بازگشت

علي بن ثابت


من أصحاب الامام زين العابدين عليه السلام حسب ما ذكره الشيخ [1] .



[ صفحه 314]




پاورقي

[1] رجال الطوسي.


جزاي تحقير مؤمن مستمند


حضرت امام جعفر صادق عليه السلام فرمودند:

هر كس مؤمن مستمندي را تحقير كند، خداوند همواره به او با ديده ي حقارت و خشم بنگرد تا اين كه از نظر تحقيرآميز خود نسبت به آن مؤمن، دست بردارد. [1] .


پاورقي

[1] بحار: 72 / 52 / 78، همان، همان، 16061.


ترجمه رساله خمس


مي فرمايد نامه تو واصل شد و از مندرجات آن كه اهتمام بر علم و دانش بوده اطلاع حاصل گرديد و آنچه كه مورد رضاي خدا است خواستي و پرسيدي چگونه سهم ذوي القربي را نگاه مي دارند و نمي دهند - آنچه سؤال كرده اي توجه كردم و اكنون به گوش دل بشنو و به ديده خرد بنگر و آنگاه به انصاف و عدالت نفس خود واگذار تا قضاوت كند. و اين قضاوت دادپرور را براي فرداي خود ذخيره كن و چون توشه اي به آخرت بفرست و آن اطاعت امر خدا و نهي پروردگار است - خداوند ما و تو را توفيق بيشتري دهد.

بدان كه بر پروردگار ما و تو چيزي پنهان و كتمان و پوشيده نيست و آن آفريننده و مربي بزرگ فراموشكار نيست و در كتاب آسماني و قرآن چيزي را فراموش نكرده و از احكام و نياز بشر چيزي ناقص نگذاشته است هر چه آدمي بدان نيازمند بوده مفصل و مشروع تفصيل داده و مفاهيم و مصاديق آن را هم نشان داده است.

خداي بزرگ هيچ چيز را به اندازه امور مالي بشر كه زندگاني مادي بر آن مبتني است آن قدر توضيح و توصيف نكرده و در راه تشريح مطلب اقسام و انواع و طريق راهوار آن را بيان



[ صفحه 368]



فرموده زيرا تمام آنچه كه در قرآن نازل و وارد شده بايد از راه مالي و مادي پي ريزي شود و رو به تكامل گذارد و ماده مبدل به نيرو گردد هر كمالي از راه پول و قوت بنيه مالي حاصل مي گردد و در زندگي عالم طبيعت ممكن نيست كاري و كمالي جز از اين راه دست دهد و لذا بر تمام مالداران اين نشئه عالم طبع واجب نموده كه احكام و فرايض امور مالي را كسب كنند و عمل نمايند و به كار بندند چه هر سالخورده و خردسالي در هر مرحله از زندگي باشد محتاج به كمك مالي است و لذا مربي بزرگ آسمان ها و زمين تكليف آدمي را هم در امور مالي معوق و باطل نگذاشته راه كمال و حقيقت را به او نمايانده است - هر فردي از افراد بشر يا غني است يا فقير و مسكين در هر حال بايد تكليف خود را از نظر بذل مال بداند و قرآن در كمال وضوح و روشني تكليف غني و فقير را روشن ساخته و با تأكيد در امر حج بسياري از مسائل زندگاني بينوايان را براي متمكنان و ثروتمندان حل و هضم فرموده تا در كمال نفساني گناهي و نقصي بر آنها باقي نماند.

در سوره توبه مي فرمايد آيه 60 - مسلمان بايد متوجه صدقات باشد و اول فريضه اي كه وارد شده است صدقات است آنگاه صدقات را از نظر موضوع و محمول و موارد استحقاق و شرايط و حدود نصاب و فرايض بيان مي فرمايد.

انما الصدقات للفقراء و المساكين و العاملين عليها و المؤلفة قلوبهم و في الرقاب و الغارمين و في سبيل الله و ابن السبيل

صدقات به كلمه ان كه حصر است مخصوص بينوايان و مسكينان و كساني كه ضابط صدقات هستند و آنها كه تأليف قلوب و تبليغ احكام و تعظيم شعائر دين مي نمايند و آنها كه عهده دار ارتباط و انضباط امنيت عمومي هستند و در راه خدا و حفظ حيثيت بندگان خدا جنگ نموده اند و حافظ و نگهبان ناموس اجتماع مي باشند يا دلخسته و ورشكسته و مال از دست داده اند مخصوص آنها مي باشد.

شكي نيست كه خدا و رسولش بهتر مي دانند كه صدقات را بايد در كدام راه صرف كرد و موارد مصرف آن را خوب تشخيص داده اند لذا تصريح فرموده كه صدقات براي اين دسته جات و طبقات و اختصاص به اين طوايف دارد نه غير آنها و لذا در بيان آيه صدقات مستحقين را هم يك يك به صراحت تعريف و توصيف و مخصوص صدقات گردانيده است.

