بازگشت

دفن پدر و خبر از مرگ برادر


يكي از راويان حديث - و از اصحاب امام موسي كاظم صلوات اللّه و سلامه عليه - حكايت كند:

از آن حضرت شنيدم كه فرمود: هنگامي كه نشانه هاي مرگ بر پدرم امام جعفر صادق عليه السلام آشكار گرديد، خطاب به من اظهار داشت:

اي پسرم! كسي غير از تو مرا غسل نمي دهد، همان طور كه من خودم پدرم امام محمد باقر عليه السلام را غسل دادم؛ و او نيز پدرش امام سجاد زين العابدين عليه السلام را غسل داد، چون كه حجت خدا را فقط حجت او بايد غسل دهد؛ و من خود، چشمان پدرم را بر هم نهادم و او را كفن كردم.

سپس پدرم، امام جعفر صادق عليه السلام افزود: اي فرزندم! پس از فوت من، برادرت عبداللّه. ادعاي امامت و خلافت مرا خواهد كرد، او را به حال خود واگذار؛ زيرا او اول كسي است كه به من ملحق خواهد شد.

و هنگامي كه امام صادق عليه السلام به شهادت رسيد، فرزندش حضرت موسي كاظم عليه السلام او را غسل داده و كفن نمود.

ابوبصير گويد: به حضرتش عرض كردم: ياابن رسول اللّه! امسال شما و برادرت، عبداللّه مناسك حج را انجام داديد؛ وليكن عبداللّه يك شتر قرباني و نَحر كرد؟

حضرت فرمود: همين كه حضرت نوح عليه السلام سوار كشتي شد، از هر موجودي يك جفت نر و ماده داخل آن قرار داد؛ مگر زنازاده را كه سوار كشتي ننمود.

ابوبصير گويد: با شنيدن اين سخن، گمان بردم كه امام عليه السلام خبر از مرگ خود مي دهد؛ ولي بر خلاف فكر و تصور من حضرت موسي كاظم عليه السلام اظهار نمود: برادرم عبداللّه، بيش از يك سال زنده نمي ماند.

اصحاب، تاريخ آن روز را يادداشت كردند؛ و عبداللّه فرزند امام جعفر صادق عليه السلام بيش از يك سال ادامه زندگي نداد؛ و بلكه كمتر از آن قبل از پايان يك سال از دنيا رفت. [1] .


پاورقي

[1] دلائل الامامه طبري: ص 328، ح 285.