روش پرورش امام ششم در مكتب جعفري


با مقدمات گذشته ديديم كه قريب يك قرن از عمر اسلام گذشت كه دو ثلث آن دستخوش تمايلات جاه طلبان قرار گرفت و نگذاشتند اسلام رشدي بنمايد.

نظريه هاي مختلف - عقايد مخالف - قيافه هاي ناپسند - مشاجرات بي جا مباحثات بي مورد انحراف فكري - كجي سليقه - تعصب جاهليت - بي خردي - بي خبري سبب تشتت آراء در دين شد و بدبختي اين بود كه بني اميه ملت اسلام را از دين حقيقي و روش مطلوب كه در برنامه بني هاشم بود مكتوم داشته و مردم را از آنها دور مي ساختند تا آنكه آل مروان منقرض شدند و دوره سپري شد چشمه سار علوم و فنون و حقايق دانش و بينش باز پديدار گرديد - اسرار مكتوب در مكتب علم و فضيلت و دانش و تقوي و طهارت امام جعفرصادق عليه السلام آشكار گرديد - و منطق رسا و توانا و استدلال عميق و اساس و مباني تحقيق و تتبع محكم و متين مانند نور خورشيد در افق تابستان تمام برفهاي تير و تار شده را آب كرد و غرور و خودپسندي را از بين برد - و قيافه علم و فضيلت را به مردم نشان داد طريقه روشن - راه كوتاه - زمين هموار و صاف و بدون دست انداز - نتيجه نهائي - استدلال به قرآن - تفسير و تأويل قابل فهم و قبول همه - برهان تاريخي از قصص گذشتگان روش تجزيه و تحليل و تركيب طبيعي عالم و هضم مسائل علمي همه اين ها سند و حجت برنامه مكتب جعفري بود.

شكي نيست كه اين روش يك فرصتي مناسب مي خواهد خداوند آن فرصت را براي حفظ دين خودش داد كه با اصول علمي و طريقه كلاسيكي و به اصطلاح امروز تاكتيك جنگي قدم به قدم - پا به پا با رشد عقلي شاگردان خود پيش مي رفت و در ضمن از بين بردن شبهات افكار و بيان توحيد از سنگ شناسي و خاك شناسي و نبات و حيوان و انسان و گل و ميوه و محصول و حبوبات و بقولات و خلاصه افلاكيات و عناصر و مواليد همه در طريقيت توحيد در برنامه گنجانيده بوده و تدريس مي فرمود - كه در خلال درس توحيد علوم گياه شناسي و جانور شناسي - طب و بهداشت و فيزيك و شيمي و مكانيك كه به نام كيميا معروف و مصطلح بود تدريس فرمود و ابداع و اختراعات و انكشافات عميقي در طب و طبيعيات رخ داد و همچنين در فن رياضيات و اعداد و غيره كه بالاتر از آن ديده نشده بود.

فرصتي كه امام صادق عليه السلام براي تشكيلات و سازمان مكتب جعفري يافت به چندين جهات
بود - كه سبب شد اين مكتب كاملا نضجي بگيرد و بزرگ شود.

1- زمان طولاني امامت امام صادق عليه السلام كه 35 سال بود - و اين فرصتي كافي براي طرح يك برنامه در مكتب تربيتي و تعليم آن بود كه براي ائمه قبل از امام صادق عليه السلام نه اين فرصت و نه اين زمان و نه اين شرايط دست داد.

2- نهضت فكري و جنبش علمي و حركت ميلي به علم و دانش بود كه از طرف ملل مغلوبه و ممالك مفتوحه و كشورهاي مجاور اين فكر خود به خود ناگزير به وجود آمد كه بايد با داشتن كشور پهناوري علم و فرهنگ پهناوري داشت - و اين عامل بسيار نيرومندي براي جلب توجه به علم و دانش بود و چون اين جنبش فكري پديد آمد ناگزير مردي بايد داناتر و تواناتر و اخلاقي تر تا بتواند مسير اين افكار را در دست گرفته به حقيقت مطلوبه سوق دهد كسي جز امام صادق عليه السلام نبود.

و چنانچه گفتيم شروع اين حركت فكري زمان امام محمدباقر عليه السلام بود به شرحي كه در كتاب خودش نقل كرديم و قوت آن در اين عصر امام ششم شروع شد.

و لذا امام جعفرصادق عليه السلام با تمام بدعتها و ضلالت ها و انحراف ها به طريق مسالمت و محبت و برادري شروع به تعليم و تعلم نمود كه مانند ابن ابي العوجا خود را از رفقاي آن حضرب مي داند و با آنكه زنديق بود و اصحاب امام او را لعنت مي كردند شكايت مي كرد مي گفت شما هم مانند استادتان با من رفتار كنيد و هر روز ملازمت آن جناب را داشت - با اين وصف تمام شبهات و اوهام و خرافات زائل گرديد.

3- كشمكش هاي دامنه دار طرفداران اموي و عباسي بود كه تحول سياسي را به دست آنها سپرد و خود به كار ثبت علم و پرورش پرداخت و آنها در يك صف با هم به جنگ و جدال و مناقشه و مبارزه مشغول بودند آرامش و آسايش براي امام صادق عليه السلام روي داد و در اين مدت به بيان حقايق علمي پرداخت و علومي كه در اسلام سابقه نداشت و قبل از اسلام هم اين شرايط جامعيت را با اين فوايد و نتايج مطلوبه نداشت تدريس فرمود و همه ضبط شد و نقل شد و دست به دست تا شرق و غرب حدود و ثغور آن روز اسلام رفت و بعد هم ممالك ديگر گرفتند و سرمايه تمدن و ترقي خود قرار دادند - و چنانچه در جهان اسلام و اسلام در جهان گفتيم سرمايه علوم امروزي دنيا هم همان اصول تعليمات امام صادق عليه السلام مي باشد - و كتب آن روز موجب افتخار و مباهات دانشمندان امروز است.