مرکز پاسخگويي: مؤسسه آل البيت عليهم السلام
موضوع اصلي: اعتقادات
موضوع فرعي: بدعت
بدعت چيست؟

پاسخ:
ديني نو يا قانوني نو آوردن كه آن را در كتاب و سنت اصلي نباشد ، و از اين باب است حديثِ « و من توضّأ ثلاثا فقد ابدع » (هر كه سه بار عضو وضويش را به نيت وضو بشويد بدعت نهاده است ) . (مجمع البحرين ) پيغمبر اكرم فرمود : هر آنكس كه بدعتي نهد يا بدعتگذاري را پناه دهد در قيامت نه توبه اش قبول ميگردد و نه تاواني از او پذيرفته ميشود . اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) فرمود : دين را ويرانگري چون بدعت نيست . امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : هرگز با اهل بدعت همنشيني مكنيد مبادا در نظر مردم يكي از آنها به شمار آئيد . پيغمبر ( صلي الله عليه وآله ) فرمود: عالم بدين سبب بر عابد امتياز دارد كه چون شياطين ( جني يا انسي ) در ميان مردم بدعتي نهند عالم متوجه شود و مردم را از آن باز دارد ولي عابد تنها به فكر عبادت خويش باشد ، نه متوجه بدعت شود و نه از آن نهي كند . و فرمود : هر كه به عمل بدعتي عمل كند و آن را عبادت خدا پندارد ، شيطان او را مزاحمت نكند و آزادش گذارد و (حتي) حالت خشوع و گريه (نيز) به وي القا كند . و نيز فرمود : خداوند هر گناهي را ببخشد جز گناه كسي كه ديني نو بياورد يا مزد مزدوري ( كارگري ) را غصب كند يا آزاد مردي را بفروشد . از امام صادق ( عليه السلام ) نقل است كه در گذشته مردي بود كه هر چه تلاش نمود از راه حلال مالي به دست آرد موفق نشد از راه حرام نيز دنبال كرد چيزي به دستش نيامد . تا اينكه روزي شيطان به نزد او آمد و گفت : مي خواهي تو را به كاري هدايت كنم كه هم مال و ثروتت فراوان شود و هم جمع زيادي پيرامونت گرد آيند و از تو پيروي كنند؟ گفت : آري . شيطان گفت : ديني اختراع كن و مردم را به آن دعوت نما . وي چنين كرد و به راهنمائي شيطان دين تازه اي آورد و مردم دعوت او را پذيرفتند و بازارش گرم شد و مال و منالي به دست آورد ، تا مدّتي گذشت روزي به خويش آمد و با خود گفت : اين چه كاري بود كه من كردم ، مردم را گمراه نمودم و فردا كه مي ميرم جواب خدا را چه بدهم؟ و تا مردم را از اين بدعت برنگردانم خداوند توبه ام را قبول نخواهد كرد ، لاجرم پيروان خود را دوباره دعوت كرد و به آنها گفت : اين ديني كه من شما را به آن خواندم ديني باطل بود و بدعتي بود كه من از خود آورده بودم ، دست از آن برداريد و به دين حق برگرديد . آنها در جواب گفتند : خير ، دين ، دين حقّي است و تو خود در دين شك كرده اي و ما از آن دست نخواهيم كشيد . وي چون چنين از آنها شنيد زنجيري به گردن بست و گفت : اين را از خود باز نكنم تا زماني كه خداوند توبه ام را بپذيرد . خدا به پيغمبري كه در آن زمان بود وحي نمود كه به وي بگو : به عزّتم قسم اگر آنقدر مرا بخواني كه بند از بندت جدا شود توبه ات را نخواهم پذيرفت تا اينكه آنهائي را كه بر بدعت تو مرده اند زنده كني و از دين تو برگردند . پيغمبر ( صلي الله عليه وآله ) فرمود : زماني بر مردم بيايد كه دل مسلمان همچون سرب در آتش ذوب گردد زيرا او دينش را دچار بلاها و آفات و در معرض بدعتهائي مي بيند كه از طرفي نمي تواند از دين خود دفاع كند و از طرفي نميتواند بدعتها را از ميان بردارد . امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : