بازگشت

هلاك عبدالملك


و مرض عبدالملك مرضه الذي توفي فيه، و لم تجده معالجة أطبائه، فقد أخذ يدنو اليه الموت سريعا، و كان فيما يقول المؤرخون قلقا مضطربا تراوده اعماله المنكرة، و ما اقترفه من الظلم و الجور و سفك الدماء بغير حق، فكان يضرب علي رأسه، و يقول: وددت أني اكتسبت قوتي يوما بيوم، و اشتغلت بعبادة ربي عزوجل و طاعته. [1] .

و عهد بالملك من بعده الي ولده الوليد، و أوصاه بالارهابي السفاح الحجاج خيرا، و قال له: «و انظر الحجاج فأكرمه، فانه هو الذي وطأ لكم المنابر و هو سيفك يا وليد، و يدك علي من ناواك، فلا تسمعن فيه قول أحد و أنت اليه أحوج منه اليك، و ادع الناس اذا مت الي البيعة فمن قال: برأسه هكذا، فقل: بسيفك هكذا..». [2] .

و مثلت هذه الوصية اندفاعاته نحو الشر حتي في الساعات الأخيرة من حياته، فقد أوصي بالسفاح الأثيم الحجاج خيرا، و هو الذي أغرق البلاد في المحن و الخطوب و أشاع الثكل و الحزن و الحداد بين المسلمين، كما أوصي بالقتل لكل من تحدثه نفسه بعدم الرضا بالحكم الأموي، و لم يبق بعد هذه الوصية الا لحظات حتي وافته المنية [3] و كانت وفاته في يوم الاربعاء في



[ صفحه 362]



النصف من شوال سنة (86 ه) [4] و قد سئل عنه الحسن البصري، فقال: ما أقول في رجل كان الحجاج سيئة من سيئاته. [5] .


پاورقي

[1] البداية و النهاية: 9 / 68.

[2] تأريخ الخلفاء للسيوطي: (ص 220).

[3] حياة الامام محمدالباقر: 2 / 40.

[4] البداية و النهاية: 9 / 68.

[5] مروج الذهب: 3 / 96.


عامل كفر


حضرت امام جعفر صادق عليه السلام فرمودند:

هر كس درباره ي دو درهم برخلاف آنچه خدا نازل كرده است داوري كند، هر آينه كافر شده باشد و هر كس درباره ي دو درهم داوري كند و حكم خطا صادر كند، كافر باشد. [1] .



[ صفحه 241]




پاورقي

[1] بحار: 104 / 265 / 14، ميزان الحكمه: ج 10، ح 16812.


ساختمان انسان براي سال هاي متمادي است


تعليماتي كه امام صادق از علوم دنيا و آينده جهان داده است امروز علم پرده از روي بي خبري ها برداشته است و ظن و گمان پيشينيان را باطل كرده اخبار تازه منطبق با آيات كتاب آسماني و احاديث نبوي و اخبار مرتضوي در دسترس بشر گذاشته كه قابل انكار نيست.

به خوبي ياد دارم در چهل سال پيش در مجله الهلال و المقتطف مقالاتي درباره عمر زمين از كشفيات اخير ترجمه كرده كه عمر زمين را ده هزار سال پيش بيني كرده بودند ولي امروز سلاح مجهز علمي و قرائن و مدارك ديگر ثابت كرده كه عمر زمين بيش از 4 ميليون سال مي باشد و تا چهل ميليون سال هم مي توان زيست كند و استقرار داشته باشد.

يا مثلا در عمر آدمي گمان مي كردند كه اين مرگ در اثر فرسودگي اعضاء و جوارح است امروز معلوم شده كه ساختمان بشر براي سال هاي متمادي است و اطباء شرق و غرب نوشته اند كه سلول هاي مغز آدمي قابل دوام براي يك ميليون سال دارد و اين حقيقت كه در سايه اكتشافات علمي به دست آمده نشان مي دهد كه بقاء و حيات همان توجه روح و نفس قدسي است و اين اعضاء و اجزاء دائما در تبديل و تكامل هستند و هيچ ربطي به مرگ و زندگي ندارد.


الله و المؤمن


المحاسن 160، ح 100: عن أحمد بن أبي عبدالله البرقي، عن ابن فضال، عن أبي جميلة، عن محمد بن علي الحلبي قال: قال أبوعبدالله عليه السلام:....

قال الله تبارك و تعالي: ليأذن بحرب مني مستذل عبدي المؤمن، و ما ترددت عن شي ء كترددي في موت المؤمن، إني لأحب لقاءه و يكره الموت فأصرفه عنه، و إنه ليدعوني في الأمر فأستجيب له لما هو خير له، و أجعل له من إيمانه أنسا لا يستوحش فيه إلي أحد.



[ صفحه 373]




النية و دورها


المحاسن 262، ب 33، ح 325: أحمد بن أبي عبدالله البرقي، عن علي بن الحكم، عن أبي عروة السلمي، عن أبي عبدالله عليه السلام قال:...

ان الله يحشر الناس علي نياتهم يوم القيامة.


التزاور في الله


[الاختصاص 224 عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبي عبدالله الصادق عليه السلام قال:..].

استأذن ملك ربه أن ينزل الي الدنيا في صورة آدمي، فأذن له فمر برجل علي باب قوم يسأل عن رجل من أهل الدار.

فقال الملك: يا عبدالله أي شي ء تريد من هذا الرجل الذي تطلبه؟

قال: هو أخ لي في الاسلام أحببته في الله جئت لأسلم عليه.



[ صفحه 216]



قال: و ما بينك و بينه رحم ماسة، و لا نزعتك اليه حاجة؟

قال: لا، الا الحب في الله عزوجل، جئت لأسلم عليه.

