فيزيك و شيمي


در اصطلاح علمي قدماء مسلمين كلمه كيميا بسيار به نظر مي خورد و در ذيل تعريف و توضيح و تجزيه و تركيب كيميا به سه علم مستقل امروزي تبديل شده است.

علم - فيزيك - شيمي - مكانيك كه مجموع آن سه را كيميا گويند.

دو علم مهم كه به جرأت بايد گفت كليه عوالم عمل را حائز است - فيزيك و شيمي مي باشد اين دو علم كليد رسيدن به اسرار آفاق و انفس است و به عبارت ديگر كليد خزائن علوم عالم ماده است - نظريات و عمليات در اين دو فن بسيار قديمي است كتب و رسائل و نوشته جات بسياري از قدما در اين موضوع باقي مانده كه در دست است كه با عمليات امروزي هم رابطه دارد ولي بسيار كم «زيرا طريق عمل درس عملي مي خواهد و طريق علم درس علمي».

در آثار كتبي گذشتگان بيشتر نظريه ها و فرضيه ها بر اساس تصورات علمي بوده نه بر اصل اساس علم - در ميان آثار گذشتگان گاهي ظنيات و عمليات و نظرياتي بر پايه يقين و اطمينان نهاده شده و با اصول علمي و علوم مثبته امروز هم انطباق مي يابد.

شيمي و فيزيك از ازمنه قديمه از اواسط قرن 18 ميلادي دو علم مستقل جداگانه اي بوده - اولي در خواص اشياء و عناصر و تركيب و تجزيه آنها بحث مي شد و دومي از قواء و نيرو و حركات و روابط آن به اجسام گفتگو مي كرد.

در نخستين بار كه بشر به فكر تحقيق و تدقيق در مواد طبيعي و خواص طبيعت افتاد براي سهل و آساني راه تحقيق امور طبيعي را طبق معلومات عصري تقسيم به شعب مختلفي نموده و هر قسمت مورد توجه و تجزيه و تحليل قرار گرفت و به دست متخصصين فن آن موضوع حل و هضم مي شد و در تجزيه و تحليل علم شيمي و فيزيك به اين نكته رسيدند كه تحليل مواد طبيعي محتاج به اين هر دو علم است و از هم قابل تفكيك و تجزيه نمي باشند و لذا مجموع آن دو علمي كه به نام فيزيك و شيمي هر يك علمي مستقل شناخته و روي آن بحث مي كردند يك علم مرتبط به هم دانستند و در راه عمل از هر دو دوش به دوش هم استفاده مي كردند.

(در سوابق امر حكماء و فلاسفه هر علمي را مستقل مي شناختند و ارتباط هر علم رابه مبداء علوم پي برده و سرحلقه همه علوم و فنون را حكمت و فلسفه مي دانستند.

زيرا علوم هر علمي باشد فقط از خواص مواد و عناصر بحث مي كند ولي فلسفه و حكمت از حقيقت آن عنصر بحث مي كرد و از مجموع همه علوم به ماوراءالطبيعه مي رسيدند و سر و كار عقلا و خردمندان از مواد طبيعي به ماوراء طبيعت مي پيوست).