خداوند عالم پيغمبر و خويشان او را از استفاده از صدقات بركنار گذاشته و كف



[ صفحه 369]



نفس از آن را بر پيغمبر و خاندانش لازم شمرده كه نامي از آنها در اين صفوف مستحقين صدقات نبرده است.

پس اين است صدقات و اين است مستحقين آن


حبس الكفيل


قال صاحب الجواهر في الجزء الرابع، القسم الثالث في الكفالة: اذا تكفل شخص باحضار آخر، و لم يحضره في الوقت المعين فللمكفول له ان يحبس الكفيل عند الحاكم، حتي يحضر المكفول، لأن الامام الصادق عليه السلام قال: جي ء برجل الي أميرالمؤمنين علي عليه السلام قد كفل بنفس رجل فحبسه، و قال: له اطلب صاحبك.

انظر الجزء الرابع من كتاب: فقه الامام جعفر الصادق، باب الكفالة، فقرة «تسليم المكفول».


النبي و نزول الوحي


التوحيد 242، ح 2: حدثنا محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد، عن الحسين بن الحسن بن أبان، عن الحسين بن سعيد، عن محمد بن أبي عمير، عن أبي عبدالله الفراء، عن محمد بن مسلم، و محمد بن مروان، عن أبي عبدالله عليه السلام قال:....

ما علم رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم أن جبرئيل عليه السلام من قبل الله عزوجل إلا بالتوفيق.


اذكر عيش الرسول


روضة الكافي 168، ح 189: عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن عيسي، عن علي بن الحكم، عن أبي المغرا، عن زيد الشحام،...

عن عمرو بن سعيد بن هلال قال: قلت لأبي عبدالله عليه السلام: اني لا أكاد ألقاك الا في السنين فأوصني بشي ء آخذ به، قال:

أوصيك بتقوي الله و صدق الحديث و الورع و الاجتهاد، و اعلم أنه لا ينفع اجتهاد و لا ورع معه.

و اياك أن تطمح نفسك الي من فوقك و كفي بما قال الله عزوجل



[ صفحه 197]



لرسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: (فلا تعجبك أموالهم و لآ أولادهم) [1] .

و قال الله عزوجل لرسوله: (و لا تمدن عينيك الي ما متعنا به أزواجا منهم زهرة الحياوة الدنيا) [2] فان خفت شيئا من ذلك فاذكر عيش رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، فانما كان قوته الشعير و حلواه التمر، و وقوده السعف اذا وجده، و اذا أصبت بمصيبة فاذكر مصابك برسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، فان الخلق لم يصابوا بمثله صلي الله عليه و آله و سلم قط.


پاورقي

[1] سورة التوبة، الآية: 55.

[2] سورة طه، الآية: 131.


فاطمة تهيي ء طعاما


[المحاسن 419 ب 25، ح 191: أحمد بن أبي عبدالله البرقي، عن أبيه، عن محمد بن أبي عمير، عن هشام بن سالم، عن أبي عبدالله عليه السلام قال:...].

لما قتل جعفر بن أبي طالب أمر رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم فاطمة عليهاالسلام أن تتخذ طعاما لأسماء بنت عميس ثلاثة أيام و تأتيها و تسليها ثلاثة أيام، فجرت



[ صفحه 183]



بذلك السنة أن يصنع لأهل المصيبة ثلاثة أيام طعام.


افضل الملوك


تحف العقول 319: قال الصادق عليه السلام:..

أفضل الملوك من أعطي ثلاث خصال: الرأفة، و الجود، و العدل.


چقدر اجلهاي شما اهل بيت نزديك است در حالي كه مردم به شما نيازمندند؟


حريز گويد: به امام صادق - عليه السلام - گفتم: فدايت شوم؛ چقدر مدت بقاي شما - اهل بيت پيامبر - كوتاه و اجلهاي شما نزديك و فاصله ها ميان شما كوتاه است، با اينكه مردم به شما نيازمندند؟

حضرت فرمود: از براي هر كدام از ما صحيفه اي است كه در آن هر چه به آن در مقام عمل در مدت خود نياز دارد؛ هست، پس هرگاه آنچه در آن نوشته شده است از مطالبي كه به آن مأمور شده به پايان رسيد مي داند كه اجلش رسيده است، و پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - نزد او مي آيد و خبر وفات و درگذشت او را به او مي دهد، و از درجاتي كه نزد خدا دارد آگاه مي سازد.

امام حسين - عليه السلام - صحيفه ي خود را خواند و آنچه در آن در ارتباط با گذشته و آينده تفسير كرد، و از آنها چيزهائي باقي ماند كه واقع نشده بود، و پس به جنگ رفت.

