كشتن معلي


يك روز همين داود بن علي والي مدينه معلي بن خنيس را كه از نمايندگان امام صادق بود به جرم آنكه پيوسته با اين خاندان است كشت و اموال او را مصادره كرد امام ششم عليه السلام در حضور جمعي چنان داود را به اين جنايت فجيع تحقير و سرزنش كرد و مقام و منزلت معلي بن خنيس را بالا برد و درستي و صحت عمل و دينداري و وفاداري او را ستود كه مو بر ابدان همه شنوندگان راست شد فرمود داود تو به چه جرم يكي از بستگان خاندان ولايت و نبوت را كشتي در حالي كه كشتن مسلمان بدون حكم شرعي حرام و قاتل خونش مباح است - تو خواستي به كشتن او ما را محدود و تهديد كني چه اشتباه بزرگي كردي مگر مي شود دريائي را در كوزه ريخت و يا از نور آفتاب جلوگيري كرد - جنايت و ستمكاري تو موجب عذاب دردناك اين جهان و آتش جهنم در آن جهان خواهد بود تو چه گمان كرده اي كه دوستان خدا را و پاك بازان ميدان رضا را به خون مي كشي و گمان مي كني به اين جنايات فجيع تقرب به دربار ظالمتر و جنايتكارتر از خود حاصل كني اما بدان هر قدر ظلم و ستم نمائي از رحمت خدا دورتر مي گردي و به آتش جهنم نزديك تر مي شوي. [1] .

امام صادق در اين خطابه چنان داود را تحقير و سرزنش و ملامت كرد كه او ديگر جرئت نداشت در مقابل امام ششم سخني بگويد بلكه در مقام سعايت برآمد و نامه ها به منصور نوشت كه در نتيجه به مسموم ساختن آن حضرت منتهي گرديد.


پاورقي

[1] تاريخ ابن فوطي مورخ عراق به نقل الامام الصادق و مذاهب الاربعه ص 176 ج 2.