بازگشت

مناظره با ابوحنيفه


ابن شبرمه گويد: من و ابوحنيفه به محضر امام جعفر بن محمد عليه السلام وارد شديم. پس بر او سلام كردم و گفتم: خدا سايه شما را مستدام بدارد؛ اين مردي از اهل عراق است و بهره اي از علم و فقه دارد. پس امام فرمود: او همان كسي است كه در دين قياس مي كند؟ سپس خطاب به او فرمود:

از خدا بترس و در دين خدا به قياس عمل نكن كه بي گمان، نخستين فردي كه قياس كرد، ابليس بود كه وقتي خدا او را به سجده بر آدم دستور داد، گفت: «أنا خير منه...؛ من از او بهترم». (ص: 76)

سپس حضرت فرمود: آيا سزاوار است كه سرت را با بدنت قياس كني؟ گفت: خير؛ آن گاه فرمود: به من از سر شوري آب چشم و از سر وجود ماده اي تلخ در گوش و وجود آب در بيني و وجود آبي گوارا در دهان بگو.


ابوحنيفه گفت: نمي دانم. حضرت فرمود: خداوند تعالي چشم انسان را خلق كرد و آن را در چربي قرار داد. پس شوري را در آن به خاطر منت بر انسان نهاد كه اگر آن نبود، چشمان آدمي آب مي شد. به آدمي منت نهاد و ماده تلخي را در گوش آدمي قرار داد و آب را در بيني آدمي قرار داد كه نفس از آن بالا رود و بيرون آيد و آدمي بتواند بوي خوب و بد را از هم تشخيص دهد و آبي گوارا در دهان آدمي قرار داد كه انسان بتواند به آساني، لذت و طعم غذاها و نوشيدني ها را دريابد. [1] .

پس به ابوحنيفه فرمود: به من از كلمه اي بگو كه اولش كفر و آخرش توحيد است. گفت: نمي دانم. حضرت فرمود: كلمه «لا اله الا الله» است كه اگر بگويد: لا الا و چيزي نگويد، كفر است. سپس فرمود: واي بر تو، قتل نفس گناه و جنايت بزرگي است يا زنا؟ ابوحنيفه گفت: قتل نفس. پس حضرت فرمود: پس چرا خدا در قتل نفس به دو شاهد كفايت كرده، ولي در زنا چهار شاهد خواسته است. چگونه مي توان اين را با قياس حل كرد و تو چگونه به قياس عمل مي كني؟ پس فرمود: آيا نماز افضل و مهم تر است يا روزه؟ گفت نماز. حضرت فرمود: پس چگونه است كه زن حايض بايد صومش را قضا كند، ولي نمازش قضا ندارد؟ سپس فرمود:اي بنده خدا! از خدا بترس و در دين خدا قياس نكن و بدان كه فردا من و شما و ديگر كساني كه با ما مخالفت كردند، در حضور خدا حاضر مي شويم. پس ما مي گوييم: خدا و رسولش چنين گفته اند و تو و اصحابت مي گوييد: ما چيزهايي شنيديم و به قياس عمل كرديم. پس خدا ميان ما و شما قضاوت مي كند و آن گونه كه سزاوار است، با ما و شما رفتار مي كند. [2] .


پاورقي

[1] شايد مراد حضرت از بيان اين مطلب توجه دادن ابوحنيفه به بطلان قياس باشد؛ چون اگر بر مبناي قياس حكم مي كرديم، بايد آب دهان و چشم و گوش و بيني همه يك گونه باشند؛ زيرا همه جزئي از سر آدمي هستند.

[2] وفيات الاعيان، ج 1، ص 471؛ حلية الاولياء، ج 3، ص 197. (با اندكي اختلاف).