امام صادق و شعر


چنانچه به اوراق تاريخ ادبيات منظوم عصر دوم برخورد نمائيم مي بينيم عصر طلائي و بهترين عصر نظم عربي است كه در قالب و معاني و الفاظ و مضامين به حد كمال رسيد و شعر عربي ديگر بالاتر از آن عصر نرفت و بلكه پس از قرن دوم رو به انحطاط گذاشت و دوره مغول عصر فترت نظم عربي بود بعد هم عثماني ها مانع توسعه لغت عرب بودند و لغت عرب در مدت ششصد سال خلافت عثماني ترك زبان مساجد و مدارس بود تا انقلاب اخير و جنگهاي بين المللي شعراي بزرگي در عراق و لبنان و مصر پيدا شدند كه مانند حبوبي - ازري - شبيبي و شيخ جواد بلاغي و شعراي مهجر كه اعراب مسلمان و نيمه مسلمان لبنان بودند به امريكاء رفتند و به لغت عرب آثار خود را در پيرامون عظمت اسلام منتشر كردند و همچنين در مصر شعراي بزرگي پيدا شدند كه فعلا در مقام شرح ادبيات عرب نيستم بلكه مي خواهم بگويم قرن دوم اسلام نه تنها در علوم و فنون فقه و لغت و حديث و غيره سرآمد اعصار اسلامي بود در شعر و ادب هم بي نظير بود و شعراي بزرگ
آن عصر كه ستاره هاي درخشان آسمان ادبيات لغت عرب هستند همه مفتخرند كه در مكتب ادبيات امام جعفرصادق (ع) درس علم و فضيلت آموخته اند چنانچه سيد حميري و ساير شعراي معاصر كه نام برديم همه به اين مقام علمي كرنش نموده سر تعظيم فرود آورده اند و اصمعي شاعر و دانشمند معروف اشعاري از امام صادق عليه السلام نقل كرده است.

در سابق در ساير كتب خود گفتيم شعر مرتبه نازل علم و فضل است و بزرگان علماي اسلام در مواقع فراغت از بحث علمي براي تفرج خاطر به تنظيم شعر پرداخته و قريحه روان خود را در تعطيلات كار خويش صرف نثر و نظم كرده اند و اتفاقا در آن فن هم سرآمد گويندگان بوده اند ابوعلي سينا - حكيم عمر خيام - خواجه نصيرالدين طوسي - شيخ بهائي - امام فخر رازي - غزالي ملامحسن فيض - حكيم سبزواري - حتي اواخر نابغه ي بزرگ كمپاني اصفهاني و شهيدي خراساني - آقاي علامه حائري مازندراني و غيره كه در اكثر فنون علم و كلام رياضي -طبيعي -فلسفي و ادبي مهارت و استاد كامل بوده اند گاهي هم براي تفنن شعر مي سروده اند و اشعار آنها هم سرآمد گفتار منظوم و شاهكار ادبيات نظم فارسي و عربي قرار گرفته است.

اين دايره را بزرگ كنيد امام كه محور عالم وجود و بزرگترين شخصيت آسماني و حجت خدا بر خلق در روي زمين است براي ارشاد و هدايت خلق مبعوث شده كارش درس فيزيك و شيمي - رياضي - ادبيات مخصوصا نثر و نظم نبوده بلكه براي آنكه اين قريحه خداداد را نشان دهد به سحر بلكه به اعجاز سخن خاطر بلغا و فصحا را فريفته است چنانچه شاه ولايت اميرالمؤمنين با اشعار خود كه پادشاه كلام منظوم است معجزه سخن را نشان داد و برخي از ائمه مانند امام حسن مجتبي - سيدالشهداء - امام زين العابدين - امام محمدباقر و حتي امام جعفرصادق عليه السلام اشعاري سروده اند كه در خدمت ارشاد و هدايت خلق مشعل فروزان است و هيچ كس اين قدرت را ندارد كه چنان مضاميني نغز و دلكش و بلند و رسا در الفاظ كوتاه و قالب كوچك حروف بريزد و براي اثبات مدعا كافي است كه اشعر شعراي عرب در عصر ذهبي راوي اشعار امام صادق عليه السلام بوده اند و از آن حضرت نقل شعر كرده و به عظمت و اتقان و استحكام سخن بلكه به اعجاز كلام تعبير نموده اند و اينك شمه اي از آنچه به نظر رسيده به سمع و نظر شنوندگان مي رساند.