درب خانه ايتام و مساكين


در كتاب كافي از هشام بن سالم روايت كرده اند كه حضرت امام جعفرصادق عليه السلام شبها چون تاريك مي شد - و پاره ي از شب مي گذشت همياني كه در آن زمان نان و گوشت گذاشته بودند برمي داشت و شخصا خود بر پشت گردن مي نهاد و به درب خانه محتاجين و بينوايان و بيوه زنان و ايتام مي رفت و بدون آنكه كسي او را بشناسد به آنها نان و گوشت و درهم و دينار مي داد و يا در ميان آنها قسمت مي كرد و به خانه برمي گشت.

مردي آمد حضورش چيزي خواست از غلامش پرسيد چه مبلغ موجود داري گفت چهارصد درهم فرمود بياور به آن فقير داد او زبان به شكر گشود و رفت امام عليه السلام به غلامش فرمود
او را برگردان به او گفت بهترين عطيه آن است كه سائل را بي نياز كند و من هنوز تو را بي نياز نكرده ام و انگشتر خود را به او داد كه ده هزار درهم قيمت او است تا بفروشد و زندگاني خود را تأمين كند.