بازگشت

نحوه شهادت امام صادق ع


توطئه قتل امام صادق عليه السلام




حسادت و كينه منصور و شيوه ها و ترفندهايي كه براي كمرنگ كردن موقعيت امام بكار مي برد مؤثر واقع نمي شد. بدين خاطر شيوه نامردي را در پيش گرفت و مصمم شد كه محرمانه امام رامسموم نمايد.




امام در سالهاي آخر عمر خود ضعيف شده بود. سراسر زندگيش به دشواري و سختي و رنج آفريني گذشته بود و در سالهاي آخر عمر بر ميزان محدوديت و احضار و تهديد او اضافه مي شد كه اين خود بر خستگي و رنجش مي افزود.


تحقير و اتهام




منصور براي شكستن عزت امام، او را تحقير مي كرد و به او مي گفت برخلاف تصوّر عامّه تو داراي چنان شأن و موقعيتي نيستي. مردم درباره تو خيالات واهي دارند و گمان مي كنند تو اول شخصيت دنياي اسلامي ولي اين چنين نيست.




البته امام در برابراو، آنجا كه جاي گفتن حق و اعلام موجوديت بود فرو نمي ماند. فرمود: «من شاخه اي ازشاخه هاي درخت پربار رسالتم، پرورده شده دردامان فرشتگانم، مشعلي از مشعلهاي فروزان و ستاره اي درخشان از ستارگان روشني بخش آسمان ولايتم» گاهي او را متهم مي كرد كه تو قصد خريد اسلحه و آشوب عليه من را داري، مي خواهي مردم را عليه من بشوراني، تو درصدد جمع آوري پول براي براندازي من و از بين بردن حكومت مني و براين اساس براي امام شرآفريني مي كرد.


صدمه آفريني ها




منصور در مواقعي از طريق ربيع حاجب (وزير دربار خود) براي امام شرآفريني مي كرد. دستور مي داد شبانه او را از خانه بيرون كشند و او را به سفري دراز به نزد منصور برند و حتي اجازه ندهند او لباس خود را بپوشد و يا به اهل خانه اش وصيت كند و...


مظلوميت او




او امامي مظلوم بود. مظلومي كه هم از سوي دوستان ستم ديد و هم ازسوي دشمنان، دوستان حق او را نشناختند و به آزارش پرداخته تا حدي كه آن خويشاوند نزديك با خنجر به امام حمله كرد و يا آن ديگري از او روي برتافت كه چرا در خدمت نهضت و قيام مسلحانه اش قرار نمي گيرد و...




اما دشمنان كه جاي خود داشتند. پيري لاغر و ضعيف رانيمه شب، بدون لباس و عمامه با پاي پياده به دنبال خود مي كشاندند. اموالش را مصادره مي كردند، خانه اش را آتش مي زدند، به او اهانت مي كردند...


برنامه قتل امام




سرانجام منصور نتوانست پيشرفت امام را ببيند و عظمت او را تحمل نمايد. طرح قتل او را از طريق مسموم كردن تهيه نمود. بني عباس درس مسموم كردن امامان را از بني اميه آموختند. معاويه بارها گفته بود خداوند از عسل لشكرياني دارد و.. كه غرض عسل مسموم بود كه به خورد دشمنان خود مي داد.




منصور توسط والي خود درمدينه امام را با انگور زهرآلود به شهادت رساند و بعد حيله گرانه به گريه و زاري و عزاداري پرداخت. اينكه در امر شهادت امام، منصور دست داشته جاي شك يست زيرا كه خود بارها گفته بود كه او چون استخواني در گلويم گير كرده است


پاورقي

منبع: كتاب احياگر تشيع