اگر طفل عاقل و عالم به دنيا مي آمد


فرمود اي مفضل اگر طفل عاقل و عالم و خردمند به دنيا مي آمد دنيا در نظرش غريب و عجيب مي آمد حيران مي ماند كه چه كند و چه حوادثي رخ مي داد كه سابقه آشنائي با آن نداشت بلكه بايد از اختلاف صور عالم و مرغان و طيران پرندگان و چهارپايان ساعت به ساعت روز به روز عبرت و تجربت گيرد تا وحشت زده نگردد و آشفته نشود.

فرمود اگر طفل قرار بود در كودكي دانا باشد در بزرگي اطراف او را به جهت دانائي نمي گرفتند و اگر عالم به دنيا مي آمد مذلتي در خود احساس مي كرد و در نشو و نماي خودش كه او را به دوش و بغل مي گرفتند به چشم مسخره و استهزاء مي نگريست.

لذا طفل را در گهواره پيچيده مي خوابانند و بر صورت چون گل نازك او پارچه مي افكنند كه از مگس و هوا آسيبي نبيند و احساسات ظاهري او كم كم رشد نمايد و ادراكاتش قوي و نيرومند گردد.

اگر طفل در صباوت عاقل و عالم بود از كارهائي كه غريزه كودكان است كراهت داشت و لذا اول غافل و نادان و ساده لوح است تا اندك اندك لوح خاطرش مانند آينه يا دوربين عكاس هر زشت و زيبا كه مي بيند عكسبرداري كرده نگاهداري و ضبط مي نمايد - تا معرفتش به وسيله حواس ظاهري روزافزون گردد و با غرايب حوادث آشنا و مأنوس گردد و به حالات مختلف و گوناگون مألوف و معتاد گردد تا آنجا كه از حيرت و تأمل گذشته به سرحد كمال عقل رسيده و خود صاحب نظر و رأي مي شود و در كار خود و اجتماع استقلال فكري پيدا مي كند به علاوه كه اگر از كودكي و صباوت در كار خود مستقل بود حلاوت تربيت اولاد از بين مي رفت و مصلحتي كه در پرورش فرزند براي والدين موجود است محو مي شد به اضافه كه حقوق آباء و امهات نيز برطرف شد زيرا وظيفه براي تكامل است اگر تكامل تحصيل حاصل باشد پدر و مادر با فرزند الفت نمي گيرند چه فرزند از تربيت والدين بي نياز مي شود و حلاوت تكامل تدريجي حركات و سكنات كودك معدوم مي گردد بلكه وجود پيدا نمي كند و لذا فرزند تا متولد مي شود پدر و مادر را نمي شناسد و خواهر و برادر و زن و فرزند حلال و حرام نكاح را درك نمي كند تا قدم به قدم رو به كمال بگذارد آن وقت مي تواند با احساسات خود كه به مرور بيدار مي شود اين معاني را درك كند.

فرمود اي مفضل خداوند كودك را اول بي خبر از عالم آورد تا علم و دانش و تجربت
او با قوت احساساتش رشد و نمو نمايد و در حسن و قبح كه از وظايف عقل است در دوران صباوت دور باشد وگرنه مثلا اگر عاقل و بالغ و دانا بود در آن حال كه از مادر متولد مي شد چيزي را مي ديد كه بر او عقلا و شرعا حلال نبود ديدن او و هر چه رشد و نمايش بزرگتر و بيشتر مي شد از كارهائي كه عقل منع مي كند ممنوع مي شد تا به صورات حكمت برسد و از خطا و لغزش مصون بماند.