مقدار استفاده از دنيا


امام صادق عليه السلام براي آنكه حد استفاده را از دنيا معلوم فرمايد و جانب تقوي و پارسائي را نگاه دارد فرمود:

ما انزلت الدنيا من نفسي الا بمنزلة الميتة اذا اضطررت اليها اكلت منها - ان الله تبارك و تعالي علم ما العباد عاملون و الي ما هم اليه صائرون فحلم عنهم عند اعمالهم السيئة لعلمه السابق فيهم فلا يغرنك حسن الطلب ممن لا يخاف الفوت ثم تلا قوله تعالي

تلك الدار الاخره نجعلها للذين لا يريدون علوا في الارض و لا فسادا

فرمود دنيا به منزله مرده اي است كه اگر مضطر شديد از آن به قدر اضطرار مي تواند صرف كنيد همان طور كه مردي فقير گرسنه در حال اضطرار مي تواند اكل مية كند به اندازه اي كه رفع خطر از او شود فرمود خدا مي داند بندگان به اين حد راضي نيستند و براي كسب دنيا در حركت و فعاليتند مي خواهند كار خوب كنند اما در راه دنيا سيئات بجا مي گذارند.

فرمود دنيا شما را مغرور نكند و اگر مال دنيا رو به سوي شما آورد كارهاي نيكو از شما فوت نشود آنگاه اين آيه را خواند كه خداوند مي فرمايد اين دار آخرت را براي كساني قرار داديم كه در دنيا رفعت و مقام و منصب نخواهند و براي مطلوب خود فتنه و فساد مرتكب نشوند.

سپس با چشم گريان فرمود والله ايمني در اين آيه براي دنيا خواهان نيست - به خدا سوگند كه ابرار رستگارند آنها كه ذره اي اذيت نكردند و از خوف خدا در خشوع افتادند - و فرمود دنيا سجن مؤمن و بهشت كافر است - شماها در مصايب صبر كنيد تا خداوند كار شما را اصلاح فرمايد.

فرمود: و من اصبح و امسح والدنيا اكبر همه جعل الله الفقر بين عينيه و شتت امره ولم ينل من الدنيا الا ما قسم له و من اصبح و امسي والاخره اكبر همه جعل الغني في قلبه و جمع امره [1] .

فرمود هر كس صبح كند و تا شامگاه وجهه همتش دنيا باشد خداوند فقر را بين چشمانش آورد و امور او را پراكنده سازد به دنيا موفق ندارد مگر به اندازه قسمت او.

قال عليه السلام من اكثر اشتباكه (اشتغاله) في الدنيا كان اشد محسرته عند فراقتها

فرمود كسي كه دنيا هدف او باشد و دائما مشغول گردد حسرت و ندامتش در موقع مرگ و فراق از دنيا از همه بيشتر است.

قال عليه السلام من تعلق قلبه بالدنيا تعلق قلبه بثلاث خصال هم لا يفني و امل لا يدرك و رجاء لاينال.

فرمود كسي كه دلبستگي به دنيا داشته باشد به سه چيز دلبسته است همي كه فناپذير نيست آرزوئي كه به او نخواهد رسيد اميدي كه نائل به آن نمي شود اينها ميوه دلبستگي به دنياست پس چه بهتر كه زهد و پارسائي پيش گيري و دنيا را طريق آخرت شناسي.


پاورقي

[1] كتاب كافي كليني باب حب الدنيا.