مرجئه


يك دسته اي از اهل سنت بودند كه در مقابل شيعه و خوارج ظهور كردند برخي از مرجئه اشاعره را در نظر گرفته اند ولي اشتباه است و طبقه اي از اهل سنت بوده اند كه امروز هم احدي از آنها وجود ندارد.

مرجئه پس از مذهب اشعري به وجود آمد و با اشاعره عموم و خصوص من وجه بودند به شرحي كه شهرستاني در ملل و نحل مي نويسد وجه تسميه مرجئه اين است كه «قيل الارجاء تاخير علي عليه السلام عن الدرجة الاولي الي الرابعه» انتهي و لذا آنها نسبت به اهل سنت دسته مخصوص بودند كه عامه علي را به خلافت چهارم از آغاز امر مي شناخت ولي مرجئه پس از زماني به اين عقيده افتادند و خلافت را از مقام اولي به چهارمي تنزل دادند. [1] .

مرجئه در آن عصر قوتي داشتند و مي گفتند ايمان كافي است عمل ضرورتي ندارد و صرف ايمان براي جرم و جزا كافي است و چون آنها كبائر را قابل ارزش مي دانستند و يا براي آنكه خداوند تعالي أرجا تعذيبهم و از ارجاء تأخير عذاب است يا تأخير علي عليه السلام از امامت و خلافت - كتب فريقين براي آنها عقايدي نقل كرده اند و حتي ابوحنيفه را از فرقه مرجئه ماصريه مي دانستند اين طبقه اهل عراق بودند و شافعي و ثوري - مالك بن انس ابن ابي ليلي - شريك بن عبدالله و رفقاي او در اين فرقه بودند كه نام ديگري هم داشتند آنها را شكاك مي گفتند يا تبريه كه اهل حشو بود و حشويه هم مي گفتند و شرح عقايد مختلف آنها در كتب الفرق ضبط است.

مرجئه خطباء - قضات - فقهائي داشتند كه به نشر رفته و مردم را به عقايد خود دعوت مي كردند و لذا در كتب آن عصر و اوضاع و احوال روات اخبار متفرق منحرفين زياد ديده مي شود كه اكثرا به مرجئه مي پيوندد.

يك دسته از اين فرقه اصحاب الجهميه هستند كه پيشواي آنها جهم بن صفوان بوده و درباره عقايد آنها اقوام مختلفي نقل شده است و حتي احاديثي در لعن آنها از پيغمبر (ص) روايت نموده اند كه فرموده است لعنت المرجئه علي لسان سبعين نبيا و پرسيدند من المرجئه يا رسول الله قال (ص) الذين يقولون الايمان كلام. [2] .

آنچه مسلم است اين فرقه در عصر امام صادق بوده اند و شعبي داشته همه معتقد به اين بوده اند كه ايمان بدون عمل كافي است ولو آنكه عمل خلاف ايمان و عقيده باشد.


پاورقي

[1] فرق الشيعه ابي محمد حسن نوبختي ص 17 - الفصل ابن حزم ص 8842 كه اهل سنت را فرقه دانسته و مرجئه را در قبال معتزله آورده - ملل و نحل شهرستاني ص 145 ج 1.

[2] الفرق بين الفرق ص 190.