بازگشت

عدالت در علاقه و محبت زنان


روزي ابن ابي العوجاء از هشام بن حكم - كه هر دو از شاگردان امام جعفر صادق عليه السلام هستند، پرسيد: آيا خداوند متعال حكيم و به همه امور و مسائل دانا است؟

پاسخ داد: آري، او حكيم ترين و داناترين حكيمان و عالمان است.

پرسيد: آيه قرآن فانكحوا ماطاب لكم من النّساء مثني و ثلاث و رباع فإن خفتم... [1] كه مي فرمايد: آنچه از زنان مورد علاقه شما قرار گيرد مي توانيد تا چهار زن ازدواج نمائيد و اگر نتوانستيد بين آن ها عدالت نمائيد، به يك نفر اكتفا كنيد، آيا ضروري و حتمي است؟

هشام گفت: بلي، سپس پرسيد: پس اين آيه قرآن ولن تستطيعوا ان تعدلوا بين النّساء... [2] كه مي فرمايد: هرگز نخواهيد توانست بين زنان به عدالت رفتار نمائيد، آيا با آيه قبل منافات ندارد؟

اگر خداوند، حكيم است؛ پس چرا دو سخن مخالف و ضد يكديگر در يك موضوع ايراد مي نمايد؟

هشام از دادن پاسخ صحيح ساكت ماند؛ و سريع به سمت منزل امام صادق عليه السلام حركت نمود و چون به مدينه رسيد و بر آن حضرت وارد گرديد، امام عليه السلام فرمود: چه عجب، الان كه موقع حج نيست، چطور اين جا آمده اي؟!

هشام گفت: به جهت يك مشكل علمي كه ابن ابي العوجاء از من سوال نمود و نتوانستم جواب آن را بگويم، به حضور شما آمدم؛ و سپس داستان را به طور مشروح براي حضرت تعريف كرد.

حضرت فرمود: در رابطه با آيه اوّل، مقصود مصارف و مخارج زن مي باشد يعني اگر امكانات مالي برايتان فراهم بود و مايل بوديد، مي توانيد تا چهار زن را ازدواج نمائيد؛ وگرنه بيش از يكي حق نداريد.

و اما نسبت به دومين آيه قرآن، مقصود علاقه و محبت است، كه امكان ندارد مردي نسبت به تمام همسران خود يك نوع ابراز علاقه و محبت داشته باشد.

بنابراين در اين جهت، رعايت عدالت امكان ندارد، برخلاف آيه اول كه امكان عدالت هست و مي توان براي هر كدام يك نوع لباس، منزل، خوراك و... تهيه و در اختيار آن ها قرار داد.

بعد از آن هشام از حضرت صادق عليه السلام خداحافظي كرد و چون نزد ابن ابي العوجاء آمد و جواب حضرت را بازگو نمود، ابن ابي العوجاء گفت: به خدا قسم! اين جواب از خودت نمي باشد. [3] .


پاورقي

[1] سوره نساء: آيه 3.

[2] سوره نساء: آيه 129.

[3] اعيان الشّيعة: ج 1، ص 662.