تأكيد در انفاق


در كافي از هارون بن عيسي روايت شده كه او گفت وقتي حضرت امام صادق عليه السلام به پسر خود محمد فرمود اي پسر من از نفقات و صدقات چه مقدار نزد تو موجود است عرض كرد چهل دينار فرمود آن را خرج كن و صدقه بده به اهلش برسان - محمد گفت من غير از اين چهل دينار فرمود آن را خرج كن و صدقه بده به اهلش برسان - محمد گفت من غير از اين چهل دينار چيزي ندارم آن را براي مخارج يوميه گذارده ام كه معطل نشوم فرمود آن موجودي را تصدق كن خداي تعالي عوض آن را به تو خواهد داد - مگر نمي داني براي هر چيزي مفتاحي است و مفتاح رزق صدقه است - محمد آن دنانير را صدقه داد كمي از آن گذشت كه از محلي چهار هزار دينار براي او رسيد امام جعفرصادق عليه السلام فرمود ما در راه خدا چهل دينار داديم خداوند چهار هزار دينار عطا فرمود.

مردي از اهل خراسان آمد گفت بي چيز مانده ام مي خواهم به خراسان برگردم چيزي ندارم به من كمك كنيد تا برگردم به وطن خود حضرت روي به جانب دست راست و چپ كرد فرمود كيست به آن كمك كند اصحاب او كمك نمودند تا پنج هزار درهم براي او جمع كرد به او داد حركت به وطنش نمود.

سقيفه سايبان بني ساعده محل فقرا و بينوايان بود - معلي بن خنيس مي گويد شبي امام صادق عليه السلام از خانه بيرون رفت و به طرف سايبان بني ساعده فقرا و غربا روز از گرما و شب براي مصونيت آنجا جمع مي شدند چيزي از دست افتاد گفت بسم الله اللهم رده علينا خداوندا آنچه افتاد به من برگردان من رسيدم سلام كردم فرمود دست به زمين بمال آنچه افتاده بردار بده دست كشيدم ديدم نان است جمع كردم به آن حضرت دادم تقاضا كردم آنان را به من دهد كه به دوش بكشم فرمود من اوليترم تو همراه من بيا تا رسيديم به فقرا كه در خواب بودند امام صادق عليه السلام بالاي سر هر يك يك تا دو قرص نان گذاشت و برگشتيم عرض كردم اين طايفه از شيعيان هستند فرمود اگر شيعيان ما بودند هر چه داشتم با آنها مواسات مي كردم .