مرکز پاسخگويي: تبيان
موضوع اصلي: كلام
موضوع فرعي: ضرورت نياز به امام معصوم از ديدگاه هشام بن حكم
هشام ابن حكم، شاگرد امام صادق(ع)، چگونه ضرورت وجود امام معصوم را اثبات كرده است؟

پاسخ:
هشام ابن حكم، شاگرد برجسته امام صادق، و استاد فن مناظره و علم كلام در قرن دوم هجري، ضرورت وجود امام را از نظر رفع اختلاف و داوري صحيح در ميان امت به طريق زير بيان ميكند:
وي روزي با عمرو بن عبيد، رئيس فرقه معتزله و پيشواي بصره، پيرامون لزوم وجود امام معصوم در ميان امّت، به بحث و گفتگو پرداخت و از او خواهش كرد كه به سؤالات زير ـ هر چند واضح و روشن است ـ پاسخ دهد، او نيز پذيرفت. هشام از او پرسيد:
ـ چشم داري؟
ـ آري.
ـ با آن چه ميكني؟
ـ رنگها و اشخاص را ميبينم.
ـ گوش داري؟
ـ آري.
ـ با آن چه كار ميكني؟
ـ با آن صداها را ميشنوم.
ـ بيني داري؟
ـ آري.
ـ با آن چه ميكني؟
ـ بوها را استشمام ميكنم.
هشام سپس از حكمت وجود ديگر حواس مانند ذائقه و لامسه و اعضايي مانند دست و پا و نقش آنها در وجود انسان پرسيد، و از عمرو پاسخهاي صحيح شنيد، آنگاه افزود: قلب هم داري. وي در پاسخ گفت: آري، دارم. هشام گفت: نقش آن در انسان چيست؟ وي گفت به وسيله قلب آنچه بر اعضاي بدنم ميگذرد تميز ميدهم.
هشام گفت: هر گاه يكي از حواس در ادراك خود خطا كرد و يا ترديد نمود، به قلب رجوع ميكند و ترديد او را از بين ميبرد.
در اين موقع هشام نتيجه گرفت خداوندي كه براي رفع ترديد حواس و اعضاي بدن، چنين پناهگاهي را آفريده است، ممكن است جامعه انساني را به حال خود واگذارد و پيشوايي براي آنان تعيين نكند كه شك و حيرت و خطاي آنها را برطرف نمايد؟ (اصول كافي 1/170)
امام صادق(ع) مقام و موقعيت جانشين پيامبر را چنين توصيف ميكند: «پس از درگذشت پيامبر، امامي لازم است كه آيين خدا را از هر نوع دستبرد و از هر نوع كاستي و افزايش صيانت و حراست نمايد. (اصول كافي 1/172) هشام بن حكم روزي در محضر حضرت صادق(ع) با يك دانشمند شامي به مناظره پرداخت و در ضمن مناظرة مفصلي كه با او داشت به وي چنين گفت: آيا خداوند پس از درگذشت پيامبر براي رفع هرنوع اختلاف در ميان مسلمانان دليل و حجّتي فرا راه آنان نهاده است يانه؟
وي گفت: آري و آن دليل و حجّت، قرآن و سخنان پيامبر است. هشام گفت: آيا قرآن و احاديث براي رفع اختلاف كافي است؟ وي گفت: بلي. هشام گفت: اگر كافي است، پس چرا من و شما كه هردو عضو يك مذهب و شاخة يك درخت هستيم با هم اختلاف داريم؟! چرا هر كدام مسيري را انتخاب نمودهايم كه برخلاف مسير ديگري است؟! در اين موقع دانشمند شامي جز اعتراف به حقانيت گفتار هشام و سكوت در برابر منطق او چارهاي نداشت. (اصول كافي 1/187)

***
پاورقي:
: آية الله جعفر سبحاني
رهبري امّت