حديث ديگر در امر بين الامرين


علامه مجلسي در بحار از حسن بن محمد روايت مي كند كه مردي قدري و جبري بر عبدالملك وارد شد و علماء اهل شام نتوانستند او را قانع نمايند عبدالملك او را به امام محمد باقر و امام صادق (ع) هدايت نمود آن مرد قدري خدمت امامين صادقين رسيد حضرت فرمود سوره حمد را بخوان تا خواند به اين آيه رسيد كه اياك نعبد و اياك نستعين فرمود توقف كن تو چه كسي را عبادت مي كني و از چه كسي استعانت مي جوئي اگر امر بر تفويض است استعانت براي چه كار است آن مرد معطل ماند و سخني نتوانست بگويد و قانع شد.

شيخ مفيد در ذيل اين حديث مي گويد تفويض رفع خطر و عذاب از خلق در افعال انسان است و مباح بودن آن چيزي كه خواسته باشند و زنادقه همه افعال را مباح مي دانند - باز اضافه مي كند كه جبر حمل فعل بر اضطرار است و ارتكاب افعال به قهر و اجبار است كه مرتكب خود را صاحب قوت و قدرتي نداند و گويد نه فعل از من است نه قوت امتناع از من است و امر بين امرين است اين است كه خداوند قوت و قدرتي بر اتيان عمل داده ولي امر و نهي در كار و عمل قرار داده حد و مرزي معين فرموده كه چه كارها را بايد كرد و چه كارها را نبايد كرد و به اطاعت امر وعده ثواب و به تمرد آن وعده عقاب فرموده است.