روات امام صادق يا شاگردان مكتب جعفري


علومي كه از امام صادق عليه السلام نقل شده در تحت عنوان چهار اصل: تفسير - فقه - حديث - اخلاق است ولي بيش از پانصد رشته علم به نقل جابر بن حيان كه متفق عليه همه محدثين است تعليم فرموده و شاگردان امام صادق عليه السلام را مي توان به سه طبقه كلي تقسيم كرد.

1- تابعين آنها هستند كه اصحاب پيغمبر را دريافته اند.

2- جماعت عامه و اهل تسنن.

3 - شيعه و خواص اصحاب امام صادق «اماميه»

و اين سه طبقه را از سه نفر پيشوايان اخبار و حديث و تاريخ مي توان به دست آورد كه عين خبر آن نقل مي شود.

1 - ابونعيم اصفهاني در حلية الاولياء چنين مي نويسد:

و روي عن جعفر بن محمد عدة من التابعين منهم يحيي بن سعيد انصاري -
ايوب السجستاني - ابان بن تغلب - ابوعمرو بن العلاء - يزيد بن عبدالله الهادي

و حدث عنه الائمة الاعلام مالك بن انس - و شعبة بن الحجاج و سفيان الثوري و ابن جريح و عبدالله بن عمر و روح بن القاسم و سفيان بن عينيه - و سليمان ابن بلال و اسماعيل بن جعفر و حاتم بن اسماعيل و عبدالعزيز بن المختار و وهب ابن خالد و ابراهيم بن طهمان. و اخرج عنه مسلم بن الحجاج في صحيحة محتجا بحديثه - انتهي [1] .

ابونعيم از پيشوايان بزرگ اهل سنت و از طبقه مالكي است مي گويد از جعفر بن محمد جمع بسياري روايت كرده اند كه از آن جمله عده اي از تابعين مي باشند مانند يحيي بن سعيد و غيره و بسياري از ائمه و پيشوايان و مفتيان مسلمين از او حديث نقل كرده و مفتخر به شاگردي او بوده اند - مانند مالك بن انس - شعبه - سفيان و غيره كه مسلم صاحب كتاب صحيح در احتجاجات خود نام كساني كه در مكتب امام صادق عليه السلام به شاگردي مباهات نموده اند نقل كرده است كه در قسمت سوم زندگاني اجتماعي آن حضرت اسامي معروف شاگردان امام نقل مي شود انشاء الله و اكنون براي نمونه گفته مي شود كه مثلا ابان بن تغلب سي هزار حديث از آن حضرت روايت كرد و محمد بن مسلم شانزده هزار حديث نقل كرد و جابر بن حيان هزار ورق در پانصد رشته علم نوشت و حسن بن علي وشاء گفت به چشم خود نهصد مدرس را در مسجد كوفه ديدم كه همه مي گفتند حدثني جعفر بن محمد و ابن ابي الحديد گفت فقهاي اربعه شافعي - مالكي - حنفي - حنبلي همه شاگردان مكتب جعفر بن محمدالصادق (ع) بودند.

و در همين اوراق آن علوم و فنون اسرار را خواهيم ديد.

2- سيد شبلنجي شافعي چنين مي نويسد:

ان مناقب الامام الصادق (ع) كثيره لا يستطيع محاسب ان يحسبها في حساب و بحار من تنوع انواعها من يريد احصائها و ان بلغ اعلي درجة في الذكاء و قد روي عنه جماعة من اعيان ائمة اهل السنه و اعلامهم مثل يحيي بن سعيد و ابن جريح و مالك بن انس و الثوري ابن عيينه و ابي ايوب السجستاني و غيرهم و كان مجلس ياوي اليه الخاصه و العامه و يزورونه من كل فج عميق و يسألونه عن الحلال و الحرام
و تأويل القرآن و فصل الخطاب و لا يفارقه احد الا و قد اخذ من علومه ما يرضيه و تعينه انتهي
شبلنجي كه از اعاظم طبقه شافعي است مي نويسد: مناقب امام صادق عليه السلام بيش از آن است كه بتوان شمرد و در حساب آورد از بارزترين دليل بزرگواري او درجه ذكاوت وحدت ذهن و شدت ذكاء او است و نيروي احاطه به حديث كه بسياري از اعيان ائمه سنت و برجسته گان و اعلام و اشراف آن ها مانند يحيي بن سعيد و ابن جريح و مالك و سفيان و سجستاني و غيره از راههاي دور شد رحال كرده و از محضر او استفاده نموده اند او مي گويد:

