منافع ابر


فرمود اي مفضل در صافي هوا و حركت ابر فكر كن كه اگر ابر دائم در يكجا مي بود تا هوا بر يك نهج مي بود زندگي جز تلخكامي نداشت ابر بايد در حركت باشد و همه جا ببارد تا بمقتضاي قابليت و استعداد محل زمين سرسبز و خرم و نشاطانگيز شود بوي عفونات و ابخره را ببرد و ميكروب بيماري را محو و نابود سازد و كثافتهاي تراكم را از بين مي برد و اگر هوا پيوسته صاف بود و باران نمي باريد زمين خشك مي شد و گياه ها مي سوخت و آب چشمه ها و رودها و قنوات مي خشكيد ولي خداوند به صلاح و مصلحت بندگان خود ابرها را متحرك و بارنده قرار داد و هوا را منبسط ساخت تا همه استفاده كنند.

فرمود دفاع هر يك از اين عناصر از خود و ديگري مايه تعديل و بقاء حيات آدميان است كه اگر معتدل نشود سبب زيان و خسران انسان مي گردد و اگر در يك مواقعي يكي از اين مواد شدت و سرعت گرفت مانند گرمي هوا يا شدت بادهاي سخت يا سرعت باران يا سورت سرما همه روي مصالحي است كه بايد افكار مردمان روشن ضمير و قلوب صافيه موحدين از آن عبرت گيرد و مانند داروي تلخي است كه در پس آن متضمن سلامتي و بهداشت مي گردد.

فرمود اگر يك پادشاهي هزاران هميان درهم و دينار ببخشد در نظر مردم خيلي با اهميت تلقي مي شود ولي حساب منافع اين هميانهاي زر را مي توان با منافع يك باران سيراب كننده مقايسه كرد؟! حاشا و كلا زيرا زر از صدقه سر همين باران دست مي دهد و عمران و آبادي لطافت هوا و سرسبزي درختان فراواني حبوبات و غلات و فواكه ميوه جات همه در سايه باران است مردم از اهميت اين نعمت عظيم الهي غافل هستند و آن را فراموش مي كنند
اگر از مدت خود ديرتر آمد معلوم مي شود چه خساراتي بر پيكر اجتماع و اساس زندگاني وارد آورده است و چه منافع بسياري كه از نيامدن باران فوت شده است.

فرمود اي مفضل هيچ فكر كرده اي در ريزش باران كه از بالا مي ريزد تا تمام پست و بلنديهاي زمين را فراگيرد و از مرتفع ترين قلل كوه تا پست ترين سطح زمين همه جا مي بارد تا همه را سيراب كند و آنچه در دامنه كوهها بايد برويد يا در مخازن زمين از سوراخهاي كوهها بايد ذخيره شود تا به تدريج از بلندي و فرازها بر نشيب و دشتها جاري شود و تمام موجودات سيراب گردند.



باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست

در باغ لاله رويد و در شوره زار خس



لاله و خس و خار و گل آن همه مورد احتياج بشر است زيرا آن نباتاتي كه سر كوهها يا روي تپه ها يا فراز قله ها و كنار درياها مي رويد اكثر داروي دردهاي جسماني بشر است و مانع و برطرف كننده مشقتها و رنجها مي گردد و اگر اين باران از مافوق زمين نمي باريد و در مجاري زيرزمين به جريان نمي افتاد مردم در اجراي قنوات مأيوس مي شدند و چه نزاع و مناقشاتي بر اثر يك قنات پر آب مي شد و آن هم به تصرف توانگران مي افتاد و ضعفا از آب زراعتي محروم مي ماندند.

اگر اين باران يكباره مي باريد يا همه فصول مي باريد يا به اعماق زمين فرونمي رفت درون زمين كه حرارت آن از دو هزار درجه تجاوز مي كند و آهن به طور مذاب در آنجاست يكباره ملتهب مي شد و آتش مي گرفت و نابود مي گرديد و روي زمين هم زراعات خشك مي شد و هوا را تلطيف نمي كرد و امراض ايجاد مي نمود و آفتها مي رسانيد.

اگر انسان از منافع و آثار و بركات باران بخواهد بگويد هيچ وقت تمام نمي شود و منافعش استقصا نمي گردد و مسلم است كه خوف و جوع - نقص اموال و فوت نفوس و كسر ثمرات و فواكه همه از نيامدن باران است.