گوشت حيوانات
و اما ما يحل اكله من لحوم الحيوان
فلحوم البقر و الغنم و الابل و ما يحل من لحوم الوحش و كل ما ليس فيه ناب و لا له مخلب و ما يحل من اكل لحوم الطير كلها ما كانت له قانصه. فحلال اكله و ما لم يكن له قانصه فحرام اكله و لا بأس باكل صنوف الجراد.
مي فرمايد: گوشت حيوات گاو و گوسفند - شتر و اقسام آنها حلال است و آنچه كه در بدن او ناب و مخلب و قانصه باشد حلال است - و در غير اين صورت حرام است - و خوردن گوشت ملخ ها مانعي ندارد منظور از قانصه سنگ دان و چينه دان است و آنچه كه مواد سمومات غذائي حيوان را جمع مي كند و خوردن آن قسمت حرام است بقيه را تصفيه نموده مهياي قوت و روزي خلق مي نمايد.
و ملخ هاي دريائي تخم همان ماهي ها هستند كه با امواج دريا در خشكي به سر مي برند و به صورت ملخ پرواز مي كنند گويند گوشت بسيار لذيذي دارد و يا ماهي كه فلس داشته باشد حلال است مگر ماهي بي فلس كه انواع ماهي هاي حرام فلس ندارند و در جانورشناسي اين قسمت هم گذشت.
و اما ما يجوز اكله من البيض
فكلما اختلف طرفاه فحلال اكله و ما استوي طرفاه فحرام اكله.
امام صادق مي فرمايد آنچه از تخم مرغ حلال است خوردنش تخم مرغ هائي مي باشد كه در حين بال زدن و بال را نگاه ندارد بلكه در طيران و پرواز بال ها را به هم بزند تخم اين مرغ ها حلال است و بقيه حرام است.
دسته اول مانند تخم كبوتر كه حلال است و دسته دوم مانند تخم كلاغ سياه كه حرام است.
و ما يجوز اكله من صيد البحر
اما آنچه كه از صيد دريا حلال است خوردنش من صنوف السمك ما كان له فشور فحلال اكله و ما لم يكن له فشور فحرام اكله.
آن حيوانات دريائي كه پوست فلس دار داشته باشند حلال هستند و بقيه حرام مي باشند و اين تشخيص را عرف مردم بايد بدهند.
و ما يجوز من الاشربة
من جميع صنوفها فما لا يغير العقل كثيره فلا باس بشربه و كل شي ء منها يغير العقل فالقليل منه حرام.
از مشروبات آنچه كه عقل و خرد را تغيير ندهد و دگرگون نكند حلال است و آنچه كه تغيير عقل دهد كم آن هم حرام است - و ميزان تشخيص با عرف مردم است.
و ما يجوز من اللباس.
فكل انبتت الارض فلا بأس بلبسه و الصلاة فيه و كل شي ء يحل لحمه فلا بأس بلبس جلده الزكي منه و صوفه و شعره و وبره و ان كان الصوف و الشعر و الريش و الوبر من الميتة و غير الميتة ذكيا فلا بأس بلبس ذلك و الصلاة فيه و كل شي ء يكون غذاء الانسان في مطعمه و مشربه او ملبسه فلا تجوز الصلاة عليه و الا لسجود الا ما يكون من نبات الارض من غير ثمر قبل ان يصيره مغز و لا فاذا صار غزلا فلا يجوز الصلاة عليه الا في حال ضرورة.
درباره لباس مي فرمايد هر چه از زمين برويد مي توان از آن لباس تهيه كرد مانند الياف و پنبه و غيره و نماز در آن هم صحيح است و آنچه كه از حيوانات است كه گوشت آن حلال و خوردني باشد از پشم و مو و پوست آن هم مي توان لباس تهيه كرد خواه مرده باشد يا زنده به شرط تذكيه پوست و نماز هم بدان مي شود خواند ولي هر چه كه غذا و لباس يا آشاميدني آدمي باشد نمي شود بدان نماز خواند و نمي توان بر غذا و شراب و لباس سجده كرد مگر آنكه سجده بر نباتات زميني پيش از ميوه باشد و قبل از بافتن پارچه باشد.
پس انسان از كليه نباتات مي تواند لباس تهيه كند و از محصولات حيواني حلال گوشت مي توان لباس تهيه كرد و با آن هم نماز خواند و در غير اين صورت لباس نمازگزار نمي تواند باشد.
اما ما يجوز من المناكح
فاربعة وجوه نكاح بميراث و نكاح بغير ميراث و نكاح اليمين و نكاح بتحليل من المحلل له من ملك من يملك.
مي فرمايد آنچه جايز است نكاح آن - نكاح عقد دائمي است و بعد منقطعه و صيغه و موقتي است و پس از آن نكاح مملوك است كه كنيزي را بخرد و يا نكاح كنيزي كه پس از فوت مالك او به ملكيت او به ارث برسد.
و اما ما يجوز من الملك و الخدمة فستة وجوه - ملك الغنيمة و ملك الشراء و ملك الميراث و ملك الهبة و ملك العارية و ملك الاجر.
ملكيت به شش قسم ممكن است اول از غنائم برسد كه ملك غنيمي است - ملك خريداري است - ملك ميراثي است و تملك هبه و بخشش است - تملك عاريه و قرض است - و تملك اجير است.
در اين اقسام حلال است نكاح و انفاق در راه آن لازم است و تصرف و تغيير و تحول آن از فرايض و مستحبات در باب نكاح فقه مفصل بيان شده است.