صادق آل محمد دو نوع مجلس داشت يك مجلس عمومي كه تمام مردم از هر فرقه و هر مكان و محل بودند به مجلس درس او حاضر مي شدند و او را زيارت مي كردند و مسائلي مي پرسيدند و در حلال و حرام كار زندگي استفاده نموده و از تفسير و تأويل آيات معلوماتي مي اندوختند و مي رفتند.

يك مجلس خاصه كه مخصوص اصحابي بوده كه ذوق و شم علمي داشتند از او جدا نمي شدند تا در همه شؤن علمي بهره مند و سيراب از منبع علم الهي گرديده تا آخر عمر ملازمت حضور داشتند.

3- شيخ مفيد رحمة الله عليه كه در اوائل قرن پنجم از جهان درگذشته مي نويسد:

«ان الامام جعفرا الصادق عليه السلام كان خليفة ابيه الامام محمدالباقر عليه السلام دون اخوته» «و وصيه و القائم بامر الامامه بعده و كان افضل اخوته و اعلمهم و اعظمهم قدرا و اكثرهم» «جلالا بين الخاصه و العامة و نقل الناس من علومه ما انتشر في جميع المدن و البلاد و الاصقاع» «و لم ينقل من احد من علماء اهل بيته ما نقل عنه»

«و ما نقل حفظة الاخبار و سدنة الاثار منهم ما نقلوه عنه و قد احصي اصحاب الحديث» «من روي عنه من الثقات مع اختلافهم في الاراء و المقالات مبلغ عددهم اربعة آلاف و قد» «كثرت الدئل الواضحه علي امامته بحيث انها انارت القلوب و كمت افواه المخالفين» «عن الطعن فيها بايراد الشبهات»

يعني امام جعفرصادق عليه السلام خليفه و جانشين پدرش امام محمدباقر بود از ميان همه برادران او به وصايت و قيام به امر دين و امامت و خلافت پس از پدر برگزيده گرديد - آن حضرت
افضل از همه برادران بود در علم و عظمت قدر و كثرت جلال و سطوت در نظر خاصه و عامه بر همه ترجيح داشت.

تمام مردم عصر از علوم و دانش او بهره مند گشته و انتشار دادند آنچه از او شنيدند و پس از او در همه شهرستانها و بلاد و اطراف و اكناف نام او و حديث او شايع و مشهور گرديد.

آنقدر كه از او نقل حديث و اخبار علم و فرهنگ و معرفت شده در تعليم و تربيت ديني آموخته از هيچ كس تاكنون بدين اندازه آثار و مآثر باقي نمانده است.

اصحاب موثق و روات مشهور و معروف او را صورت برداشته و احصائيه گرفته اند آنها كه مورد اعتماد در نقل حديث بوده در هر رأي و سليقه و عقيده هم باشند شماره آنها به چهار هزار نفر بالغ شده و اين خود بهترين دليل امامت او است كه طبقه فاضله بشر در قرن دوم افتخار به شاگردي او داشته اند - به طوري كه دلها را روشن به نور علم و معرفت كرد و لبهاي مخالفين سابقين را بست و شبهات شاكين را رد كرد.

آري عظمت علمي و قدرت و نيروي دانش امام ششم را مي توان در سطور عظمت شاگردانش يافت از مشهورترين روات او كه از اعيان رجال و مشاهير علماي اسلام به شمار مي رود ابوحنيفه نعمان بن ثابت - محمد بن الحسن الشيباني - ابي يزيد طيفور السقاء كه سقاي آن حضرت بود در مجالس علمي و درس و بحث آب به حضار مي داد - مالك بن دينار ابراهيم بن ادهم كه از ملازمين آن حضرت به شمار مي رفتند.

ابن شهرآشوب از حسن بن زياد روايت مي كند كه گفت از ابوحنيفه شنيدم مي گفت افقه الناس جعفر بن محمد.


پاورقي

[1] حلية الاولياء ابونعيم اصفهاني جلد دوم.