبسمي كرده فرمود واي بر تو با بي علمي از اوضاع و احوال خبر مي دهي تو هنوز در مسير نباتات سرگرداني چگونه حكم بر كواكب مي نمائي و از مجاري و مسير آنها خبر مي دهي آنگاه از نام كواكب و ثوابت و سيارات و طلوع و افول آنها پرسيد دهقان بي خبر اعتراف به جهل و ناداني خود نمود امام عليه السلام حوادث واقعه را براي او بيان فرموده كه مردي با ذوق بود و وقايع آن شب را براي او تشريح كرد و در اين فنون از انتقال پادشاه چين و سوختن خانهاي زيگي و خاموش شدن آتشكده فارس و منهدم شدن مناره هند و غرق شدن سرانديب و خراب شدن قلعه اندلس تا اينكه فرموده امشب هفتاد هزار كس فوت مي كنند و از آن جمله اين شخص است كه اشاره به سوي سعد بن مسعده حارثي نموده كه جاسوس خوارج بود - سعد بن مسعده گمان كرد اشاره فرمود كه او را بگيريد و چون جاسوس بود ترسيد همانجا سكته كرد و جان داد - دهقان منجم به خاك افتاد و شهادت به رسالت پيغمبر و ولايت او داد.

سيد رضي اين روايت را چنين نقل كرده كه چون امام را از حركت به جنگ منع كردند فرمود شماها گمان مي كنيد ما خائفيم از جنگ من يقين به فتح و فيروزي خود دارم شماها كه هدايت مي كنيد به ساعات سعد و نحس انكار قرآن مي نمائيد زيرا قرآن دستور فرموده توكل به خدا و استعانت از او بنمائيد و در كارها سعي و كوشش نمائيد و آنگاه شكر خدا را نموده فرمود ما با ظفر و فتح حركت مي كنيم و براي هدايت خلق بسوي حق حركت مي نمائيم و به اصحاب خود فرموده از تعلم نجوم بپرهيزيد مگر مقداري كه شما را به اوقات و اوضاع آشنا سازد.

فرموده منجم از جهت سعد و نحس گفتن كاهن است و كاهن مثل ساحر است و ساحر مثل كافر است و كافر در آتش است - فرمود نجوم و ستارگان علامت اوقات هستند نه مؤثر بالذات و اثر گفتن ها به تضرع و ابتهال و زاري رفع مي گردد.

حضرت صادق عليه السلام پس از نقل اين خبر به روايات ابن اسباط حكاياتي نقل مي فرمايد كه از آن جمله است.

فرمود بين من و مردي منجم زمين مشتركي بود كه بايد تقريز و تقسيم و تفكيك شود او كه منجم بود كار را به تأخير مي انداخت مي گفت مي خواهم ساعتي سعد باشد كه من سهم خوبي را ببرم او مي خواست در تقسيم اين زمين قسمت مرغوب آن به مناسبت ساعت سعدي نصيب منجم شود و قسمت غير مرغوب و تيره آن به امام ششم برسد لذا مدتي به تأخير انداخت و من هم موافقت كردم تا هر ساعتي دلش مي خواهد بر سر تقسيم زمين برويم - روز موعود كه با هم رفتيم و قرعه كشيديم سهمي كه به او اصابت كرد اتفاقا سهمي بود كه زيان آور بود و آن سهم مرغوب نصيب من شد منجم سخت متأثر شد گفت ما رأيت كاليوم قط روزي بدتر از اين روز نديدم زيرا در ساعت خوبي بيرون آمدم و آن ساعت بدر را براي شما گذاشتم فعلا موضوع بعكس شده و بهترين زمين نصيب شما شد من گفتم مي خواهي تو را حديثي بگويم گفت بگو - گفتم:

قال رسول الله من سره ان يدفع الله عنه نحس يومه فليفتح يومه بصدقه يذهب الله بها عنه نحس يومه و من احب ان يذهب الله عنه نحس ليلته فليفتح ليلته بصدقة و اني افتتحت خروجي بصدقه فهذا خير لك من علم النجوم

فرمود جدم رسول خدا فرموده است هر كس بخواهد مسرور شود به نحوستي كه خداوند از او رفع نمايد روزش را به صدقه آغاز كند و اگر شب است صدقه بدهد من هم در اين روز كه براي خودت سعد و براي من نحس شمردي از خانه كه خارج شدم صدقه دادم و خداوند دفع نحوست را فرمود - اي مرد اين صدقه دادن و توكل به خدا بهتر است از علم نجوم و با اين اخبار نشان مي دهد كه امام صادق نجوم را به چه نحو تعليم فرموده است.