بازگشت

مذهب شيعه چرا مذهب جعفري ناميده شد؟


چرا ما شيعيان راپيروان مذهب جعفري ميخوانند؟ در ميان امامان دوازدگانه شيعهچرا مذهب ما به ايشان انتساب يافته است؟




عرصه تئوريها و ديدگاههاي علمي و فرهنگي در ميان دانشمندان و فرهيختگان همواره عرصه ابقاي بهترين انديشهها بوده است. هر نظريهاي آن هنگام توانسته جايگزين نظريه پيشين شود كه محتواييبهتر از آن را به بشريت هديه كرده باشد و الا مورد استقبال قرارنخواهد گرفت. مكتبهاي فكري بزرگ نيز همواره بايد داراي چنينويژگي باشند تا بتوانند در دل بشر جايي باز كنند. نگاهي بهدستاورد مكتب اسلام در مقايسه با آنچه جامعه جاهلي عرب بدان دلبسته بود و مبناي رفتار فردي و اجتماعي خود قرار داده بود ميتواند راز موفقيت اسلام را در برابر انديشههاي جاهلانه نشاندهد. پيامبر(ص) در دعوت خود ضمن پذيرش سنتهاي پسنديده انساني در ميان اعراب آنگاه كه به نفي ضد ارزشها ميپرداخت طرحهاي جايگزين نيز ارائه ميكرد تا مخاطبان او احساس خلاء نكنند.




راز بسياري از شكستهاي فردي و اجتماعي مصلحان در طول تاريخ اين بوده كه طرح جايگزين نداشتهاند.




امام در مسير حركت شيعه گام دوم را برداشته بودند يعني پس از آنكه مردم بر اثر مجاهدتهاي امامان پيشين به ناصحيح بودن مذهب رسمي و نيزحركتهاي سياسي مبتني برآن در سالهاي گذشته پي بردند آماده بودند تا طرح جايگزين مكتب اهلبيت را دريافت كنند و امام صادق(ع) همان بزرگواري است كه با توجه به يك موقعيت استثنايي طرح جايگزين شيعه را به هنگام ارائه كرد و امامان ديگربه شرح و بسط بعضي از ابعاد آن پرداختند.




همزمان با گسترش دعوت عباسيان كه شعار خود را «الرضاء من آلمحمد» قرار داده و به دستور ابراهيم امام از افشاي نام واقعيامام و رهبر پرهيز ميكردند واژه آل محمد كه عنوان ويژه تيره علوي بود به كار عباسيان آمد. تقسيم بندي ابراهيم امام از وضعيتشهرها نشان از آمادگي ايرانيان براي قيام دارد و نيز علاقه آنان به اهلبيت عليهم السلام يك حركت موازي از سوي بنيعباس مردم را فريفته بود چنان كه بعضي از بزرگان همراه اين نهضت مانند ابوسلمه خلال كه به اين فريب پيبرده بود به جرم هواداري از خلافت علويان اعدام شد.




شايد يكي از علل واقعي مخالفت امام صادق(ع) با قيام زيد بن عليبن الحسين(ع) براساس رواياتي كه مخالفت حضرت را نشانميدهد،پيش از هرچيزي فضاي نامناسب آن بود كه اتفاقا بسيارمورد سوءاستفاده عباسيان قرار گرفت بگونه اي كه مزار پسرش يحيي در خراسان كه قبلا از سوي ابراهيم امام به عنوان منطقه نفوذ تبليغاتي مطرح شده بود و احتمالا تشويق او به قيام و خونخواهي پدر از سوي داعيان عباسي احتمالي است كه نميتوان به سادگي از آن گذشت زيرا شهادت يحيي در خراسان به سال 126 هجري درشورش عباسيان و سقوط امويان در خراسان مهم ارزيابي شده است.




روي كار آمدن عباسيان امت اسلامي را در تحولي تازه قرارداد وبنيان حكومتي 90 ساله را فرو ريخت و حكومتي پانصد ساله را به قدرت رساند اما آنچه مهم است اين كه عباسيان درشرايط ويژه تاريخي با يك سوءاستفاده بزرگ به قدرت رسيدند. بسيار طبيعي بود كه منتظر يك حركت نسنجيده در عرصه سياسي از سوي نماينده مهم و بزرگ علويان باشند. چنان كه در ماجراي قيام محمد نفس زكيه در سال 145 رخ داد و منصور بهره برداري بزرگ ازآن به نفع عباسيان انجام داد.




امام صادق(ع) كه به دقت همه اين تحولات اجتماعي را زير نظر داشتفضاي سياست را هرگز آماده يك قيام علني سياسي نديد. آنچه كهجامعه اسلامي از آن رنج ميبرد زير ساخت فكري بود و الا ايشان به هيچ وجه كمتر از شخصيتي چون ابومسلم نبود اين را از نامه تاريخي ابومسلم به امام كه ايشان بدون خواندن آن را به آتش سپرده بودند. ميتوان فهميد. پرسش بزرگ مطرح اين بود: چه بايدكرد؟




جد او امام حسين(ع) با قيام خونين خود دلهاي بسياري ازمسلمانان را درگوشه و كنار جهان اسلام متوجه اهلبيت پيامبر(ص)كرده بود و در زمان امام صادق(ع) حكومتي روي كار آمده بود كه از شعار «الرضا من آل محمد(ص») استفاده و سپس آل محمد واقعيرا كنار زده بود و مردم نيز پذيرفته بودند. اين همه دگرگوني وتلون در جامعه اسلامي معلول چه عواملي ميتوانستباشد؟




گام دوم در بنيانگذاري يك مكتب را حضرت صادق(ع) برداشت. نشان دادن يك تفسير جامع از خدا، رابطه مردم با او و انسان مورد نظر اسلام در آن زمان مهمترين دغدغه هاي حضرت امام جفعر صادق(ع)بوده است اعتقادات عقلاني، اخلاق بايسته و دستورالعمل هاي فردي واجتماعي (فقه) مهمترين حوزه هايي بود كه امام صادق(ع) در آنهابه طرح و انديشه ديني پرداختند و چون چنين شد، تشيع داراي شناسنامه رسمي گرديد و مذهب ما به نام ايشان مزين شد. در ادامه نمونه اي از ديدگاه هاي امام صادق(ع) كه نشان دهنده اسلام ناب محمدي(ص)،است ارائه ميگردد