بازگشت

نهضت علمي جديد


توسعه علمي و فكري




امام صادق عليه السلام حدود 30 سال در مسؤوليت امامت بود. او از درياي قرآن گوهرهاي جديدي استخراج كرده و از شگفتيهاي آن پرده برداري كرده بود و آن ها را دراختيار عاشقان قرار داده بود. در تأويل قرآن سرآمد بود. به احياي سنت رسول الله صلي الله عليه وآله پرداخت و در چهره آن خط فكري اسلام را در عرصه عمل نشان داد و مباني آن را براساس منطق و برهان تبيين كرد. ابواب فقه را در عرصه هاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي گشود.


اصلاح عقايد




در عصر او عقايد گوناگون و مخالف با اسلام راستين وجود داشتند كه پيروان آنها با هم درگيري داشتند. كساني پيدا شدند كه براي خداوند صورت قايل شدند و بدعتهايي را در دين روا داشتند، امام به اصلاح عقايد پرداخت و در زمينه توحيد، جبر، قدروقضا و مسايل گوناگون تلاش هايي ارزنده داشت.


امام صادق عليه السلام براي تعديل خطوط فكري و جهت دهي آنها و بقاي جامعه اسلامي كوششي هاي فراواني انجام داد.




او با آموزشهاي خود و بحث ها و نقدها، ريشه بسياري از افكار خرافي را زد و نهضتي علمي بوجود آورد. كوشيد بدعت ها را از ميان بردارد. خطوط غيراسلامي رامعرفي كند، انحرافات را به مردم بشناساند.


توسعه افكار




از خدمات مهم امام توسعه فكر و انديشه و آزاد ساختن آن از قيود بود. بحث آزاد و عرضه انديشه ها در محافل علمي را بدون هيچگونه محدوديتي پايه گذاري كرد تا حدي كه يك مادي ملحد هم حق يافت كه آراء و عقايد خود را عرضه بدارد و ديگران نيز در برابر اين ابراز عقيده به تقابل آراء و بحث و بررسي مي پرداختند و در اين تقابل حق از ناحق شناخته مي شد. مسأله بحث آزاد وتعبدي نبودن قبول دين سبب شد كه مردم به سوي مذهبي كه امام پيشواي آن بود روي آورند و توجهات به سوي محضر او معطوف گردد.


توسعه علوم




ايشان به توسعه و گسترش علوم پرداخته و بزرگترين پايگاه علمي را درعرصه خود بنا نهاد. مدينه را سراي هجرت عالمان براي همه علاقمندان ساخت. دانش هاي متعددي را كه بسياري از آنها تا آن تاريخ در جامعه بي سابقه بودند، معرفي و شخصاٌ آنها راتدريس كرد. شريعت پيامبر را گسترش داد. موسس بسياري ازعلوم جديد است. روش هاي جديدي را در تحقيق و بررسي عرضه كرده است. مكتب كلامي پايه گذاري كرد كه در سايه آن ديگران توانسته اند حرف هاي اعتقادي خود سر و سامان دهند و خط روشني را از ديدگاههاي خود بيابند. پاسخ هاي او به سؤالات فقهي در كتبي جمع آوري شده كه منبع استفاده محققان است.


نهضت علمي




اختلافات سياسي بين امويان و عباسيان و انشعاب اسلام به فرقه هاي مختلف و ظهور عقايد مادي و نفوذ فلسفه يونان دراسلام ازطرف ديگر چنين ايجاب مي نمود كه يك نهضت علمي كه پايه هاي آن بر حقايق مسلم استوار باشد بوجود آيد تا هم حقايق ديني را از ميان خرافات بيرون كشد و هم دربرابر مجادلات با نيروي منطق و استدلال مقاومت كرده و آراء آنها را




محكوم سازد. بوجود آوردن چنين نهضت علمي در محيط آشفته آن عصر كار هركسي نبود، فقط كسي شايسته اين مقام بود كه از جانب خداوند پشتيباني شود تا بتواند به نيروي الهام و طهارت نفس وجود خود را به مبدأ كبريايي ارتباط دهد و جواهر گرانبهاي حقايق را از درياي علم الهي به چنگ آورده و در معرض استفاده قرار دهد.




تنها وجود گرامي حضرت صادق(ع) شايسته احراز چنين مقامي بود كه آن حضرت از آغاز امامت خود اين روش ستوده را تعقيب كرد و در نشر معارف و تبليغ احكام و تعليم و تربيت مسلمانان كمر همت برميان بست.




زمان امام دوره تحول علمي و نهضت همگاني براي فراگرفتن علوم بشمار مي رفت و عصر ي بود كه آن حضرت متكلمين و محدثين و فقهاء و دانشمندان عالي مقامي را پرورش داد و مردم رابه خودشناسي و خداشناسي هدايت نموده است.


بسياري از اسرار آفرينش در اثر نورافشاني آن خورشيد هدايت برمردم مكشوف شد و چه دانشمندان عالي مقامي از خرمن آن بزرگوار خوشه چيني كرده اند.




دراين عصر بود كه كلام و حكمت در برابر فلسفه يونان عرض اندام نموده و دنياي اسلام فلاسفه وحكماي بزرگ و متكلمين را تربيت نمود كه جهانيان بوجود آنها افتخار دارند. درست است كه يونانيان مبتكر فلسفه بوده اند و ليكن كلام و حكمت و فلسفه اسلامي آن مطالب را تحت الشعاع خود قرارداده و تدريس عمومي در مسجد و مباحثه علماي دين در مسايل موجب گرديد كه اكثر مردم به فكر تحصيل برآمده جوياي علم و خواهان كمال و دانش گرديدند.




همزمان با نهضت علمي و پيشرفت دانش و كشف حقايق بوسيله حضرت صادق(ع) در مدينه منصور خليفه وقت هم براي تضعيف حوزه علمي مدينه به فكر ايجاد مكتب ديگري افتاد كه هم بتواند دربرابر مكتب جعفري استقلال علمي داشته باشد و هم مردم را سرگرم كرده و از حاضرشدن در محضر امام(ع) مانع شود و اين نقشه منصور در اثر وحشتي بود كه از نفوذ علمي حضرت صادق(ع) در بين مسلمانان بوجود آمده بود، بدين جهت مدرسه اي در محله كرخ بغداد بنا نمود.




مدرسه بغداد در برابر مكتب جعفري نمي توانست برابري كند، مكتب مدينه در كف با كفايت حضرت صادق(ع) قرا رداشت و به منبع دانش الهي متصل بود. امام مسايل فقهي و علمي را كه پراكنده بود، بصورت منظم و كلاسيك درآورد و در هر رشته از علوم شاگردان زيادي تربيت فرمود كه موجب اشاعه معارف اسلامي درجهان شده و افتخار شاگردي خود را نسبت به آن بزرگوار درمجامع عمومي اظهار داشتند



پاورقي

منبع: كتاب حضرت صادق عليه السلام