يك بحث قضائي از حضرت امام صادق


در تعدي و اجحاف متعمدا يا متنكرا شب يا روز زيان ديده و خسران زده هر كدام حكمي در شرع دارند كه از موارد تحقيق تحريم قياس است نمي توان با مشابه آن قضاوت كرد زيرا شرايط زمان و مكان و طرفين متداعبين با هم فرق بسيار و امتياز كلي دارد.

از امام صادق عليه السلام درباره قضاوت داود و سليمان در ذيل آيه شريفه (قوله تعالي و داود و سليمان اذ يحكمان في الحرث اذ نفشت فيه غنم القوم و كنا لحكمهم شاهدين.)

پرسيدند قضاوت آنها چگونه بوده است.

فرمود دو نفر در حضور داود طرح دعوي نمودند يكي گفت من صاحب زرع و كشتي هستم كه آن ديگري صاحب گوسفند است شب گوسفندان او آمده اند محصول مرا خورده و لگد كرده و تمام زراعت مرا تباه و فاسد نموده و از بين برده اند.

حضرت داود دستور داد خسارت وارده را قيمت كنند و به همان مقدار از گوسفندان گرفت به صحاب زرع داد.

متخاصمين رفتند در وسط راه به سليمان رسيدند فرمود پدرم داود درباره شما چگونه قضاوت كرد؟

واقعه را گفتند - سليمان گفت اگر من قاضي بودم نوع ديگري حكم و قضاوت مي كردم - متداعيين برگشتند نزد داود گفتند سليمان چنين گفته است.

داود فرزند خود سليمان را خواست گفت اگر تو حاكم بودي چگونه قضاوت مي كردي؟ سليمان عرض كرد مي گفتم گوسفندان را به صاحب زرع بدهند تا از شير آنها مقابل خسارتي كه از زرع ديده جبران شود و بعد برگردانند و زرع را به صاحب گوسفندان مي دادم كه به كشت و زراعت مشغول شود تا وقتي كه زراعت به حد اول رسيد يعني زماني كه گوسفندان به چرا در آن وارد شده بودند به صاحبش برگردانند.

داود گفت خوب قضاوت كردي.

در كافي از ابي بصير روايت كرده كه گفت از امام صادق عليه السلام پرسيدم داود و سليمان چگونه در قضيه واحد به طور اختلاف حكم نمودند؟

فرمود خداوند به پيغمبراني كه پيش از داود بودند وحي نموده بود كه هر زرعي را در شب گوسفندان فاسد و تباه كردند بايد آنها را از صاحبش گرفت و به صاحب زرع به عنوان غرامت داد - و پيغمبر خاتم النبيين صلي الله عليه و آله فرمود ارباب ماشيه يعني صاحبان حشم و مواشي و چهارپايان گاو و گوسفند و شتر و اسب و الاغ بايد در شب مواشي خود را حفظ كنند و نگاه دارند كه زرع كسي را خراب نكنند و در شب بر ارباب حوايط و صاحبان زرع است كه روز مزرعه خود را حفظ كنند بنابراين اگر شب گوسفندان بر مزرعه اي ريختند و زرع را فاسد و تباه كردند صاحب گوسفند مسئول است و بايد غرامت آن را بپردازد و اگر روز گوسفندان بر مزرعه اي ريختند صاحب مزرعه بايد محوطه زرع خود را حفظ كند.

داود مطابق وحي گذشتگان قضاوت كرد و سليمان مطابق وحي پس از داود قضاوت نمود كه هر مزرعه را در شب گوسفند تباه كرد بايد از زاد و ولد و شير و پشم گوسفندان به قدر خسارت زرع استفاده كند و به اين وحي حكم اول منسوخ شد و لذا فرمود ففهمناها سليمان و كلا اتينا حكما و علما.

امام صادق عليه السلام فرمود داود چند اولاد داشت كه خداوند عالم بدين وسيله اعلام نبوت سليمان را به خلافت او نمود و سليمان يازده ساله بود كه منصب نبوت گرفت و بني اسرائيل او را به پيغمبري شناختند و قضاوت به وحي به سليمان آموخته شد و به هر يك از داود و سليمان مقام فرمانروائي و قضاوت و دانش عطا كرديم و هر اجتهادي كه خلاف وحي باشد ناقص و باطل است.

دسته اي از محققين هم گفته اند بين حكم داود و سليمان در حقيقت و نفس ماهيت فرقي نبوده زيرا اولي حكم كرد خسارت وارده را قيمت كنند و به همان مقدار از گوسفندان به عنوان غرامت به صاحب زرع بدهند سليمان حكم كرد در مدت فساد زرع گوسفندان دست صاحب مزرعه بماند و از درآمد و مواليد آن مقدار خسارت تدارك و جبران شود و در هر دو حكم غرض انتفاع و حفظ منافع و دفع مضار است و در حقيقت تفاوتي بين اين دو حكم نيست.