مرکز پاسخگويي: تبيان
موضوع اصلي: اعتقادات
موضوع فرعي: نعمت هاي معنوي
از ديدگاه قرآن نعمت هاي روحاني ومعنوي بهشت چيست؟

پاسخ:
بي شك نعمت هاي روحاني و معنوي و لذت هاي بهشت را نمي توان به قلم آورد كه ديدني، شنيدني و چشيدني است نه گفتني، نوشتني و خواندني؛ نخستين نعمت آن آرامشي است كه سراسر وجود انسان را فرا مي گيرد و او احساس مي كند به منطقه امن و امان راه يافته، آن گاه به حريم پاك و جاودانه حق تعالي وارد مي شود و در محضر او قرار مي گيرد. نفس هاي آرام يافته: «النَفْسُ الْمُطْمَئِنة» از هر لذت جسماني منقطع و غرق لذت حضور و نور و سرورند؛ لذت نجوا و مناجات شامه ملكوتي آنان را عطرآگين ساخته و دل هايشان متوجه مقام منيع كمال و شادماني گرديده است. از اين رو از منزلت توجه به بهشت و حوريان بهشتي بالاتر و برتر قرار مي گيرند. به دو نمونه اشاره مي شود.
1 – امام صادق (ع) به زراره مي فرمايد: در روز قيامت امام حسين (ع) زير عرش و در سايه آن بر منبر براي دوستان و شيعيان خود سخن مي راند. در اين حال پيام مي آورند كه داخل بهشت گرديد، ليكن دوستان آن بزرگوار، از اين پيام روي مي گردانند و مجلس و حديث امام حسين (ع) را اختيار مي كنند. همچنين حوريان پيام مي فرستند كه ما و ولدان مخلدون اشتياق زيارت شما را داريم، اما آنان ابدا سر خود را بلند نمي كنند و به اين پيام اعتنا نمي ورزند؛ زيرا بر حاضران در مجلس امام حسين(ع) شادماني و كرامت حاكم است: «يُقال لَهمُ اُدْخُلوا الحَنة فَيأبونُ وَيَختارونُ مَجْلسه وَحَديثه، وَ إِنَّ الحُورَ لَتُرسلُ إِلَيهم إِنّا قَد اَشْتقناكُم مَع الوِلدان المُخلَّدين، فَما يَرفَعون رؤسُهُم إِلَيهم لِما يَرونَ في مَجْلِسهم مِن السُرور وَالكَرامة... .» (بحار 45/207، ح 13)
چه مقاممي براي انسان مشتاق بالاتر از اين است كه برفراز عرش با خدا ملاقات و گفتگو كند. وقتي دوست داران، زائران و ياران امام حسين (ع) زير عرش نشستن به سخنان امام گوش فرا دادن را برتر از بهشت و ملاقات با حوريان و غلمان مي دانند، چه رتبه و درجه اي دارند آنان كه برفراز عرش نزد مليك و مالك مطلق حضور يافته اند؟! از اين رو مفسران و دانشمندان معارف معتقدند لذت هاي معنوي و روحاني را نمي توان با لذت هاي حسي و جسماني سنجيد و قياس آنها «مع الفارق» است. به هر روي، قرآن كريم برخي از لذت هاي معنوي و روحاني را بر شمرده است؛ مانند:
1 – سلام و درود
1 – بهشتيان به محض ورود به بهشت با سلام و درود خداوند روبرو مي شوند: «سَلام قَولا مِن رَبِّ رَحيم» يس/58.
2 – تنازع ممدوح
بهشت جاي سلام، امام و احترام است: «أُدْخُلوها بِسَلامِ امِنين» حجر/26 و هيچ جاي خصومت، بخل محدوديت، دريغ، حرص، تنگ نظري، كمبود، تنازع، مناقشه و مجادله نيست. از اين رو قرآن مي فرمايد:
1 - «أُدْخُلوها بِسَلامٍ امَنين وَنَزَعْنا ما في صُدوُرِهم مِنْ غِلّ إِخوانا عَلي سُرُر مُتَقابِلين لا يَمَسُّهم فيها نَصب وما هُم مِنها بِمُخرَجين» حجر/46 – 48.
به بهشتيان گويند: [با سلامت و ايمني در آن جا درآييد و هر بدخواهي و كينه اي كه در سينه هاشان بود بركنديم. برادرانه بر تخت هايي روبرويي يكديگر نشسته اند. نه رنجي در آنجا به آنان مي رسد و نه از آن جا بيرون رانده مي شوند.]
3 – عدم دروغ، ياوه و گناه
در بهشت ياوه گويي، ياوه سرايي و ياوه نويسي نيست؛ چنان كه دروغ و گناه نيست؛ قرآن مي فرمايد:
1 - «لايَسمَعون فيها لَغوا إِلّا سَلاما ولَهُم رِزْقُهم فيها بُكْرة وعَشيّا» مريم/62. [در آن جا سخن بيهوده اي نمي شنوند جز سلام، و روزي آنان صبح و شام در آن جا آماده است.]
