تقسيم فلسفه به علوم و انواع آن


در سابق گفتيم علم يا موضوعش متعلق به ماده است يا نيست اگر نباشد علم الهي است كه بايد همه در عقل تصور و ادراك و تجزيه و تحليل شود و اگر تعلق به ماده داشته باشد علوم طبيعي است كه آنچه در طبيعت و عالم كون و فساد يافت مي شود مورد بحث اين علم است.

و اگر قسمتي از آن به وسيله ي مواد عالم طبع درك مي شود و قسمتي از آن به اساب ادراكات عقلي آنها را رياضي گفته اند.

الف - بنابراين فلسفه در يك تقسيم به علوم الهي - طبيعي - رياضي تقسيم مي گردد كه رياضيات واسطه بين الهيات و طبيعيات است.

تقسيمات ديگري هم كرده اند كه ما براي تشحيذ افكار خوانندگان به اجمال اشاره مي كنيم.

ب - تقسيم ديگر اين است كه چون فلسفه و حكمت علم به موجود است و اين موجود يا در اختيار و سلطه و قدرت انساني هست يا نيست اگر نباشد آن را فلسفه نظري گويند مانند نفوس و مجردات كه در اختيار انسان نيست ولي با انسان و سير تكاملي آن همراه است و اگر در قدرت و سلطه او مي باشد آن را فلسفه عملي خوانند مانند اخلاق و مكارم و عادات كه آدمي به اختيار خود مي تواند كار خير نمايد.

ج - تقسيم ديگر فلسفه اين است يا بحث در آن محتاج به وجود جسمي است با شرايط آن كه وجود ذهني گويند آن را فلسفه طبيعي - يا سفلي - يا علم اسفل گويند زيرا بحث در مطلق ماده است كه در ذهن تصور شود.

يا محتاج به ماده اي است كه وجود خارجي آن گاهي هست و گاهي نيست و بايد در ذهن تصور و تخيل گردد آن را فلسفه وسطي يا علم رياضي و علم اوسط گويند.

يا موضوع آن اصلا محتاج به ماده نه در خارج و نه در ذهن نيست بلكه فقط بايد ادراكات عقلي آن را دريابد كه فلسفه ي الهي و يا علم الهي به معني اعم يا مابعدالطبيعه گويند.

يا آنكه موضوع آن اصلا نه در خارج و نه در ذهن قابل بحث و درك و تصور نيست و به ماده به هيچ نحو تصور تعلق نمي گيرد آن را علم اعلي و فلسفه اولي و علم الهي به معني اخص يا مابعدالطبيعه گويند و اين علم مختص به اسلام است كه در مراتب خاص توحيد بحث كرده و در ساير ملل اين نحوه علم يا اين تعمق فكري و رشد عقلي وجود ندارد.

د - تقسيم ديگري كه از فلسفه ي عملي كرده اند اين است كه علم به اعمال انسان مطلق يا از جهت شخص خويشتن است كه آن را علم اخلاق گويند يا از جهت تدبير منزل است كه علم الاجتماع خوانند يا از جهت سياست كشور و تمدن است كه سياست مدن گويند يا علم به اديان و شرايع است فلسفةالناموس يا فلسفةالدين كه موجب تكامل عقلي مي گردد ناميده اند.

در اين تقسيم نظريه هاي مختلفي در سياست مدن - و تدبير منزل ذكر و الحاق برخي از علوم به هر يك گفته شده است كه فعلا مورد بحث ما نيست فقط مي خواهيم تقسيم علوم را بيان كنيم كه بالنتيجه چنين مي شود:

شعب علم تدبير منزل

1 - علم خانه داري به تمام معني.

2 - علم حقوق و واجبات بين افراد خانه كوچك يا خانه بزرگ «كشور».

3 - علم اقتصاد منزل و اقتصاد كشور.

4 - علم تربيت افراد منزل و تربيت عمومي اجتماع كه خود فروعي دارد.

هـ فلسفه خلقيه

تقسيم ديگر آن است كه خلقت انسان چهار علم كلي دارد:

1 - علم مبادي آفرينش.

2 - علم مكارم اخلاق و رذايل آن.

3 - علم علاج امراض نفساني.

4 - علم بهداشت و طريقه حفظ صحت نفس كه در اثر اعمال قواي عاقله - شهويه - غضبيه رخ مي دهد و هر يك علمي مستقل و فروع و شعبي مختلف و متعدد دارد.

و - فلسفه مدني در تقسيم ديگر فلسفه مدني 10 علم دارد بدين ترتيب:

1 - مدينه كامله كه به عظمي و وسطي و صغري تقسيم شده.

2 - مدينه فاضله كه تمدن متكي به قانون عقلي است.

3 - مدينه ضاله كه متكي به قانون بشري و خيالي است.

4 - مدينه فاسقه كه تمدن قائم بر قوانين وهمي است در سير شرور و فساد.

5 - مدينه جاهله كه روي ناداني و نابخردي بنا شده.

6 - فلسفه سياسي كه از علاقه و روابط بين حكومت هاي سياسي هم جوار بحث مي كند

7 - فلسفه حقوق كه از قوانين منظم و مدونه اجتماعات سخن مي گويد.

8 - فلسفه اجتماع كه در اصول عامه از جهت آراء ارتباطي بحث مي كند.

9 - فلسفه تربيت كه از اسلوب تعليم و تربيت و مواد و مناهج و مناسك آن سخن مي گويد.

10 - فلسفه اقتصاد كه از كار و كوشش در امر معيشت و توليد و مصرف احتياجات بحث مي كند و هر يك منشعب به شعبي مفصل گرديده كه اقتصاد امروز مورد توجه جهانيان قرار گرفته است.