هر كس كه به نزد بدعتگذاري رود و از او تجليل و احترام به عمل آورد مانند كسي باشد كه در راه ويران ساختن اسلام قدم برداشته باشد . و نيز فرمود : خدا لعنت كند اهل قياس را كه آنها كلام خدا و سنّت پيغمبرش را تغيير دادند و به راستگويان در دين خدا دروغ بستند . پيغمبر ( صليالله عليه وآله ) فرمود : خداوند در هر بدعتي كه پيش آيد به دل يكي از خاندان ما الهام نمايد كه از آن بدعت جلوگيري كند و حق را آشكار سازد و پرده را از آن بردارد و مكر مكّاران را دفع كند و از جانب ضعفا سخن گويد . محمد بن حكيم گويد : به امام كاظم ( عليه السلام ) عرض كردم : ما به بركت شما به دينمان آشنا شديم و از آب زلال نوشيديم ، ولي بسا شود كه كسي به مسئله اي جزئي مبتلا گردد كه عين آن مسئله را نداريم ( حديثي از شما نزد ما نيست ) ولي مشابه آن را داريم آيا مي توانيم به شباهت حكم كنيم؟ فرمود : نه ، شما را به قياس چه كار ؟ تباه شد آنكه به قياس عمل كرد . عرض كردم : آيا پيغمبر ( صلي الله عليه وآله ) احكام دين را به قدر كفايت در دسترس مردم نهاده است ؟ فرمود : آري ، در حيات خود آن مقدار از احكام را به مردم رسانيد كه آنان و نسلهاي پس از آنها را تا قيامت بسنده بود . عرض كردم : آيا چيزي از آن احكام از دست رفته است؟ فرمود : نه ، تمام آنها نزد اهلش موجود است . اما باقر (عليه السلام)از جدّش رسول الله ( صلي الله عليه وآله ) حديث نقل كند كه فرمود : اي مردم حلال من تا قيامت حلال و حرامم تا قيامت حرام است كه خداوند در كتابش و من در سنّتم اين دو را بيان كرده و روشن ساخته ايم ، و در اين بين شبهاتي شيطاني و بدعتهائي پس از من ظهور خواهد كرد ، هر كسي كه از آن بدعتها دوري كند دين و دنيا و آبرو و شخصيّتش محفوظ ماند و كسي كه مرتكب آن شبهات شود به كسي مي ماند كه احشام خود را كنار قرقگاه بچراند ، خواه ناخواه چنين كسي هوس كند كه به قرقگاه در آيد ، و همانا هر سلطاني را مرزي و قرقگاهي است و قرقگاه خدا همان حلال و حرام او است . ( بحار:2 و 72 و 74 و 78 و 27 و 28 ) . اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) فرمود : چه بسا راه بدعت و ضلالتي كه به آيه اي از قرآن آراسته شده ، چنانكه درهم مسين را به روكش نقره زيور كنند . ( غرر ) . از حضرت رسول ( صليالله عليه وآله ) آمده كه فرموده : ( از احكام من ) پيروي كنيد و بدعت منهيد كه احكام به قدر كفايت شما هست ( نيازي به قانون و حكم نوين نيست ) . و فرمود : از بدعتها دوري كنيد كه هر بدعت ضلالت است و هر ضلالت راهش به دوزخ خواهد بود . و فرمود : خداوند از صاحب بدعت هيچ نماز و روزه و صدقه و حجي را و هيچ صرف و عدلي را نخواهد پذيرفت و همچنان رانده درگاه باشد تا اينكه به كلي از اسلام بيرون رود چنانكه مو را از خمير به دور افكنند. و فرمود : بدعتگذاران بدترين آفريده و بدترين خلق خدايند در جهان آفرينش . و فرمود : بدعتگذاران سگان اهل جهنم اند . ( كنزالعمال:1/221) از اميرالمؤمنين ( عليه السلام )رسيده كه فرمود : روزي در محضر پيغمبر اكرم ( صليالله عليه وآله ) نشسته بوديم و آن حضرت خفته بود ، سخن از دجّال به ميان آمد ، پيغمبر ( صليالله عليه وآله ) فرمود : من از غير دجّال بر شما بيمناك ترم تا دجّال ، پيشوايان گمراه كننده ، كه آنها سران بدعتگذران باشند . ( ربيع الابرار : 2/65 )