امام صادق و ملهم كيميا


وقتي به آثار و عمليات فني و ابداع و اختراع جابر بن حيان برخورد مي كنيم آن وقت اعتراف مي كنيم كه معلم او معلم اول و شديد القوي بوده و همان كسي است كه جابر بن حيان به شاگرديش افتخار نموده يعني حضرت امام جعفر صادق عليه السلام است.

بسياري از مستشرقين و فيزيسين ها و شيميست هاي اروپا اذعان و اعتراف كرده اند كه جابر از پيشوايان علوم و فنون است.

روسكا آلماني مي گويد: من گمان مي كنم اين فكري كه به جابر تلقين و تعليم شده از جعفر است و آن مرد شيميستي بوده زيرا ممكن نيست كسي بدون اطلاع شيميائي و تعاطي فني و عمل صنعتي داروسازي و تجزيه و تحليل مواد و عناصر بتواند چنين نظريات و تعليماتي را بياموزد يا بگوئيم يك معلمي داشته كه در اين فن مهارتي داشته است و او تلقين مي كرده آنچه مسلم است جابر علم كيميا «شيمي- فيزيك - مكانيك» را از جعفر بن محمد صلي الله عليه و آله و سلم چنانچه خودش مي گويد فراگرفته است و استادش اطلاعات وسيعي در اين فنون داشته.

لميارد انگليسي مي گويد: معلم جابر داري غرايز علمي و فني بوده كه توانسته چنين دستورات را به او بدهد جابر خودش مي گويد من اين اسناد علمي را از استادم امام جعفر صادق عليه السلام فرا گرفتم.

لميارد در كتاب خود كه به انگليسي به نام «صنعت كيميا» نگاشته مي نويسد جعفر الصادق ملهم كيميا به جابر بن حيان بوده است و بين او و استادش يك رابطه نزديكي مشحون بر صداقت و امانت بوده و يك ارتباط كامل روحي داشته اند.

اسماعيل مظهر در رساله خود به نام جابر در تاريخ تحول فكري مي نويسد: امام جعفرصادق در مدينه به جابر بن حيان درس كيميا و علوم و فنون طبيعي را آموخته و آن شهر مدرسه بزرگي بود كه همه علوم در آن تدريس مي شد و يكي از آن شيمي و فيزيك و مكانيك است كه در اصطلاح آن روز به كيميا تعبير شده است - اين علم و فن بين يك دسته از مردم معتكف و گوشه نشين معمول بوده كه بعد از آنها به صوفي تعبير شد در حالي كه صوفي عرفي غير از اين طبقه صوفي به معني منزوي معتكف عامل به فنون غريبه بودند و اكثر آنها اصطلاحات شيميائي را در اشعار خودشان هم ذكر مي كردند.

او مي گويد جعفر بن محمد طريقه عملي شيمي را داشته است و در باطن عمل مي كرده در ظاهر درس مي داده است و از اينكه جابر بن حيان هم به جابر صوفي معروف بوده چنان در مقدمه كتاب السموم به نقل ابن قفطي در تاريخ الحكماء مي نويسد - شيمي است و كيمياگر و داروساز بوده است و چون هر صوفي هم ناگزير تابع و مريد شيخي است و ترديدي نيست كه جابر مريد اما جعفرصادق عليه السلام بوده پس ملهم كيميا مراد او بوده است.

از تأليفات جابر بن حيان مقداري به نقل اسماعيل مظهر در كتابخانه احمديه در حلب و مقداري در تكيه قاهره موجود است و چون اكثر به اصطلاحات عملي و داروسازي او آشنا نبودند اين كتب تاكنون مخطوظ باقي مانده و چاپ نشده است.

هولميارد استاد بزرگ دانشگاه گلفتن در برستيل كه در فنون كيميا تأليفاتي به انگليسي دارد يك رساله ي به نام جابر بن حيان در سال 1928 در پاريس منتشر كرد و در آن اجمالي از شهر حال جابر را نوشت.

مستشرق معروف تشكوسلافا كي ب كراوس كه در قدرت فكري خود بي نظير بوده و بالاخره خودكشي كرد مقداري از رسائل جابر بن حيان را در قاهره تحت عنوان شرح حال جابر نام برده است و او مي نويسد بين جابر و جعفر استادش يك رابطه روحي استاد و شاگردي بود و چون جابر استعداد كافي براي گرفتن اين فنون داشته جعفر هم همه فنون خود را به او آموخته است و او نقل مي كند كه جعفر به جابر گفت اين كتب و تصنيفات تو در مذاهب و آراء مختلف و ابواب و فصول مشبع براي مبتدي است كسي كه در عمل وارد شد محتاج به كتاب نخواهد شد به خصوص كه واصل مهذب باشد و متقي ديگر به كتاب احتياج ندارد عمليات تجزيه و تركيب و استخراج خواص است كه با عمل مبادرت مي كند.

جعفر به جابر درباره معادن - جواهرشناسي - عقاقير - عصاره ها و اصطلاحات و روش عمل تجزيه و تركيب كتب بسياري آموخت كه طلاب آن عصر همه در حيرت بودند و جابر همه آن كتب را در اختيار داشت و همه شاگردان ديگر او مي ديدند و تعجب مي كردند جابر مي نشست در حضور جعفر بن محمد مي گفت: يا سيدي اشر علي اي باب اذكر - فقال ما رايت لك بابا مفردا الا رموزا مدغما في جميع كتبك مكتوما فيها فقلت قد ذكرته في السبعين و اشرت اليه في كتاب النظم و كتاب الملك و كتاب صفة الكون و في كتب كثيره.

جابر از استادش مي پرسيد در كدام فصل شروع كنيم او مي فرموده اكثر آنچه تو نوشتي رموز معمائي است و او مي گفت در هفتاد فصل اين كتب را نوشتم - به نام نظم - ملك - صفة - الكون و غيره.

حضرت امام جعفرصادق به جابر مي فرمود اين آثار و علوم را طوري بنويس كه خودت بفهمي زيرا ديگران ظرفيت فهم و درك آن را ندارند و كمتر حرف بزن و بيشتر كار كن جابر عرض كرد اطاعت مي كنم و هم چنان نمود كه دستور فرموده بود.