مرکز پاسخگويي: تبيان
موضوع اصلي: اعتقادات
موضوع فرعي: نشناختن امام
آيا امام صادق(ع)، نشناختن امام را دليل كفر ميداند؟

پاسخ:
خير. در كافي نقل مي‎كند كه هاشم بن البريد (صاحب البريد) گفت:
من و محمد بن مسلم و ابوالخطاب در يك جا گرد آمده بوديم؛ ابوالخطاب پرسيد عقيدة شما دربارة كسي كه امر امامت را نشناسد چيست؟ گفتم: به عقيدة من كافر است. ابوالخطاب گفت: تا حجت بر او تمام نشده كافر نيست، اگر حجت تمام شد و نشناخت آنگاه كافر است. محمد بن مسلم گفت: سبحان الله! اگر امام را نشناسد و جحود و انكار هم نداشته باشد چگونه كافر شمرده ميشود؟! خير، غير عارف اگر جاحد نباشد كافر نيست. به اين ترتيب ما سه نفر،سه عقيدة مخالف داشتيم.
موقع حج رسيد، به حج رفتم و در مكه به حضور امام صادق(ع) رسيدم. جريان مباحثة سه نفري را به عرض رساندم و نظر امام را خواستم. امام فرمود: هنگامي ميان شما قضاوت ميكنم و به اين سؤال پاسخ ميدهم كه آن دو نفر هم حضور داشته باشند. وعده گاه من و شما سه نفر همين امشب در مني نزديك جَمَرة وسطي.
شب كه شد سه نفري رفتيم. امام در حالي كه بالشي را به سينة خود چسبانده بود سؤال را شروع كرد:
ـچه ميگوييد دربارة خدمتكاران، زنان، افراد خانوادة خودتان؟ آيا آنها به وحدانيت خدا شهادت نميدهند؟
من گفتم: چرا.
¬ـ آيا به رسالت پيغمبر گواهي نميدهند؟
ـ چرا.
ـ آيا آنها مانند شما امامت و ولايت را ميشناسند؟
ـ نه.
ـ پس تكليف آنها به عقيدة شما چيست؟
ـ عقيدة من اين است كه هر كس امام را نشناسد كافر است.
ـ سبحان الله! آيا مردم كوچه و بازار را نديدهاي، سقّاها را نديدهاي؟
ـ چرا، ديده و ميبينم.
ـ آيا اينها نماز نميخوانند؟ روزه نميگيرند؟ حج نميكنند؟ به وحدانيّت خدا و رسالت پيغمبر شهادت نميدهند؟
ـ چرا.
ـ خوب آيا اينها مانند شما امام را ميشناسند؟
ـ نه.
ـ پس وضع اينها چيست؟
ـ به عقيدة من هر كه امام را نشناسد كافر است.
ـسبحان الله! آيا وضع كعبه و طواف اين مردم را نميبيني؟ هيچ نميبيني كه اهل يمن چگونه به پردههاي كعبه ميچسبند؟
ـ چرا.
ـ آيا اينها به توحيد و نبوت، اقرار و اعتراف ندارند‎؟ آيا نماز نمي‎خوانند؟ آيا روزه نمي‎گيرند؟ آيا حج نمي‎كنند؟‎
ـ چرا
ـ خوب آيا اينها مانند شما امام را نمي‎شناسند؟
ـنه.
ـ عقيدة شما دربارة اينها چيست؟
ـ به عقيدة من هر كه امام را نشناسد كافر است.
ـ سبحانالله! اين عقيده، عقيدة خوارج است.
امام آنگاه فرمود: حالا مايل هستيد كه حقيقت را بگويم؟
هاشم كه به قول مرحوم فيض، ميدانست قضاوت امام بر ضدّ عقيدة او است، گفت: نه.
امام فرمود:
بسيار بد است براي شما كه چيزي را كه از ما نشنيدهايد از پيش خود بگوييد.
هاشم بعدها به ديگران چنين گفت:
گمان بردم كه امام نظر محمد بن مسلم را تأييد ميكند و ميخواهد ما را به سخن او برگرداند.(كافي2/401)

***
پاورقي:
مجموعه آثار شهيد مطهري ج1 – عدل الهي
شهيد مطهري