2 - «لايَسمَعون فيها لَغوا ولاتأثيما إِلّا قيلاً سَلاماً سَلاما» واقعه/25 – 26. [در آن جا سخني جز سلام و درود نمي‎شنوند؛ نه سخن بيهوده مي گويند و مي شنوند و نه گفتار گناه آلوده دارند.]
4 – نفي حزن خوف و رنج
بهشت جاي ترس، دلهره، اندوه و رنج، كوفتگي و خستگي نيست.
1 – «وَقالوا اَلحَمدُلله الَّذي أَذهَب عَنا الحُزن إِنَّ رَبَّنا لَغَفور شَكوُر الَّذي أَحَلنا دار المَقامة مِن فَضْله لايَمَسُنا فيها نَصْب ولايَمَسْنا فيها لُغُوب» فاطر/34 – 35.
مي گويند: [سپاس خداي را كه اندوه از ما بزدود. به راستي پروردگار ما آمرزنده و حق شناس است؛ همان خدايي كه به فضل خويش ما را در سراي ابدي جاي داد. در اين جا رنجي به ما نمي رسد و در اين جا درماندگي به ما دست نمي دهد.]
5 – حمد و ثناي بهشتيان
از ويژگي هاي قيامت اين است كه انسان ها جز به اذن ذات مقدس ربوبي سخن نمي گويند:
1 - «يَومَ يَقوم الروُح والمَلائِكه صَفا لايَتَكَلَّمون إِلّا مَنِ أَذِنَ لَه الرَّحْمن وقالَ صَوابا» نبأ/38.
[روزي كه «روح» و «ملائكه» در يك صف مي ايستند، سخن نمي گويند جز كساني كه حق تعالي اذنشان دهد و سخن درست گويند.] اين برنامه عمومي معاد براي بهشتيان به نحو خصوصي رواست؛ زيرا آن جا مقام حضور خداست و در مقام حضور كسي بدون اذن سخن نمي راند و سخن مأذون هم جز صواب و درست نخواهد بود. همواره به ياد نعمت هاي الهي هستند و به حمد و شكر او زبان مي گشايند.
6 – دوستان بهشتي
يكي از نعمت هاي بزرگ و ارزش هاي گرانقدر انساني داشتن دوستان موافق در فكر، انديشه، عمل و معاشرت است. قرآن مي فرمايد: بهشتيان غل و كينه از سينه هاشان گرفته و روي تخت ها در برابر هم قرار دارند. خداوند در آياتي از قران همنشينان آنان را بدين گونه معرفي كرده و ستوده است: «وَمَن يُطِعالله والرَسوُل فأوُلئِك مَعَ الَذين أَنعَم الله عَلَيهِم مِن النَّبيِّين والصِديقين والشُهداء والصالِحين وحَسُن أوُلئِك رَفيقا ذلِك الفَضل مِنَ الله وكَفي بِالله عَليما» نساء/69 – 70. [و كساني كه از خداو پيامبر(ص) اطاعت كنند با كساني خواهند بود كه خدا ايشان را گرامي داشته؛ يعني با پيامبران و راستان و شهيدان، و شايستگانند و آنان چه نيكو همدمانند. اين تفضل از جانب خداست و خدا بس داناست.]
7 – مقام رضوان
مقام رضوان از عالي ترين درجات بهشت است. كسي كه به اين مقام نايل آيد البته به بهشت محسوس كه «تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهار» است دست مي يابد. مقام رضوان ويژه كساني است كه در دنيا به مقام رضا رسيده اند.
آري وقتي انسان به مقامي برسد كه خداوند از او خشنود شود و وي نيز از قضا و قدر خداوند خشنود گردد در حقيقت به مقام «رضوان» دست يافته است: «... رَضِيَ الله عَنهُم ورَضوا عَنه ذلِك الفَوزُ العَظيم» مائده/119. و همين مضمون در آيه «إِرجِعي اِلي رَبِّك راضِية مَرضيه» فجر/28. به كار رفته است. بنابراين، از بلند پايه ترين مقام هاي بهشتيان رسيدن به مقام «رضوان» است كه جايگاه آن در بهشت عدن است.
8 – شادابي و شادماني
برخي از شادي ها به گونه اي نيست كه بتواند در ظاهر بدن و چهره اثر بگذارد، ولي برخي شادماني ها چنان شديد است كه اثر آن از چهره انسان نمودار مي گردد. قرآن كريم طراوت، شادابي و شادماني بهشتيان را در چند آيه خاطر نشان كرده است؛ مانند:
1 - «إِنَّ الأَبرار لَفي نَعيم عَلَي الأَرائِك يَنْظُرون تَعْرفُ في وُجوهِهم نَضْرَة النَعيم» مطففين/22 – 24. [به راستي نيكوكاران در نعيم الهي خواهند بود. روي تخت ها نشسته مي نگرند. از چهره هايشان طراوت نعمت بهشت را در مي يابي.]
2 - «اُدْخُلوا الجَنة أَنتم وأَزواجَكُم تُحْبِروُن» زخرف/70. [خطاب مي رسد شما با همسرانتان مسرور و شادمان در بهشت جاويد وارد شويد.]

***
پاورقي:
: آية الله جوادي آملي
تفسير موضوعي قرآن ج 5 (معاد در قرآن)