مرکز پاسخگويي: فرهنگ ومعارف قرآن
موضوع اصلي: اعتقادات
موضوع فرعي: آيه 69 سوره هود
آنچه دربارة آيه 69 سورة هود، در تفسير نمونه، جلد 9، صفحة 168 آمده پرسشهايي را مطرح كرده است و آن اين كه اگر رسولان فرشته بودند، چرا غذا بر ايشان آماده شد; و اين در حالي است كه در صفحه 170 همان جلد، گفته شده كه رسولان فرشته بودند و اگر گفته شود كه فرشتگان غذا نميخوردند، آيا حضرت ابراهيمغ فرق فرشته با غير فرشته را نميدانست؟ آيا ميتوان گفت كه رسولان فرشته نبودند؟ اگر پاسخ مثبت باشد، پس چه بودند؟ و در صورت منفي بودن، لطفاً موارد بالا را توضيح دهيد.


پاسخ:
از آيات: هود،69ـ76; حجر،51ـ60; عنكبوت، 31ـ32; ذاريات، 24ـ30 و صافات، 99ـ113 دربارة داستان بُشري كه خداي تعاليَ از آن به قصة ميهمانان ابراهيم تعبير فرموده و نيز از روايات وارد شده در اين مورد استفاده ميشود كه به يقين، منظور از رسولان، فرشتگان هستند; امام صادق در اين باره ميفرمايد: خداي عزوجل، چهار فرشته را براي هلاكت كردن قوم لوط مأمور كرد و آن چهار فرشته را در سر راه خود، به ديدن ابراهيم رفته، بر او سلام كردند، در حالي كه به شكل انسانهاي عمامه به سر بودند و آن جناب ايشان را نشناخت و همين قدر دانست كه قيافه هاي جالبي دارند; از اين رو، پيش خودش گفت: اين گونه اشخاص محترم را بايد خودم پذيرايي كنم...(نورالثقلين، العروسي الحويزي، ج 3، ص 298ـ299، مؤسسة التاريخ العربي.)
و نيز استفاده ميشود كه حضرت ابراهيم در آغاز متوجه اين امر نشد كه اين ميهمان ها فرشته اند; از اين رو، برايشان غذا آماده كرد; اما هنگامي كه ديد اينها حس و اشتهاي غذا در وجودشان نيست، متوجه شد اين افراد، از جنس فرشتگان هستند كه از خوردن و آشاميدن و مانند اموري كه لازمة داشتن بدن مادي است، منزهند و براي امري بزرگ فرستاده شده اند.
اين كه حضرت ابراهيم در آغاز متوجه نشد كه اين ميهمانان فرشته هستند، با نبوت و عصمت او منافات ندارد، زيرا اگرچه علم انبيا و امامان: با انسانهاي ديگر، مقايسه پذير نيست و علم آنها با توجه به جايگاهي كه داشتند، خدادادي بود، اما با اين كه علمشان مطلق نبود و آن چه نميدانستند، هر وقت از خداوند طلب ميكردند، خداوند آگاهشان مينمود; اين كه كمالات حضرت ابراهيم در آغاز عمر با آخر عمر كه به مقام امامت رسيد، بسيار متفاوت است، حكايت از اين دارد كه آن حضرت در آغاز بسياري از مسائل را نميدانست; سپس آگاه شد و كمالات بالاتري را كسب كرد; اين ندانستن ها، امري عادي و طبيعي است و لطمه اي به مقام نبوت وعصمت آنها نميزند; زيرا آگاهي از همة جزئيات، با عصمت و نبوت، لازم و ملزوم يك ديگر نيستند.(ر.ك: تفسير الميزان، علامه طباطبايي;، ترجمة آقاي موسوي همداني، ج 10، ص 476ـ482، دفتر انتشارات اسلامي.)