وصيت امام صادق به محمد بن نعمان احوال


يابن نعمان اياك و المراء فانه يحبط عملك و اياك و الجدال فانه يوبقك و اياك و كثرة الخصومات فانها تبعدك من الله الغضكم الي المترئسون الشاؤدن بالنمايم الحسدة لاخوانهم ليسوا مني و لا انا منهم»

«والله لو قدم احدكم ملؤ الارض ذهبا ثم و مؤمنا لكان ذلك الذهب مما يكوي به في النار».

«يابن النعمان من سئل عن علم فقال لا ادري فقد ناصف العلم و المؤمن يحقد مادام في مجلسه فاذا قام ذهب عنه الحقد.
«و لا تطلع صديقك من سرك الاعلي ما لو اطلع عليه عدوك لم يضرك فان الصديق قد يكون عدوا يوما - يابن النعمان ليست البلاغة لجدة للسان و لا بكثرة الهذيان و لكنها اصابة المعني و قصد الحجة».

فرمود اي نعمان ريا و شبهه را كنار بگذار كه اعمال تو را فاسد مي كند با مردم جدال و منازعه مكن كه تو را شرور و حقير مي نمايد مخاصمه و دشمني با مردم را كنار بگذار كه سبب دوري از خدا مي شود.

مبغوض ترين افراد آنها هستند كه نمامي مي كنند و حسد مي ورزند ما از آنها بيزاريم و از آن دسته اي نيستند كه ما آنها را دوست داريم. [1] .

فرمود به خدا قسم اگر تمام زمين طلا باشد ولي مؤمني حسد ورزد آن طلاها را به آتش مي گذارند و به او مي قبولانند.

اي پسر نعمان هر كس از علمي و مسئله اي بپرسد و بگوئي نمي دانم نصف علم را درك كردي مؤمن تا در مجلس است ممكن است حقد ورزد ولي چون برخاست حقد هم از او برداشته مي شود.

فرمود: دوست خود را از سر خود آگاه مكن مگر آنكه بداني دشمن را از سر خود خبردار نمي كند و ضرري از او به تو نخواهد رسيد - چه اگر چنين شد دوست تو دشمن تو مي شود.

اي پسر نعمان بلاغت به حدت لسان و كثرت هذيان نيست بلكه بلاغت رساندن معاني است كه معرف حق باشد.


پاورقي

[1] امام جعفر الصادق عرض و دراسة لعلم احمد مغنيه ص 81.