قال: فاني رسول الله اليك، و هو يقول: غفرت لك بحبك اياه في.


الحجامة للصبي


فروع الكافي 4 / 53، ح 7: عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن علي بن الحكم، عن عبدالله بن جندب، عن سفيان بن السمط، قال: قال لي أبو عبدالله عليه السلام:...

اذا بلغ الصبي أربعة أشهر فأحجمه في كل شهر في النقرة [1] فانها تجفف لعابه، و تهبط الحرارة من رأسه و جسده.


پاورقي

[1] النقرة: الوهدة التي في القفا.


آيا تناسخ ارواح صحيح است؟


زنديق به حضرت صادق - عليه السلام - گفت: خبر ده مرا از آنان كه قائل به تناسخ ارواح شدند چه دليلي در اين زمينه دارند؟

حضرت صادق - عليه السلام - فرمود: كساني كه قائل به تناسخ ارواح شدند، دين را پشت سر خود قرار دادند، و گمراهيها را براي خود جلوه دادند، و خود را در شهوتها وارد كردند، مدعي شدند كه آسمان خالي است، و چيزي كه گفته مي شود در آن نيست، و مدبر اين جهان به شكل مخلوقين است به دليل آنچه كه روايت شده است كه خداوند آدم را به شكل خود آفريده است، و نه بهشتي هست و نه جهنم، و نه حشر و نه نشري.

و قيامت نزد آنها عبارت است از خروج روح از قالب خود و ورود آن به كالبد و قالب ديگري، پس اگر در قالب نخستين خوب و نيكوكار باشد، در قالب بهتري برگردانده مي شود، كه آن بهتر است و در دنيا در درجه ي عالي تري مي باشد.

و اگر بد و يا بي معرفت باشد روح او پس از مفارقت به كالبد پاره اي از چهارپايان زحمتكش و خسته در دنيا، يا حشرات مسخ شده و بد صورت وارد مي شود.

اينان مدعي شدند كه نه نمازي بر آنها واجب است و نه روزه اي و نه چيزي از عبادات پيش از آنچه بر آنها شناختش واجب است.

و مدعي شدند تمامي شهوتهاي دنيا براي آنها مباح است، يعني مي توانند با



[ صفحه 336]



تمامي زنان نزديكي كنند، چه خواهران، و چه دختران و چه خاله ها، و چه زنان شوهردار و همچنين خوردن گوشت مردار، و شراب، و خون (را مباح مي دانند).

و لذا تمامي فرقه ها، گفته ها و عقايد آنها را تقبيح نمودند و تمامي ملتها آنها را لعنت كردند.

و هنگامي كه از آنها دليل خواسته شد از طريق مستقيم حق خارج شدند، و تورات سخن آنها را تكذيب نمود، و قرآن آنها را لعنت كرد.

و اضافه ي بر آن مدعي شدند كه خدايشان از قالبي به قالب ديگر جابجا مي شود، و مدعي شدند كه ارواح ازلي همان است كه در آدم مي باشد، و همين طور تا به امروز به شخصي پس از شخص ديگر منتقل مي شود، و اگر اينها مدعي هستند كه خالق به شكل مخلوق مي باشد، چگونه مي توان ثابت كرد كه يكي از آن دو خالق ديگري است؟

و نيز گفتند: كه فرشته ها از فرزندان آدم مي باشند.

هر كس كه در عالي ترين حد دينشان باشد و از مرحله ي امتحان و آزمايش و تصفيه خارج شده است او فرشته است.

شما از جهتي خيال مي كنيد آنها نصاري هستند، و از جهتي خيال مي كنيد دهري و طبيعي مي باشند.

اينها مي گويند: چيزها بر چهره ي حقيقي خود نيستند و بر آنها لازم است كه گوشت نخورند، زيرا تمامي چهارپايان از فرزندان آدم مي باشند كه در شكلهاي حقيقي خود نيستند پس جايز نيست از گوشت خويشاوندان خود بخورند. [1] .


پاورقي

[1] بحارالأنوار: ج 10 ص 176 - 179.


اسيد بن عياض الخزاعي


أسيد بن عياض الخزاعي، الكوفي.

إمامي كسابقه.

المراجع:

رجال الطوسي 153. تنقيح المقال 1: 148. خاتمة المستدرك 783. معجم رجال الحديث 3: 214. جامع الرواة 1: 106. نقد الرجال 48. مجمع الرجال 1: 230. أعيان الشيعة 3: 446. توضيح الاشتباه 65. منتهي المقال 60. العندبيل 51. منهج المقال 62.



[ صفحه 193]




العباس بن جعفر الصادق الهاشمي


العباس بن جعفر الصادق ابن محمد الباقر ابن علي السجاد ابن الحسين السبط ابن الإمام أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليهم السلام الهاشمي، العلوي. أحد أبناء الإمام عليه السلام، عرف بجلالة القدر والفضل والنبل.

المراجع:

المناقب 4: 280. معجم رجال الحديث 9: 226. تنقيح المقال 2: 126. الارشاد 287. جامع الرواة 1: 431. معجم الثقات 304. منتهي الآمال (فارسي) 2: 182. بهجة الآمال 5: 108. البحار 47: 245. منتهي المقال 169. منهج المقال 188. وسائل الشيعة 20: 222. الوجيزة 37.


محمد بن كردوس الكوفي (بياع السابري)


محمد بن كردوس الكوفي، بياع السابري.

محدث. روي عنه محمد بن أبي عمير.

المراجع:

رجال الطوسي 299. تنقيح المقال 3: قسم الميم: 178. خاتمة المستدرك 847. نقد الرجال 330. معجم رجال الحديث 17: 177. جامع الرواة 2: 186. مجمع الرجال 6: 29. منتهي المقال 293. منهج المقال 316.