بازگشت

شاگردان مكتب امام


مكتب پربار جعفري و محضر گهربار امام صادق اسلام شناساني بزرگ به جامعه اسلامي هديه كرد. دانشمنداني كه هر يك خود مرجعي مهم در مسايل علمي و مذهبي به شمار ميآيند. دستاوردهاي اين دانشگاه فعال علمي ديني گستردهتر از آن است كه بتوان به تمام آن اشاره كرد.



بسياري از بزرگان فقها و برجستگان پهنه علم و دانش از پرورش يافتگان مكتب امام صادق (ع) بودهاند. از اين عده ميتوان به كساني همچون زرارة بن اعين و دو برادرش بكر و حمران، جميل بن صالح و جميل بن دراج و محمد بن مسلم طائفي و بريد بن معاويه و هشام بن حكم و هشام بن سالم و ابو بصير و عبيد الله و محمد و عمران حلبي و عبد الله بن سنان و ابوالصباح كناني و بسياري ديگر از فضلا اشاره كرد.

شاگردان امام صادق را تا چهار هزار تن نوشتهاند و مقصود كساني است كه در مدت افاضه امام به تناوب از او علم فراگرفتهاند نه آنكه اين چهار هزار تن همه روز در محضر او حاضر بودهاند.



شماري از تابعين از او روايت كردهاند كه از جمله آنان: يحيي بن سعيد انصاري، ايوب سختياني، ابان بن تغلب، ابو عمرو بن العلاء و يزيد بن عبد الله است و از بزرگاني چون مالك بن انس، شعبة بن الحجاج، سفيان ثوري، ابن جريح، عبد الله بن عمرو، روح بن قاسم، سفيان بن عيينه، سليمان بن بلال، اسماعيل بن جعفر، حاتم بن اسماعيل، عبد العزيز بن مختار، وهب بن خالد و ابراهيم بن طهمان از او روايت دارند.



يكي از كساني كه او را شاگرد امام صادق (ع) شمردهاند، جابر بن حيان كوفي است. در باره جابر سخنان گوناگون گفتهاند و مطالب مختلف نوشتهاند. ابن نديم گويد: جماعتي از اهل علم و بزرگان گويند جابر حقيقت ندارد و بعضي گفتهاند او را كتابي نيست. گروهي گفتهاند او از مردم كوفه بود و از اصحاب امام صادق بود و گفتهاند از فيلسوفان بود. اما شيعه گويد او شاگرد جعفر صادق (ع) بود. ابن خلكان در شرح حال امام صادق نويسد: شاگرد او ابوموسي جابر بن حيان صوفي طرسوسي است. كتابي در هزار ورق تاليف كرده و رسالههاي صادق (ع) را كه پانصد رساله است در آن فراهم آورده.



شاگردي جابر در محضر امام صادق در كتابهايي چون تاريخ الحكماء قفطي، قاموس الاعلام، روضات الجنات رياض العلما و ديگر كتابها آمده است. دائرة المعارف اسلامي نيز بدان اشارت دارد.



از مجموع آنچه درباره جابر نوشتهاند ميتوان دريافت كه او بر خلاف گفته آنان كه وي را شخصي افسانهاي شمردهاند، وجود داشته و در سده دوم هجري ميزيسته. هر چند مجموع كتابهايي را كه به وي نسبت دادهاند نميتوان از آن او دانست، اما كتابهايي در كيميا (شيمي) نوشته كه به زبان لاتين ترجمه شده است