بازگشت

كنار هر نفر يك نان


مُعلّي بن خُنيس - كه يكي از اصحاب امام جعفر صادق عليه السلام و از راويان حديث است - حكايت كند:

در شبي تاريك و باراني امام صادق عليه السلام از منزل خارج شد و به سوي محلّه بني ساعده روانه گشت، من نيز به دنبال آن حضرت حركت كردم.

در بين راه، چيزي از دست آن حضرت روي زمين افتاد، فرمود: خداوندا! آن را به ما باز گردان.

من جلو رفتم و سلام كردم، حضرت پس از جواب سلام، اظهار داشت: مُعلّي هستي؟

عرض كردم: بلي، فدايت شوم.

فرمود: در همين دور و بر دقّت كن و دستي روي زمين بكش، اگر چيزي پيدا كردي، آن را بردار و به من بده.

مُعلّي گويد: مقداري تفحّص كردم و روي زمين را جستجو نمودم تا آن كه زنبيلي را يافتم كه داخل آن نان بود، آن را برداشتم و تحويل امام صادق عليه السلام دادم و عرض كردم: اي مولاي من! اجازه بفرمائيد من آن را حمل كنم و همراه شما بياورم؟

حضرت فرمود: خير، من خودم براي اين امر سزاوارترم؛ وليكن اگر مايل باشي مي تواني با من همراهي كني.

مُعلّي گفت: من نيز همراه امام صادق عليه السلام حركت كردم تا آن كه به محلّه بني ساعده رسيديم، افرادي را در آن جا ديدم كه خوابيده بودند.

حضرت به هر يك از آن افراد كه مي رسيد، يك قرص نان از درون زنبيل برداشته و كنار او مي گذاشت؛ و به همين منوال تا آخرين نفر به هر كدام يك قرص نان داد؛ و سپس با هم برگشتيم.

در بين راه، به حضرت عرض كردم: ياابن رسول اللّه! آن ها كه متوجّه نشدند و شما را نشناختند؟!

فرمود: خير، اگر مي خواستم متوجّه شوند، بايد نمك هم برايشان مي آوردم؛ و سپس افزود: خداوند امور همه چيزها را از جهت محاسبه، در اختيار ملائكه قرار داده است مگر صدقه را، كه مستقيما خودش آن را تحويل مي گيرد و مورد محاسبه و پاداش قرار مي دهد.

پس از آن فرمود: پدرم امام محمد باقر عليه السلام هرگاه صدقه اي به فقير مي داد، آن را در دست فقير مي گذاشت و دست خود را مي بوسيد؛ چون صدقه قبل از آن كه به دست سائل و فقير برسد، مورد توجه خداوند قرار خواهد گرفت. [1] .


پاورقي

[1] بحارالانوار: ج 93، ص 6 125 و ص 8 127 و ج 47، ص 20، ح 17.