اطباي معروف عصر امام جعفر صادق


به شرحي كه گفته شد قرن دوم عصر نهضت علمي و جنبش فكري و سرمايه علمي اسلامي بود زيرا تحولات قرن اول مانع نشر فرهنگ دين و معارف اسلامي گرديد فقط صرف تعليم قرآن و جلب توجه مردم به تعليمات پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم بود كه بعد به اغراض خصوصي آميختند و بني اميه مردم را از طريق مستقيم دين منحرف ساختند.

در قرن دوم اين فرصت مناسب دست داد و يك قرن بلكه دو قرن طول كشيد تا علماء و حكماء و اطباء و فقها و ادباء و دانشمندان با يك نهضت علمي خود يك فصولي از علم و تحقيق و بررسي در تاريخ اسلام باز كردند كه اكنون نمي خواهيم ادوار علم اسلامي را بيان كنيم فقط مي خواهيم بگوئيم اين نهضت علمي از آغاز مكتب باقري و مدرسه جعفري شروع و سرمايه گرفت و چندين هزار مردم دانشمند جهان اسلام از اين مدرسه بهره مند گرديده و توسعه و انتشار علم به وسيله آنها در عالم رواج يافت.

ظهور علم - فقه - فلسفه - حكمت - طب رياضي - كيميا و فنون مختلف در عصر اين دو امام تجلي يافت و با تجزيه و تركيب و تحليل علمي مراتب تكامل دست داد و شاگردان امام در اين رشته ها هر كجا رفتند بساط علم را گستردند و توجه عموم را به دانش و بينش جلب كردند.

در حقيقت قرن دوم اسلام عصر علم و فن بود و در دنيا انقلاب علمي رخ داد كه همه علوم جهاني منتقل به مركز اسلامي شد و از آنجا اشاعه يافت و اين بذر علمي بود كه امام صادق عليه السلام در اذهان و افكار غرس كردند و رشد و نمو نمود و هنوز در حال افاضه اشراقيه است.

با آنكه دنياي متمدن يك انقلاب فكري و علمي پيدا كرد، معذلك افكار حكماء و دانشمندان به آن سابقه فضيلت علمي معطوف است كه از اين جريان امروز هم خبر داده و در طول 13 قرن آن علوم و فنون را مستمرا نقل و ترجمه نموده در عالم پراكنده ساختند و نمونه آن چند طبيبي بوده اند كه در عصر حضرت صادق عليه السلام به مركز اسلامي دعوت شدند و با مكتب جعفري آشنا گرديدند و به نظر تكريم و تعظيم و تجليل تلقي نمودند و اين اطباء عبارت از جورجيس بن جبرئيل جنديشاپوري بودند كه در آغاز دولت بني عباس به بغداد دعوت شد و در سال 156 كه مي خواست برود خليفه اجازه نداده بود تا فوت شد و پس از او شاگردش آن مقام را داشت به نام عيسي بن شهلافا و سپس ابن بطريق و پس از او فرات بن شحنانا طبيب يهودي فاضل كاملي بوده موسي بن بسرائيل كوفي و پس از خصيب المتطبب و ابن لجاج كه فقط دو نفر اولي معاصر امام بودند و بقيه ظهور كردند و شرح حال آنها در كتب رجال مضبوط است [1] .


پاورقي

[1] عيون الانباء ابن ابي اصيبعه ص 148 ج 2 - تاريخ الحكماء ابن قفطي ص 165 تا ص 208.