مرکز پاسخگويي: مركز فرهنگي نهاد رهبري در دانشگاه ها
موضوع اصلي: اخلاق و عرفان
موضوع فرعي: طلب آمرزش
چگونه بايد از خدا طلب آمرزش كرد؟ شرايط آن را بيان كنيد.

پاسخ:
شكي نيست در اين كه به بيان قرآن كريم استغفار و انجام اعمال صالح نتايج مثبت معنوي و مادي را براي انسان به ارمغان مي آورد. روشن است اگر اشخاص جامعه كارهاي شايسته بكنند و اعمال ناشايسته را تكرار نكنند نشاط و آرامش روحي و رواني به آن جامعه باريدن مي كند و كارهاي روزمره شان هم با سهولت بيشتر حل و فصل مي گردد. اما آنچه كه درباره ذكر «استغفرالله...» مي توان گفت اين است كه به تعبير صاحب معراج السعاده تلفظ به كلمه «استغفرالله» از روي اخلاص با فهميدن معناي آن موجب تخفيف عذاب است و حتي بدون فهم معناي آن نيز خالي از ثواب نيست، { (ر.ك: احمد نراقي، معراج السعاده، ص 689) }. ذكر اين كلمه اختصاص به زمان خاصي ندارد بلكه در تمام لحظات گفتن آن لازم است. در اين باره در حديثي از امام صادق(ع) چنين وارد شده: هر كه كار بدي كند تا هفت ساعت از روز مهلت دارد پس اگر (در اين مدت) سه مرتبه گفت: { استغفرالله الذي لا اله الا هو الحي القيوم واتوب اليه } بر او نوشته نشود و ساير رواياتي كه در اين زمينه نقل شده است، { (ر.ك: اصول كافي، ج 4، ص 170) }. توبه و استغفار هم چنان كه در كتب عرفاني و اخلاقي اشاره شده داراي شرايطي است كه در اينجا شرايط آن را از زبان مبارك اميرالمؤمنين علي(ع) بيان مي كنيم. روايت شده است كه: شخصي در خدمت ايشان گفت: استغفرالله. آن حضرت فرمود: مادرت بر تو بگريد آيا مي داني حقيقت استغفار چيست؟ به درستي كه استغفار درجه عليين است و بر مجموع شش معنا واقع مي شود: 1- پشيماني بر گذشته، 2- عزم بر ترك گناه در مدت عمر، 3- ادا كردن حقوق مردم، 4- قضا كردن هر واجبي كه فوت شده، 5- گداختن به حزن و الم هر گوشتي كه از حرام روييده، تا پوست به استخوان چسبيده و گوشت تازه برويد، 6- الم و زحمت طاعت و عبادت به بدن چشانيدن به ازاي آنچه از شيريني معصيت چشيده: چون كسي اين شش امر را به جا آورد بگويد: استغفرالله ،{ (ر.ك: نهج البلاغه، فيض الاسلام، ص 1281، حكمت 409) }. ذكر اين نكته لازم است كه مراد حضرت، استغفار كامل است و مراد آن نيست كه استغفار كردن بدون مجموع اين شش امر، لغو و بي فايده است. زيرا چنان كه گفتيم تلفظ خود «استغفرالله» داراي ثواب است. درباره توبه و بحث هايي كه در آن قابل طرح است مي توانيد به كتاب ارزشمند ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ج 4، ص 388 مراجعه كنيد.