و از جمله اموري كه هنوز باقي مانده بود اين بود كه فرشته ها از خدا مسألت نمودند تا او را ياري كنند، خداوند به آنها اجازه داد، در آن هنگام كه ملائكه ي مزبور براي ياري امام حسين - عليه السلام - آماده مي شدند ايشان كشته شدند، و مدتش



[ صفحه 292]



تمام شد.

ملائكه به حق تعالي عرض كردند: پروردگارا؛ به ما اجازه دادي كه فرود بيائيم، و او را ياري كنيم، و ما فرود آمديم، ولي شما او را به سوي خود بردي، و ما نتوانستيم او را ياري كنيم.

خداوند تبارك و تعالي به آنها خطاب نمود كه: شما ملازم قبه و بارگاه او باشيد تا وقتي كه او را ببينيد، آن روزي كه خروج خواهد نمود، در آن روز او را ياري كنيد و بر او، به خاطر اينكه نتوانستيد او را ياري كنيد گريه كنيد، و شما به اين اختصاص داده شديد كه او را ياري كنيد و بر او گريه كنيد.

آن ملائكه به جهت تقرب به خدا، و به خاطر اينكه نتوانستند او را ياري كنند گريه كردند، و هنگامي كه حضرت خروج كند، ياران او خواهند بود.

توضيح: ظاهرا مراد از ياري او پس از شهادت آن حضرت در زمان رجعت امامان - عليهم السلام - است. [1] .


پاورقي

[1] اصول الكافي: ج 1 ص 283، بحارالأنوار: ج 45 ص 225 ح 18.


حديث 348


4 شنبه

الحرص يورث الاثم.

حرص ورزي، گناه را در پي مي آورد.

بشارة، ص 222


اسماعيل بن حازم الجعفي


إسماعيل بن حازم الجعفي بالولاء، الكوفي.

المراجع:

رجال الطوسي 147. خاتمة المستدرك 782. تنقيح المقال 1: 132. معجم رجال الحديث 3: 129. جامع الرواة 1: 95. نقد الرجال 43. مجمع الرجال 1: 210. أعيان الشيعة 3: 318. منهج المقال 56. منتهي المقال 54.


صفوان بن مهران


أبو محمد صفوان بن مهران بن المغيرة الجمال، الأسدي، الكاهلي بالولاء،

الكوفي. من ثقات محدثي وفقهاء الإمامية، وأحد الجماعة الذين رووا النص علي إمامة الإمام الكاظم عليه السلام من أبيه الإمام الصادق عليه السلام، وله كتاب. كان جمالا يسكن الكوفة، فباع جماله امتثالا لأمر الإمام الكاظم عليه السلام لكونه كان يكريها لهارون العباسي.



[ صفحه 150]



روي عنه السندي بن محمد، وصفوان بن يحيي، والنضر بن سويد وغيرهم. كان علي قيد الحياة قبل سنة 183.

المراجع:

رجال الطوسي 220. فهرست الطوسي 84. رجال النجاشي 140. تنقيح المقال 2: 99. معالم العلماء 60. رجال ابن داود 111. رجال الحلي 89. معجم الثقات 65. معجم رجال الحديث 9: 121 و 137. رجال البرقي 45. نقد الرجال 172. توضيح الاشتباه 187. جامع الرواة 1: 412. هداية المحدثين 82. رجال الكشي 440. مجمع الرجال 3: 215. سفينة البحار 2: 37. بهجة الآمال 5: 39. البحار 47: 343 وغيرها. الارشاد 288. منتهي المقال 165. منهج المقال 183. جامع المقال 74. التحرير الطاووسي 153. وسائل الشيعة 20: 217. إتقان المقال الوجيزة 72. الوجيزة 37. شرح مشيخة الفقيه 24. رجال الأنصاري 97.


محمد بن عمر الأشرف ابن علي (الهاشمي)


أبو عبد الله محمد بن عمر الأشرف ابن علي السجاد ابن الحسين الشهيد ابن أمير المؤمنين علي بن أبي طالب الهاشمي، العلوي، المدني. إمامي حسن الحال. توفي سنة 171 عن أربع وستين سنة.

المراجع:

رجال الطوسي 279 وفيه: أسند عنه. تنقيح المقال 3: قسم الميم: 165. خاتمة المستدرك 850. معجم رجال الحديث 17: 66. نقد الرجال 326. جامع الرواة 2: 164. مجمع الرجال 6: 11. منتهي المقال 285. منهج المقال 312. إتقان المقال 232. الوجيزة 49. المجدي في أنساب الطالبيين 149. الفخري في أنساب الطالبيين 36.



[ صفحه 154]